فهرست کتاب


غرب زدگی:پژوهشی در کلام و پیام نورانی امام خمینی

مرکز غدیر‏‏‏

همه غربزدگی ها ظلمت است. این هائی که توجهشان به غرب است، توجهشان به اجانب است، قبله شان غرب است، رو به غرب توجه دارند، این ها در ظلمات فرو رفته اند

... تمام ناروائی ها ظلمات است، تمام عقب افتادگی ها ظلمت است، تمام توجه های به عالم طبیعت ظلمت است، همه غربزدگی ها ظلمت است. این هائی که توجهشان به غرب است، توجهشان به اجانب است، قبله شان غرب است، رو به غرب توجه دارند، این ها در ظلمات فرو رفته اند، اولیائشان هم طاغوت است. ملت های شرقی که به واسطه تبلیغات داخل و خارج، به واسطه تعلیمات عمال داخلی و خارجی، رو به غرب آورده اند و قبله آمالشان غرب است و خودشان را باخته اند و نمی شناسند خودشان را، مآثر و مفاخر خودشان را گم کرده اند و خودشان را باخته اند و گم کرده اند و به جای آن ها یک مغز غربی نشسته است، این ها اولیائشان طاغوت است و از نور به ظلمات وارد شده اند و همه بدبختی های شرقی ها هم از آن جمله ماها، همه گرفتاری های ما و بدبختی های ما هم همین است که خودمان را گم کردیم، یک کسی دیگر به جای ما نشسته است و لهذا می بینید که هر چیزی که در ایران هست تا یک اسم غربی نداشته باشد رواج ندارد.
داروخانه هم باید اسم غربی داشته باشد
کارخانه های ما هم که پارچه می بافند باید آن حاشیه اش خط غربی باشد، اسم غربی هم رویش بگذارند
خیابان هایمان هم باید یک اسم غربی داشته باشد
همه چیزمان باید رنگ غربی داشته باشد
کتاب هم که می نویسند همین کتاب نویس ها، همین روشنفکرها بعضی شان کتاب هم که می نویسند یا یک اسم غربی روی آن می گذارند یا مطالب را وقتی ذکر می کنند استشهاد می کنند به قول یک نفر غربی.
عیب هم این است که هم آن ها غربزده هستند و هم ماها.
اگر کتاب ها آن اسم ها را نداشته باشد، اگر فاستونی آن اسم را نداشته باشد، اگر دواخانه آن اسم را نداشته باشد کمتر به آن توجه می شود. وقتی به کتاب زیاد توجه می شود که از اول که انسان وارد می شود هی اصطلاح غربی ببیند، هی الفاظ غربی ببیند، الفاظ خودشان را فراموش کنند، لغت خودشان را فراموش کنند، مفاخر خودشان را بکلی فراموش کرده اند، دفن کرده اند و به جای آن دیگران را نشانده اند.(80)

طاغوت زمان های اخیر، زمان های ما، دامن زدند به این غربزدگی، هر چیزی را به غرب نسبت داده اند

این ها همه ظلمت هائی است که طاغوت ما را از نور به این ظلمت ها خارج کرده است. همین طاغوت زمان های اخیر، زمان های ما، همین ها دامن زدند به این غربزدگی، هر چیزی را به غرب نسبت داده اند، هر مطلبی را از غرب گرفته اند. هر مفخری را از غرب گرفتند و به خورد ما دادند. دانشگاه های ما هم در آن زمان دانشگاه های غربی بود، اقتصادمان هم غربی، فرهنگمان هم غربی، اصل خودمان را بکلی از یاد بردیم و به جای خودمان یک موجود غربی نشاندیم.(81)

یکی از بستگان محمدرضا مخلوعِ ملعون، لوزتین پیدا کرده بود، از اروپا برای او یک کسی که عمل لوزه بکند آوردند

به مجرد این که یک کسی مریض می شود می گویند باید برود انگلستان، باید برود اروپا، با این که اطباء، اینجا هم هست. در ذهن من این است که یکی از بستگان محمدرضا مخلوع، ملعون، لوزتین پیدا کرده بود، از اروپا برای او یک کسی که عمل لوزه بکند آوردند در صورتی که اطبای اینجا، عمل لوزه یک عمل آسانی است.
این چه می فهماند به عالم که یک کسی که در راس یک مملکت به زور واقع شده و او را شناختند به این که شاه مملکت است ، این برای لوزتین هم طبیب قائل نباشد که در ایران هست، این به طب ایران و به طبیب ایران چه لطمه وارد می کند، چه خیانتی است این به ملت ایران که ملت ایران معرفی بشود به این که در سرتاسر کشور ما یک طبیبی که لوزتین را بتواند عمل بکند نیست، از این جهت از خارج می آورند که لوزتین را عمل کند. این چقدر کمک می کند به استعمار، چقدر کمک می کند به غرب و چقدر حیثیت ملت ما را از بین می برد. وقتی که او این کار را کرد مردم هم تا آن زمان همه آن ها چشمشان به این بود که چه می کند این آدم، آن ها وقتی که مریض پیدا می کردند حتی الامکان باید بروند به خارج در صورتی که اطباء ما داریم.(82)