الان هم مغزهائی هست که خود را مغز متفکر می دانند، باز باورشان نشده است که خود ما هم می توانیم آدم باشیم
این یک برنامه ای بوده است که ریخته شده بوده است و تبلیغاتی که در دنبال این برنامه به طور وسیع شده بود باور آورده بود ملت ما را، بسیاری از افراد ما را به این که ما هیچ نداریم و نمی توانیم هم داشته باشیم ما باید حتمابرویم یا به طرف غرب و در بلوک غربی واقع بشویم تا آن ها به ما ترحم کنند و حاجت هائی که ما داریم آن ها برآورده کنند و یا باید به طرف شرق کمونیست برویم تا آن ها این عمل را انجام بدهند و الان هم مغزهائی هست که خود را مغز متفکر می دانند، باز باورشان نشده است که خود ما هم می توانیم آدم باشیم. آنکه ما اصرار داریم به این که دانشگاه که مغز متفکر یک ملت است باید از وابستگی های به شرق و غرب کنار برود و نمی شود که کنار برود الا این که فرم اسلامی را پیدا بکند.(145)
چشم و گوش خودتان را باز کنید که در انجمن های اسلامی هم ممکن است که از این غربزده ها و شرق زده ها وارد بشوند
البته باید راجع به انجمن های اسلامی هم من یک تذکری که دائما داده ام و لازم است باز هم بدهم این است که چشم و گوش خودتان را باز کنید که در انجمن های اسلامی هم ممکن است که از این غربزده ها و شرق زده ها وارد بشوند و به شما بگویند، این طور ارائه بدهند که ما صد در صد اسلامی هستیم و شرقی و غربی نیستیم، در صورتی که شرقی باشند یا غربی باشند. باید شما توجه بکنید که انجمن های اسلامی طوری باشند، اشخاصی باشند که آزمایش شده باشند، سوابق آن ها معلوم باشد، کارهائی که قبل از انقلاب می کردند معلوم باشد، کارهائی که بعد از انقلاب کرده اند معلوم باشد که خدای نخواسته در انجمن های اسلامی یک وقت یک وضعی پیش نیاید که توجه شما سلب بشود از واقعیت و یک وقت ببینید که انجمن اسلامی هم گرایش پیدا کرده است به شرق یا گرایش پیدا کرده است به غرب - این - در همه انجمن های اسلامی این سفارش را من کرده ام مکرر و در انجمن های اسلامی علم و صنعت، در انجمن های اسلامی دانشگاه ها اهمیتش از همه جا بیشتر است و باید این معنا با تمام قدرت، با تمام توجه و با تمام بررسی این معنا را شما پیگیر باشید که در انجمن های اسلامی شما اشخاص منحرف نباشد و امروز بدانید که چون نمی توانند به اسم غیر اسلام یک مساله ای را عنوان کنند، با اسم اسلام درست می کنند. همان منحرفین هم با اسم اسلام می خواهند مسائل خودشان را پخش کنند، همان اشخاصی هم که اسلام را سد راه خودشان می دانند و با اسلام صد در صد مخالف هستند، آن ها هم با اسم اسلام وارد میدان می شوند نه این که وارد بشوند و بگویند ما مسلمان نیستیم، نه - آن ها - خطر آن ها خیلی زیاد نیست. خطر آن هائی که با اسم اسلام در ادارات، در دانشگاه، در سایر ارگان های دیگر با اسم اسلام وارد می شوند و به اسلام اعتقاد ندارند، بیشتر از خطر آن هائی است که اسلام را می گویند ما قبول نداریم و چهره شان واضح است، مردم از آن ها احتراز می کنند و آن ها نمی توانند یک خطر مهمی داشته باشند. باید انجمن های اسلامی و خصوصا انجمن های اسلامی دانشگاه ها توجه به این معنا را داشته باشند. (146)
قشرهای میلیونی ایران می دانند که شما وقتی می گویید مرتجع، مقصودتان این است که بگذارید ما دستمان باز باشد و مملکت را در آغوش غرب بکشیم
آن هائی که قبله شان شرق یا غرب است، می خواهند دانشگاه و فیضیه با هم مرتبط نباشند همانطور که آن ها انگشت روی دانشگاه می گذاشتند و با تمام قدرت دنبال این بودند که دانشگاه را به دست خودشان بیاورند و اشخاصی که جبهه و وجهه شان رو به شرق و بیشتر رو به غرب است دانشگاه را آن طور به دست بیاورند و تربیت دانشگاهی ها را آن طور بکنند و قشر روحانیت را هم کنار بگذارند، آن ها را بی خاصیت کنند و این ها را خاصیت شرقی یا غربی بدهند، همانطور هم ماها و این انقلاب انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشت. در راس مسائل، انقلاب فرهنگی و دانشگاهی برنامه بود یعنی همان که آن ها در ظرف پنجاه سال می خواستند عمل کنند، بعد از انقلاب هم آن هایی که به کشور خودشان علاقه داشتند و به اسلام علاقه داشتند آن ها هم انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشتند و انقلاب فرهنگی را و انقلاب دانشگاهی را خواستند و شما دیدید که از همان روز اول آن هایی که قبله شان یا مسکو بود و یا آمریکا، آن ها شروع به مخالفت کردند این را یک عمل ارتجاعی حساب کردند آنوقت تهمت ها هم زدند که این ها می خواهند اصلا علمی توی کار نباشد و تخصص توی کار نباشد و لابد این ها می خواهند تیمم و وضو را در دانشگاه یاد این ها بدهند غافل از این که این تبلیغات اگر سابق عمل خودش را زیاد انجام داد بعد از انقلاب و بیدار شدن قشرهای میلیونی ایران این حرف ها دیگر در آن ها اثر ندارد. آن ها می دانند که شما وقتی می گویید مرتجع مقصودتان این است که بگذارید ما دستمان باز باشد تا این که مترقی باشیم و مملکت خودمان را در آغوش غرب بکشیم که مترقی است و یا در آغوش شرق و بلوک کمونیستی که آن ها هم مترقی هستند. مقصود از مرتجعین مسلمان ها و علاقه مندهای به اسلام و علاقه مندهای به کشور بود و مقصود از مترقی آن ها بودند که می خواستند و می خواهند کشور را به طرف شرق و غرب بکشند و راهی جز کشاندن دانشگاه به طرف شرق یا طرف غرب نداشتند.(147)