ابراهیم
بیش ازز هزار سال از طوفان نوح گذشت و نسل بشر که با طوفان نوح پاکسازی شده و بار دیگر با جمعیت مؤمنین حیات و زندگی را آغاز کردند با هجوم بی امان شیطان مواجه شدند و در نسل نوح وقتی فرزندی به یکی از فرزندان نوح منتقل شد برخی دیگر برادران او به این مطلب حسادت ورزید و بنای مخالفت با او را گذارد و قابیل وار به مقابله با برادر خود پرداخت و به این ترتیب بار دیگر مقابله حزب الشیطان با حزب الله آغاز گشت و همین امر موجب تخریب و فاصله گرفتن گروه بسیاری از مردمان از راه خداوند شد و نتیجه آن سلطه قدرتمداران شیطان مسلک بود که با استبداد و استثمار به حکومت خود ادامه می دادند تا اینکه به زمان ظهور ابراهیم منتهی شد که قدرت در دست فردی نام نمرود بود که او پا را از همه مراتب بالاتر گذارده و ادعای خدایی بر زمین را داشت و چنان بر جهان آن روز سلطه یافته که هر تصمیمی ظالمانه را به اجرا می گذارد و کسی را یارای مخالفت با او نیست.
ابراهیم پیامبری بود که در این فصل از تاریخ که جهان با سیاهی حکومت جهل و ستم مواجه بود مبعوث گشته و به مبارزه با نمرود پرداخت
مبارزه و انجام رسالت ابراهیم درس بزرگی برای بشریت بود و خداوند او را به عنوان اسوه و الگوی تاریخ بیان می دارد و می فرماید:
قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه
برای شما ابراهیم و کسانی که با او همراهی نمودند الگویی مناسب است؛
اذ قالوا لقومهم انا برءاء منکم و مما تعبدون من دون الله
آنگاه که به مردمان زمان خود گفتند ما از شما و آنچه غیر از مورد پرستش قرار داده اید بیزار هستیم
کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوه و البغضاء ابدا حتی تومنوا بالله وحده
ما شما را قبول نداریم و تا ابد بین ما و شما دشمنی و کینه بر قرار است مگر اینکه به خدای واحد ایمان بیاورید
الا قول ابراهیم لابیه لاستغفرن لک
بله تنها ابراهیم به آزر که (در حکم) پدر او بود گفت برای تو از خداوند طلب بخشش می کنم
و ما املک لک من الله من شی ء
اما در برابر خدا من مالک چیزی نیستم
ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا و الیک المصیر«ممتحنه 4»
خداوندا بر تو توکل می کنیم و به سوی تو می آییم و راه به سوی تو ختم می شود
آری در چنان جوّ سختی که علیه ابراهیم و مؤمنین وجود دارد و نمرود با قوت مسلط خود برای دفاع از بتان قیام کرده است گفتن چنین کلماتی بسیار سخت و دشوار و مخاطره آمیز است مگر با توکل بر خداوند که اعتماد بر او همه سختیها را آسان می سازد
لقد کان لکم فیهم اسوه حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر و من یتول فان الله هو الغنی الحمید«ممتحنه 6»
ابراهیم و یارانش برای شما الگوی مناسبی هستند برای آنها که امید به خدا و روز قیامت دارند بلی هر کسی عقب نشینی کند خداوند بی نیاز و ستوده است
زندگانی ابراهیم از هنگام تولد و تا مرگ درس و عبرت است که اکنون زندگی و رسالت این پیامبر بزرگ الهی را در فصلهای زیر مورد مطالعه قرار می دهیم
1) تولد
نمرود مستبد و خودکامه و با قدرت زورمدارانه خود بر مردم آن دوران سیطره کامل داشت و با اشاعه فرهنگ بت پرستی و معرفی خود به عنوان خدای روی زمین جامعه را از توحید و عبودیت دور ساخته و بشریت را در معرض تباهی قرار داده بود.
او با خبر شد که کودکی به دنیا می آید که تاج و تختش را درهم خواهد ریخت و توحید را بر زمین تبلیغ می کند
به فکر جلوگیری از ظهور این مولود بود لذا در روزی که گمان داشت نطفه ابراهیم بسته می شود دستور داد مردها را از شهر دور کنند و هیچ مردی با همسر خود آمیزش نداشته باشد اما او نمی دانست که عالم در دست خداوند است و نمی توان مانع اجرای اراده او شد و در راه او نمی توان ایجاد سد نمود.
