فهرست کتاب


مُنافقین در کلام و پیام نورانی امام خمینی قدّس سرّه الشّریف

مرکز غدیر‏‏‏

برخورد با منافقین، مشکلتر از برخورد با طاغوت ها

در زمان رسول الله هم آن گرفتاریی که اسلام برای منافقین داشت و از دست منافقین داشت از دست کفار نداشت، کفار را، ایستاده بودند و در مقابل هم جنگ هم می کردند و تو سر هم می زدند و پیش می بردند و یا عقب می نشستند. لکن با منافقین چه بکنند؟ منافقی که آمده و می گوید من برای اسلام هستم و اسلام آوردم، و مثل اسلام ابوسفیان و دار و دسته او، با او چه بکنند؟ این که دارد می گوید من مسلمانم، با مسلمان که نمی شود کاری کرد. این که ظاهرش آمده و اسلام و نماز هم می خواند و جماعت هم می خواند و پای منبر رسول الله هم می نشیند و اشک هم می ریزد، با این که نمی شود کاری کرد. امروز هم مسلمان ها مبتلای به دسته ای از منافقین هستند که کار این، کار مسلمان ها با این منافقین مشکلتر است با کارشان با محمدرضا. محمدرضا ایستاده بود و می زد و می کشت و تکلیف ملّت با او معلوم بود، ملّت می رفت به جنگش، اما یک دسته ای که در ظاهر اظهار اسلام می کنند، در ظاهر برای اسلام دعوت می کنند، در ظاهر حرف اسلام می زنند، قلم هایشان و قدم هایشان برای اسلام است لکن زیر پرده با اسلام مخالفند، مخالفت با اسلام می کنند در زیر پرده، با این ها باید چه بکنیم؟ کار با این ها بسیار مشکل است و حل مساله منافقین، پیغمبر اکرم هم نمی توانست حل بکند، حضرت امیر هم گرفتار این ها بود و حلش نمی شد، بکنی، حلش مشکل است.(16)

اسلام از صدر تا امروز، مبتلای منافقین بوده است

بعضی از این روشنفکرهای ما این طوری اند، منافقند. اگر صاف می ایستادند، مردانه می ایستادند، مثل آن فرض کنید که آدمی که می ایستد می گوید که من طرفدارم - در بین این هائی که کشتند یکی شان ایستاد گفت که نخیر من طرفدار شاه هستم، حالا هم طرفدار شاه هستم. کشتندش، این مردانه ایستاد و مردانه هم مرد، به جهنم هم رفت - اما آن هائی که الان مبتلا ما به آن ها هستیم که مردانه نمی آیند به میدان بگویند که آقا ما اسلام را نمی خواهیم، مردانه نمی آیند به میدان و بگویند که اسلام - را - برای سابق بوده حالا دیگر به درد نمی خورد. با این ها باید ما چه بکنیم؟ کمیته امداد شما نمی تواند حل این را بکند. شما کمیته امدادتان می توانید یک آدم مجروحی را، یک آدم ضعیفی را، یک آدم بینوایی را نجات بدهید و خداوند انشاءالله شما را سلامت بدارد برای نجات این طایفه. اما نه - کمیته - کمیته شما و نه سایر قشرهای ملّت می توانند حل این مساله را بکنند. (17)

از این دشمنی که آمده در داخل و ما را می خواهد از داخل فاسد کند، این ترس دارد که ما به جان هم بیفتیم

اگر چنانچه ماها از دست به جان هم بیفتیم، با هم مختلف باشیم، ماها بخواهیم هر کدامی یک کاری را انجام بدهیم، از نظم اسلامی بیرون برویم، از تحت فرمان حکومت اسلامی بیرون برویم، از فرمان خدا بیرون برویم آسیب می بینیم، از باطن ما را از هم منفصل می کنند و آسیب پذیر می کنند، و الان تمام افکار، افکار آن هائی که می خوردند مال این ملّت را، متوجه این معنا است.
اگر ما را محاصره اقتصادی بکنند، ما فعالتر می شویم هیچ وقت از نظامی نترسید، هیچ وقت از این حرف هائی که می زنند که ما مداخله نظامی می کنیم، از این هیچ وقت نترسید، بلکه آنوقت هم مداخله نظامی بکنند به نفع ماست. از حصر اقتصادی هم ابدا نترسید، نمی توانند، اگر برای این که خوب، روزیش از آسمان می رسد و هی می دهند به او کاری نمی کند، اگر ما را محاصره اقتصادی بکنند ما فعالتر می شویم، به نفع ماست، بکنند ما را محاصره، از این هم هیچ نترسید. از این دشمنی که آمده در داخل و ما را می خواهد از داخل فاسد کند، این ترس دارد که ما به جان هم بیفتیم، من شما را لعن کنم، خدای نخواسته شما من را لعن کنید، و ملّت را با صورت های مختلف، حزب های مختلف، جمعیت های مختلف - در عرض چند ماه قریب دویست تا جمعیت می گویند هست، جمعیت مختلف - این جمعیت های مختلف اگر همه وجهشان یک طرف بود، همه برای خدا بود، خوب، هر کسی می خواهد یک راهی، مثل یک کسی بقال است و توجه به خدا دارد، یک کسی ملاست و توجه به خدا دارد، اما احزابی که در ایران پیدا می شود، جمعیت هائی که در این طرف ها پیدا می شود، این ها «کُلٌّ یَلْعَنُ صاحِبَه» همه مخالفند با هم، آن ها هم همین را می خواهند که از راه زیاد شدن احزاب، زیاد شدن اختلاف درست کنند. این راه، راه احزاب که از آن راه پیش می آید.
در قضایای دیگر هم همین حرف ها را پیش می آورند، این زیانش چیست، آن زیانش چیست، این باید چه جور باشد، آن باید چه جور باشد. تمام این ها نقشه است. این غائله هائی که یکی بعد از دیگری پیش می آورند، این نقشه هائی است که طرح ریزی شده است و به دست خود ماها انجام می گیرد که بین خود ماها را از هم جدا کنند، آن ها نتیجه اش را ببرند (18)