از تقلید غرب باید دست بردارید. تا در این تقلید هستید، آرزوی استقلال را نکنید
اگر بخواهید مستقل باشید، اگر بخواهید شمارا به این که یک ملتی هستید بشناسند و بشوید یک ملت، از این تقلید غرب باید دست بردارید. تا در این تقلید هستید، آرزوی استقلال را نکنید.
تا این نویسنده های ما، نویسندگان ما، همه حرفهایشان غربی است، این را دست از آن برندارند، امید نداشته باشند که ملتشان مستقل بشود.
تا این اسم هائی که در خیابان ها و در داروخانه ها و در کتاب ها و در پارچه ها و در همه چیزتان، فقط مساجد است که اسماء خارجی را ندارند آن هم برای این که روحانیون تا حالا به حسب نوعشان آنجور نشده اند و الا همه چیز باید یک اسم غربی داشته باشد هم آن هائی که می نویسند اسم غربی می گذارند، هم شما که می خواهید بخوانید، این هائی که می خواهند بخوانند تا یک اسم آن طور نباشد به آن اقبال نمی کنند.(84)
کار طاغوت چیست؟ « یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ الْنُّورِ اِلَی الْظُّلُماتِ»
« وَ الَّذینَ کَفَرُوا اَوْلِیاءُهُمُ الْطَّاغُوت »
آن هائی که کافر هستند، کفران نعمت خدا را می کنند. مستور است واقعیات پیش آن ها، در سطح و در تیرگی هستند که این ها اولیائشان طاغوت است.
کار طاغوت چیست؟
« یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ الْنُّورِ اِلَی الْظُّلُماتِ»
از نور، از نور مطلق، از هدایت، از استقلال، از ملیت، از اسلامیت، این ها را بیرون می کند و وارد می کند در ظلمت ها. در این ظلمات این ها را وارد می کنند.
ماها الان خودمان را گم کردیم، مفاخر خودمان را الان گم کردیم، ماثر خودمان را گم کردیم، تا این گم شده پیدا نشود شما مستقل نمی شوید. بگردید پیدایش کنید، بگردید شرق را پیدا کنید.
تا ما این طور هستیم، تا نویسنده های ما آن طور است، تا روشنفکرهای ما آن طور فکر می کنند، تا آزادیخواهان ما آن طور آزادی غربی را می خواهند همین است که هست.
فریاد می زنند که - ما - اختناق است، اختناق است، آزادی نیست. چه شده است که آزادی نیست؟ نمی گذارند این آخوندها زن ها و مردها با هم توی دریا بروند بغلطند.(85)
بر همه ماست که ازاین غربزدگی بیرون بیاییم، افکارمان را عوض بکنیم، اعمالمان را عوض بکنیم ، وضعیت فرهنگمان عوض بشود
جوان های ما را به طوری تربیت کرده بودند که تعهد دیگر نداشتند نسبت به گرفتاری هائی که برایشان پیش می آمد، این ها باید در هر محلی که هست، محول به هر کسی که هست یا بر هر گروهی که هست، این ها باید هر کسی درمحل خودش، هر گروهی در محل خودش، هر کسی در پست خودش انجام وظیفه زمان جمهوری اسلامی بکند. یعنی باید این فرم غربی برگردد به یک فرم اسلامی. تا حالا ما همه چیزمان را تقریبا باید بگوئیم غربی بود، همه چیز غربی بود. حالا باید بعد از این که ما دست آن ها را کوتاه کردیم این طور نباشد که باز دنبال آن ها باشیم، همه چیزهای خودمان را فراموش بکنیم و دنباله رو غرب یا دنباله رو شرق باشیم.
باید ما توجه داشته باشیم که ما خودمان کی هستیم و چی هستیم و مملکت ما احتیاج به چی دارد و به کی دارد. اگر ما این وابستگی های معنوی را، این وابستگی هائی که جوان های ما را و دانشگاه ما را و همه چیز ما را به صورت غربی در آورده بود، این ها را اگر برگردانیم به حال خودش، و پیدا کردیم خودمان را، می توانیم یک ملت مستقل باشیم ویک ملت آزاد باشیم، پیوند به غیر نداشته باشیم و خودمان سرپای خودمان بایستیم و کارهای خودمان را خودمان انجام بدهیم وامااگر چنانچه از این معنا غفلت بشود و باز همان خیالات و همان بساط غرب در اینجا باشد امید این که بتوانیم ما مستقل باشیم و بتوانیم آزاد باشیم ، آزاد فکر بکنیم، آزاد عمل بکنیم، این امید دیگر نیست.
بر همه ماست که ازاین غربزدگی بیرون بیاییم، افکارمان را عوض بکنیم، اعمالمان را عوض بکنیم ، وضعیت فرهنگمان عوض بشود، وضعیت دادگستری مان عوض بشود. همه این ها سوغات غرب است...یعنی بنابراین بود که وسایلی تهیه بکنند که هم زن هارا وهم مردها را تباه بکنند نگذارند یک رشد انسانی پیدا بکنند. همه وسایل را تهیه کرده بودند برای همین مقصد. در سینما می رفتند، وضع سینما را جوری قرار داده بودند که تباه می کرد. در هر جا که می رفتند همین مسائل بود.
ما باید خودمان را تغییر بدهیم تا این که بتوانیم سر پای خودمان بایستیم و بفهمیم که ما شرقی هستیم و ما در اسلام هستیم و برنامه ما اسلام است. انشاءالله خداوند همه شما راحفظ کند وهمه را موفق کند به این که به این مملکت خدمت بکنید که مملکت الان مال خود شماست و خود شما موظفید که او را حفظ بکنید. سلام بر همه شما باشد. (86)