در چه مواردی مردم مجاز به برخورد فیزیکی هستند؟
اگر در زمانی یا سرزمینی دولت اسلامی وجود داشته باشد، یا دولت اسلامی ضعیف و نا کارآمد است و قدرت برخورد با منکرات را ندارد، مردم احساس می کنند در این سرزمین اسلام در خطر است، در این جا مردم باید برای نهی از منکر قیام کنند، تا حقیقت اسلام و احکام اسلام باقی بماند و ارزش های اسلامی احیا شود.
6- حرکت شهادت طلبانه؛ گاهی ممکن است در جامعه دولت اسلامی قوی، که بتواند جلوی فساد - اعم از فساد در عقیده و یا فساد در عمل - را بگیرد، وجود نداشته باشد، یا اصلا دولت کفر حاکم باشد و یا اگر کسانی به نام دولت اسلامی حکومت می کنند، در واقع اهل نفاق هستند، یعنی عناصری از نفاق در میان آن ها وجود دارد، و امکان این که دستگاه حاکمه وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام بدهد نیست، و افرادی که در جامعه برای اصلاح امور و جلوگیری از فساد اقدام به امر به معروف نهی از منکر می کنند، آن قدر توانایی ندارد که بتواند بر حاکمان قدرتمند و زورمدار پیروز شده و حق را اعمال کنند؛ در این جا ممکن است این افراد در انجام این فریضه چنان حرکتی را انجام دهند که به خاطر آن مظلومانه به شهادت برسند و شهادت مظلومانه ایشان این همکاری کاری است که مصداق اتم آن حرکت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) است، که فرمود انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی (علیه السلام) ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر(160) حضرت می فرماید هدف از این قیام این است که جامعه را به وسیله امر به معروف و نهی از منکر اصلاح کنم. چنین حرکتی که به شهادت سیدالشهداء (علیه السلام) انجامید، مصداق تام امر به معروف و نهی از منکر بود. این امر به معروف و نهی از منکر تنها به اخم کردن، یا به تذکر زبانی، یا به یک حرکت فیزیکی محدود نشد، بلکه حرکتی بود با شکوه، عظمت، و عمقی که تاریخ را متحول کرد، و تا جامعه انسانی باقی است، آثار آن باقی خواهد ماند. البته چنین مصادیقی - مخصوصا در حد اعلای آن که برای سیدالشهداء (علیه السلام) واقع شد - به ندرت اتفاق می افتد.
احساس مسؤولیت نسبت به دیگران
نکته بعدی این مساله است که انسان ها باید در جامعه احساس کنند که نسبت به دیگران مسؤولیتی دارند، باید در رفتار یکدیگر به نوعی، نظارت داشته باشند. این واقعیتی است که کمابیش در جامعه های متمدن انسانی، با اختلاف مراتبی که در مدنیت داشته، و دارند، همواره وجود داشته است. شاید هیچ جامعه ای را نتوان یافت که بهره ای از تمدن برده باشد، اما در میان مردم آن چنین احساسی وجود نداشته باشد.
انسان باید نسبت به رفتار دیگران احساس مسؤولیت بکند، لکن مراتب چنین احساس مسؤولیتی در جوامع گوناگون، بر اساس نظام ارزشی حاکم بر آن ها متفاوت است. از آن جاه که مصادیق کار خوب و بد در جوامع مختلف بر اساس نظام های ارزشی تفاوت دارد، مرتبه حساسیت مردم، نسبت به رفتار دیگران، بستگی به نوع جهان بینی و نگرش آن ها نسبت به انسان و جامعه انسانی دارد. این بحث مفصلی را می طلبد، که فهرست وار به آن اشاره می کنم.
نظام ارزشی فردگرا و نظام ارزشی جامعه گرا
دیدگاه حاکم بر جوامع را نسبت به انسان ها، در یک تقسیم کلی می توان به دو دسته تقسیم کرد: از نظر برخی انسان ها موجوداتی فردگرا و از منظر گروهی دیگر انسان ها جامعه گرا می باشند، و هر یک از این دو دسته نیز دارای مراتب مختلفی هستند. بعضی از انسان ها در زندگی فقط در خود هستند، اگر راحتی می خواهند، آن را برای خود طلب می کنند؛ اگر در پی پیشرفت هستند، آن را برای خود می خواهند؛ برای این گرئه تفاوتی نمی کند که این راحتی یا پیشرفت مادی و یا معنوی باشد. محور افکار و فعالیت آن ها نفی ضرر و کسب منفعت برای خود می باشد.
در طرف مقابل، کسانی هستند که خود را با دیگران در زندگی اجتماعی شریک وابسته می دانند، این گروه معتقدند که جامعه واحدی منسجم، هماهنگ و وابسته به یکدیگر است. از این رو، فقط به فکر خود نیستند. این گروه اگر خیر و برکتی طلب می کند، برای همه می خواهید و اگر پیشرفتی را دنبال می کند، آن را برای همه آرزو می کند.