فهرست کتاب


غرب زدگی:پژوهشی در کلام و پیام نورانی امام خمینی

مرکز غدیر‏‏‏

اسلام منهای روحانیت همین تز است، حالا گوینده اش ملتفت نیست و یا ملتفت است و مغرض

از اولی که رضاخان آمد، بعد از این که مستقر شد، البته اولش خیلی هم روضه می گرفت، هم روضه می رفت و هم تکیه ها، همه را رفت یک مرتبه در یک محرمی گفتند همه تکیه ها را رفته بود، بعد که بازی داد ملت را و ملت ماهم صفای نفس دارند زود بازی می خورند، بعد که بازی داد ملت را، آنوقت آن چهره اش را نشان داد، تمام روضه ها را سرتاسر مملکت قدغن کرد و بر مُعممین آن کرد که نمی توانست یک نفر معمم ظاهر بشود توی خیابان، بعضی از محترمین مُعممین که نمی خواهم اسمش را ببرم، بردند در کلانتری و همان جا با چاقو عبا و قبایش را بریدند به شکل این که کت و شلوار باید باشد و رهایش کردند و مُعممین را قدغن کرده بودند که شوفرها هم سوارشان می کردند، بعضی از شوفرها هم خوش رقصی می کردند. مقصد آخوند نبود، مقصد اسلام بود این ها را می دیدند که تا این ها هستند اسلام را نمی شود از بین برد، باید این ها را از بین برد بعدش اسلام را، اسلام منهای روحانیت همین تز است، حالا گوینده اش ملتفت نیست و یا ملتفت است و مغرض.(102)

این ها اگر یک رئیس جمهور غربی باشد همه اختیارات دستش بدهند هیچ مضایقه ای ندارند

این ها ولایت فقیه را اطلاع از آن ندارند. مسائل این حرف ها نیست، ولایت فقیه می خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد، نه این که می خواهد دیکتاتوری بکند. این ها از این می ترسند که مبادا جلو گرفته بشود. جلو دزدی ها را می خواهد بگیرد. اگر رئیس جمهور باید با تصویب فقیه باشد، با تصویب یک نفری که اسلام را بداند چیست، درد برای اسلام داشته باشد، اگر درست بشود نمی گذارد این رئیس جمهور یک کار خطا بکند. این ها این را نمی خواهند.
این ها اگر یک رئیس جمهور غربی باشد همه اختیارات دستش بدهند هیچ مضایقه ای ندارند و اشکالی نمی کنند، اما اگر یک فقیهی که یک عمری را برای اسلام خدمت کرده، علاقه به اسلام دارد، با آن شرایطی که اسلام قرار داده است که نمی تواند یک کلمه تخلف بکند. اسلام دین قانون است، قانون، پیغمبر هم خلاف نمی توانست بکند، نمی کردند، البته نمی توانستند بکنند. خدا به پیغمبر می گوید که اگر یک حرف خلاف بزنی رگ وَتینت قطع می کنم. حکم قانون است، غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد، برای هیچ کس حکومت نیست، نه فقیه و نه غیر فقیه، همه تحت قانون عمل می کنند، مجری قانون هستند همه، هم فقیه و هم غیر فقیه همه مجری قانونند. فقیه ناظر بر این است که این ها اجرای قانون بکنند، خلاف نکنند، نه این که می خواهد خودش یک حکومتی بکند، می خواهد نگذارد این حکومت هائی که اگر چند روز بر آن ها بگذرد بر می گردند به طاغوتی و دیکتاتوری، می خواهد نگذارد بشود.
زحمت برای اسلام کشیده شد. خون های جوان های شما در راه اسلام رفت، حالا ما دوباره بگذاریم که اساسی که اسلام می خواهد درست بکند و زمان امیرالمؤمنین بوده و زمان رسول الله «صلی الله علیه وآله» بوده، بگذاریم این ها را برای خاطر چهار تا آدمی که دور هم جمع می شوند و پاهایشان را روی هم می اندازند - عرض می کنم - چائی و قهوه می خورند و قلمفرسائی می کنند (103)

اگر بخواهید ملت شما نجات پیدا بکند. نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاه ها باید طرح بشود

آن چه که بعد از انقلاب بر شما معلمین و بر همه قشرهایی که سمت تعلیم و تربیت را دارند وظیفه است و لازم، این که این مغزهائی که در طول پنچاه و چند سال حکومت جائرانه و سلطه اجانب باید بگوئیم غربزده شدند، نجات بدهید، اگر بخواهید ملت شما نجات پیدا بکند، نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاه ها باید طرح بشود. مادامی که ما پیوستگی مغزی داریم به خارج و اجانب، هیچیک از این گرفتاری هایی که شمردید، نمی توانیم از زیرش فرار کنیم.(104)