آثار كمك به فقیر
عبدالله بن مبارك در سالى اراده رفتن به مكه داشت. روزى از كوچه اى عبور مى نمود، ناگهان زنى را دید كه مرغى مرده و گندیده از زمین برگرفت و در زیر چادر خود پنهان نمود!
عبدالله گفت: اى زن! این مرغ را چرا برداشتى؟ زن گفت: نیازمندى و احتیاج مرا وادار كرد تا این كار را كنم! عبدالله چون این بشنید، زن را به منزل خود برد و پانصد دینار را كه تهیه كرده بود به سفر حج مستحبى برود به آن زن فقیر داد.
آن سال به حج نرفت. هنگامیكه حاجى ها برگشتند، او به استقبال آنها رفت. آنان مى گفتند: ما تو را در سفر حج در عرفات و منى و جاهاى دیگر دیده ایم.
عبدالله نزد امام(علیه السلام) شرفیاب شد و ماجراى خود را نقل كرد، امام(علیه السلام) فرمود: «آرى خداوند بشكل تو ملكى را آفرید كه زیارت خانه خدا كند.»(2399)
شعر
آن چه یك پیرزن كند به سَحر
نكند صد هزار تیر و تبّر(2400)
بلا گردانِ جان و تن، دعاى مستمندان است. «حافظ»
خانه از طاعت است و خیر، آباد
وین دو گَر نیست، نامِ خانه مباد(2401)
نكات
در دین اسلام در رتبه اوّل انجام واجبات است سپس مستحبّات. گاهى شیطان با مستحبّات وارد مى شود و انسان را از امرى واجب دور مى كند. مستحبّات از نظر پاداش، مكمّل كمى و كاستى واجباتند. مستحبّات پلى عاشقانه بینِ بنده و خداست چون شخص تكلیفى را انجام مى دهد كه از او خواسته نشده است. بعضى از مستحبّات همچون نمازِ شب براى پیغمبر واجب است چرا كه او رهبرى جامعه را به عهده داشته و نیازمند نیرویى بیشتر است. در دستور به انجام عموم مستحبّات حكمتى نهفته است كه با انجامِ عمل بنده به مقصود مى رسد. اگر عملِ مستحبّى به واجب ضربه بزند هیچ ارزشى نخواهد داشت.
با انجام مستحبّات واجبات برایِمان شیرین مى شوند. انجامِ عملِ مستحب نشانگرِ آن است كه به ما به دستوراتِ دینى عشق مى ورزیم و انجامِ آنها از روىِ تكلیف نیست. در سیره بزرگان و علماء دین تقیّد به مستحبات همچون واجبات دیده مى شد، هر چند در دستورالعملِ بزرگان آمده كه گاهى مستحب را ترك كنید تا جایگاه آن نسبت به واجب محفوظ بماند.