این ها می خواهند از ما بدوشند. این ها نمی خواهند به ما چیزی بدهند
... شما تصور نکنید که این ها برای ما و برای صلاح ما یک قدم بردارند. هر که این را تصور بکند این جاهل است، که این ها بخواهند ممالک شرق یک قدم رو به ترقی برود. این هانمی خواهند. ممالک شرق باید فکر خودشان باشند، نسیان کنند غرب را و خودشان مشغول بشوند به اصلاح حالشان. اگر ما می توانستیم که بکلی منقطع بشویم از این ها، اجازه می داد این مسائل که بکلی منقطع بشویم از این ها، به صلاحمان بود. خیال نکنید که روابط ما با آمریکا و روابط ما با - نمی دانم - شوروی و روابط ما با این ها یک چیزی است که برای ما یک صلاحی دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است. رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست. این ها می خواهند از ما بدوشند. این ها نمی خواهند به ما چیزی بدهند.(106)
این که می گویند حقوق حیوانات هم باید باشد، در ویتنام هزارها مردم را در سایر شهرها هزارها، صدها میلیون مردم را به آتش می کشند
... آن ها چه فکر می کنند در حال شرق و در حال دنیای سوم؟ این ها چه فکری می کنند؟ این ها را چه جوری تصور می کنند؟ همین هائی هستند که برای حقوق بشر و - نمی دانم - برای حتی حقوق حیوانات مجامع دارند اما همه اش این مجامع، مجامع برای حفظ حقوق خودشان با اسم حقوق بشر، حقوق خودشان را حفظ می کنند و حقوق ما را پایمال می کنند.
این که می گویند حقوق حیوانات هم باید باشد، طرفداری از حتی حیوانات، یک طایفه ای می گویند طرفداری از حیوانات که در ویتنام هزارها مردم را در سایر شهرها هزارها، صدها میلیون مردم را به آتش می کشند یک طایفه ای قضیه حقوق بشر را می گویند که این بشر را پایمال کردند و ما مع الاسف باورمان می آید از این مسائل و گویندگان ما از همین حقوق بشر و از همین ها پشتیبانی می کنند.(107)
باید دانشگاه ها بیدار بشوند، باید از همین دبستان تا آخر دانشگاه از این افکار غربزده تهی بشوند و شرق روی پای خودش بایستد
حقوق بشر را اسلام می تواند پایه گذاری کند که سرانش مثل علی بن ابی طالب است، نه کسانی که بشر را می خورند و اسم حقوق بشر رویش می گذارند.
شرق باید بیدار بشود از این خوابی که او را کردند، از این غفلتی که آن ها ایجاد کردند در ما باید بیدار بشویم. اگر بیدار نشویم ما طعمه آن ها خواهیم بود.
باید دانشگاه ها بیدار بشوند.
باید از همین دبستان تا آخر دانشگاه از این افکار غربزده تهی بشوند و شرق روی پای خودش بایستد.
اگر شرق روی پای خودش نایستد، باز وابسته باشد، وابسته فکری عمده است، خیال کند که همه چیزی از اوست، تا یکی مریض می شود به اطباء اینجا رجوع نمی کنند فوراباید برود آمریکا یا باید برود انگلستان، نمی شود اینجا، با این که یک دسته از اطباء که آمدند اینجا من گفتم که شماها، دانشگاه های ما چه کردند تا حالا که حالا وقتی که یک مریضی می شود باید بروند آنجا. می گفتند ما می توانیم معالجه کنیم لکن مردم اینجور شدند. این افکار، افکاری است که مملکت ما را به تباهی دارد می کشد که همه چیز ما از آنجا بیاید و همه چیز ما باید وابسته به آنجا باشد. حالا چون اتومبیل ما از آنجاست و برق ما هم نمی دانم چه و زهر مار ما از آنجاست پس باید فرهنگ ما از آنجا باشد، پس باید همه چیز ما از آنجا باشد.(108)