نكات
اگر نسل دختر اصلاح شود تاریخ درست مى شود. در قرآن آمده است هر كس را بخواهم دختر و هر كسى را بخواهم پسر مى دهم و هر كجا در قرآن اسم دو چیز برده شده آن چیز اولى ارزشش بیشتر است. پس از نظر اسلام هم، زن ارزش بسیار بالایى دارد. خداوند به پیامبر(صلى الله علیه و آله) مى گوید، به خاطر مسلمان شدن مردم براى تشكر از من فقط یك "سبحان الله "بگو. اما به خاطر دادن حضرت زهرا(علیها السلام) به تو باید یك نماز كامل بخوانى و یك نفر شتر بكشى. یعنى وزن حضرت زهرا(علیها السلام) از وزن اسلام همه مردم بیشتر است و این مقام زن است كه باید به آن افتخار كنید. پسر یا دختر بودن فرزند، به دست خداست. دلیل تنفّر اعراب جاهل از دختر، امور زیر بوده است: الف: دختر نقش اقتصادى و تولیدى نداشته وبار زندگى بوده است. ب: در جنگ كه سرنوشت قبیله به آن بوده، دختر قدرت جنگیدن و دفاع نداشته است. ج: در جنگ ها، دختران به اسارت رفته و مورد تجاوز دشمن قرار مى گرفتند. بر خلاف تفكّر جاهلى، اسلام براى دختر، ارزش زیادى قائل شده است كه به گوشه اى از آن اشاره مى كنیم: پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «نعم الولد البنات؛ دختران چه فرزندان خوبى هستند.» خداوند نسل پیامبر(صلى الله علیه و آله) را از حضرت فاطمه(علیها السلام) قرار داده است. امام صادق(علیه السلام) به مردى كه از تولد دخترش ناراحت بود فرمود: آیا تو بهتر مى دانى یا خدا؟ گفت: خدا. امام فرمود: خداوند نیز آنچه را براى تو بهتر بوده انتخاب كرده و به تو دختر داده است. پدر، حقّ ولایت بر ازدواج دخترش دارد. قرآن در مسئله داماد گرفتن، به پدر خطاب مى كند كه دختر خود را به مشركان ندهید. گاهى دختر در پاكى و پاكدامنى، به جایى مى رسد كه هرگز پسر به آن نمى رسد. مخالفان انبیا، براى دو قشر جوان دختر و پسر برنامه ها دارند. «سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْیِى نِساءَهُمْ» تحقیر و پست شمردنِ دختر، فكر جاهلى و خرافى است. برترى پسر بر دختر، پندارى بى اساس است. آنچه ارزش است، سلامت، پاكى و محبّت به والدین است، نه دختر یا پسر بودن فرزند. رعایت نوبت میان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همه جا ضرورى نیست. حضرت شعیب(علیه السلام) به موسى(علیه السلام) گفت: مى خواهم یكى از این دو دخترم را به ازدواج تو درآورم و شرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد یا دوّم. اگر در جاهلیّت اولى ، دختر را زنده به گور مى كردند، امروز با سقط جنین، هم دختر را نابود مى كنند، هم پسر را. فرزند دختر و پسر یكسانند و هیچ یك بر دیگرى برترى ندارند. انسان به جایى مى رسد كه بر اساس یك عقیده باطل، دختر را بد و پسر را خوب مى داند. «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّكُورَ؛ فرمان روایى آسمان ها و زمین مخصوص خداست، هر چه بخواهد مى آفریند، به هر كه بخواهد دختران بخشد و به هر كه بخواهد پسران بخشد.»
«أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقِیماً إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ؛ یا (در یك رحم) پسران و دختران را در كنار هم قرار دهد و هر كه را بخواهد نازا گرداند، همانا اوست داناى توانا.»
از آنجا كه اعراب جاهلى پسر را برتر از دختر مى دانستند، خداوند در این آیه درباره آفرینش هر دو كلمه «یَهَبُ» را به كار برد تا بفهماند پسر و دختر، هر دو هدیه الهى هستند و كلمه «إِناثاً» را مقدّم آورد تا تجلیلى از دختر باشد و كلمه «الذُّكُورَ» را با حروف «ال» آورد تا بگوید:
آن پسرانى كه شما به آن دل خوشید، آنان نیز هدیه الهى هستند.
مراد از «یُزَوِّجُهُمْ» آن است كه خداوند گاه پسر و دختر را توأم با یكدیگر عطا مى كند.
ناخرسندى از داشتن فرزند دختر یا پسر، كفران نعمت الهى و هدیه اوست.