استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشات می گیرد
استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشات می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آن ها امکان پذیر است.
بی جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلی استعمارگران که در راس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است.
اتفاقی نیست که مراکز تربیت و تعلیم کشورها واز آن جمله کشور ایران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصا غربی ها و اخیرا آمریکا و شوروی قرار گرفت و زبان ها و قلم های غرب زدگان و شرقزدگان آگاهانه یا نا آگاه و اساتید غربزده وشرقزده دانشگاه ها در طول مدت تاسیس دانشگاه ها و خصوصا دهه های اخیر این خدمت بزرگ را برای غرب و شرق انجام دادند، هر چند در بین ارباب قلم و زبان و اساتید، اشخاص متعهد و متوجهی بودند و هستند که بر خلاف آن مسیر بودند و می باشند لکن مع الاسف در اقلیت چشمگیر بودند. هجوم دانشجویان پس از طی کردن دوره های تحصیلی با آموزش های غربی و شرقی در دبیرستان ها و دانشگاه های ایران به سوی غرب و احیانا شرق که ره آوردی جز فرهنگ غربی و شرقی نداشت، چنان فاجعه ای به بار آورد که همه ابعاد جامعه ما را بی قید و شرط وابسته بلکه تسلیم به ابرقدرت ها کرد به طوری که جامعه ما با ظاهری ایرانی - اسلامی محتوایی سرشار از غرب و شرقزدگی داشت و مع الاسف پس از گذشت سه سال از پیروزی انقلاب و مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی در مقابل شرق وغرب و مکتب های انحرافی آنان و وفاداری این جمهوری به اسلام به عنوان نفی کننده جمیع وابستگی ها وانحرافات، باز گرفتار گروه ها و گروهک های وابسته به یکی از دو قطب و سر سپرده مکتب های انحرافی و وابسته به یکی از آنان می باشیم. (148)
تا ملت ایران و قوای مسلح شجاع زنده است برای غرب و شرق و غربزده وشرقزده درکشور بقیه الله اعظم جایی نیست
فرزندان اسلام با اراده آهنین و تصمیم قاطع از اسلام و میهن عزیز خود دفاع می کنند و هر چه بیشتر برای خود و میهن خود افتخار می آفرینند تا کوردلان و منافقان و پناهندگان در دامن غرب بدانند تا ملت ایران و قوای مسلح شجاع زنده است برای غرب و شرق و غربزده وشرقزده در کشور بقیه الله اعظم جایی نیست.(149)
باید از بچه ها شروع کنیم و تنها مقصدمان تحول انسان غربی به انسانی اسلامی باشد
ما امروز مواجهیم با استادان و معلمانی برپایه همین تربیت و با فرهنگی غربی که با مصالح اسلام و کشور ما به هیچ وجه وفق نمی دهد. تمام وابستگان و انگل های خارجی، زائیده شده از این دانشگاه غربی بوده اند. اجانب با فعالیت خود مدارس و دانشگاه های ما را از محتوا خالی کردند. البته حملات زیادی به روحانیت هم شد. آن ها می خواستند روحانیت را هم تغییر بنیادی دهند و عده ای از روحانیون را هم بردند، ولی عده ای مقاوم باقی ماندند، تغییر نکردند. ما باید سال های طولانی زحمت و مشقت بکشیم تا از فطرت ثانی خود متحول شویم و خود را بیابیم و روی پای خویش بایستیم و مستقل گردیم و دیگر احتیاجی به شرق و غرب نداشته باشیم. وباید از همان بچه ها شروع کنیم و تنها مقصدمان تحول انسان غربی به انسانی اسلامی باشد . اگر این مهم را انجام دادیم، مطمئن باشید که هیچ کس و هیچ قدرتی نمی تواند به ما ضربه بزند.
اگر ما از نظر فکری مستقل باشیم آن ها چگونه می توانند به ما ضربه بزنند. تنها آن ها می توانند از داخل خود ما به ما ضربه بزنند.(150)