پدر ابراهیم در کاخ نمرود از خدمتگزاران است و همان روز نمرود مجبور شد او را برای انجام ماموریتی به شهر اعزام کند و همان روز نطفه ابراهیم بسته شد نمرود با خبر شد که ابراهیم متولد خواهد شد و او فهمید نتوانسته آن شب همه مردها را از شهر دور نگاه دارد اما نمی توانست مشخص کند چه کسی است و به پدر ابراهیم نیز بد گمان نبود لذا دستور داد تمام زنهایی که مورد اتهام هستند بازرسی نموده و در صورت مشاهده بارداری به قتل برسانند و در این دستور کودکهای فراوانی به قتل رسیدند و حکومت شیطان چنان سهمگین بود که کسی یارای مقابله با این ستم و ظلم را نداشت.
خداوند اثر حمل را در مادر ابراهیم مخفی نمود و و مولود از این خطر جان سالم بدر برد
ابراهیم در سنین جوانی قرار گرفت و از سوی خداوند برای هدایت مردم و خارج ساختن آنها از انحرافات و شرک مامور شد.
آنها فرهنگ توحید را فراموش نموده و به سوی خدایان دروغین رفته و هر گروهی چیزی را به عنوان خدا قرار داده اند گروهی بت پرست و گروهی ماه و ستارگان و گروهی خورشید را می پرستند و بالاتر از همه نمرود خود را به عنوان خدای بزرگ معرفی می نماید.
نتیجه بت پرستی انحراف اجتماع آنها از مسیر انسانیت و غلطیدن در اعمال پست و غیر انسانی است که شیوع انحراف جنسی یکی از مظاهر این بت گرایی در برخی مناطق آنها بود.
ابراهیم مبارزه خود را در زمینه توحید با همه مظاهر شرک آغاز نمود
با آنها که ماه و خورشید و ستارگان را به عنوان خدا می شناختند به بحث پرداخت و آنها را در معرض سؤال قرار داد و با استفاده از ساده ترین روشها آنها را در معرض تردید قرار داد
بحث با خورشید و ماه و ستارگان پرستان
در برابر آنها که ستارگان را خدا می دانستند قرار گرفت شب هنگام آنها به ابراهیم گفتند اینها خدای ما هستند
فلما جن علیه الیل رای کوکبا قال هذا ربی فلما افل قال لا احب الافلین«انعام 76»
ابراهیم پرسید این خدا ما است؟ صبح نزدیک شد و ستاره غروب کرد ابراهیم گفت نمی توان به آنچه غروب می کند دل بست
او نمی توان خدا باشد. خدا باید همیشه حاضر باشد چون ما همیشه و در همه حال به خداوند نیازمند هستیم و آنگاه که این خدا در افول است چگونه از او کمک می خواهید و او چگونه می تواند به شما کمک کند و اصولا آنکه رفتنی است برای آمدنش نیاز دارد و برای رفتنش نیاز و ما کسی را باید پیدا کنیم که بی نیاز مطلق باشد ستاره او نیست پس او خدا نیست و نمی توان به او دل بست و او را به عنوان خدا دوست داشت.
فلما رای القمر بازغا قال هذا ربی فلما افل قال لئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضالین«انعام 77»
ماه را دید گفت این خداست اما ماه نیز به غروب گرایید و ابراهیم گفت اگر خدا مرا هدایت نکند از گروه ستمگران خواهم بود
آنکه خداوند متعال را رها امی کند و به ماه که مخلوقی از خالق بی انتها است سر سجده فرود می آورد بر خویش و دیگران ستم روا داشته است
فلما رای الشمس بازغه قال هذا ربی هذا اکبر فلما افلت قال یا قوم انی بری مما تشرکون«انعام 78»
و آنگاه در برابر کسانی قرار گرفت که خورشید را می پرستیدند گفت: این خداست؟ بلی این از آنها بزرگتر است اما این نیز غروب نمود و به همان دلیل این نیز قابل عبادت نیست
ابراهیم و همه بشر نیازمند خدای جاودانه و بی نیاز است و ماه و خورشید و ستارگان نه جاودانه اند که غروب کردند و نه بی نیاز که برای طلوع نیاز به رفع حجاب از چهره آنهاست پس خود نیازمند خالق اند
من از آنچه می پرستید بیزارم
انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات و الارض حنیفا و ما انا من المشرکین «انعام 79»
من صورت خود را به سوی کسی باز می گردانم که آسمان و زمین را خلق نمود و من برای او شریکی قایل نمی شوم.