حجر
حجر به معنای منع است و در فقه، منع شرعی نسبت به تصرف در اموال می باشد(996).
1 - این افراد محجورند؛ یعنی نمی توانند در اموال خود تصرف کنند.
کودک غیر بالغ
دیوانه
سفیه (کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند)
ورشکسته اقتصادی
2 - ولایت بر تصرف در اموال کودک غیر بالغ و دیوانه، با پدر و جد پدری اوست.
- اگر پدر و جد پدری ندارد، قیمی که با وصیت آنان مشخص شده است، ولایت دارد.
- اگر قیم هم ندارد، با حاکم شرع است.
- و اگر حاکم شرع نباشد، با مومنین است و بنابر احتیاط واجب باید عادل باشند(997).
3 - ولایت بر سفیه:
- اگر از دوران کودکی سفیه بوده و با همان حال به حد بلوغ رسیده، شرعا محجور است و ولایت بر او مانند دیوانه، با پدر یا جد پدری است و با نبود آنها با قیم است.
- اگر قبلاً سفیه نبوده و پس از بلوغ سفیه شده، ولایت بر او با حاکم است و حاکم او را از تصرف در اموالش منع می کند(998).
4 - ورشکسته اقتصادی را نیز حاکم شرع با شرایطی که در کتب مفصل فقهی آمده است او را از تصرف در اموالش منع می کند و ولایت در تصرف با حاکم است(999).
ودیعه (امانت)
اگر انسان مال خود را به کس بدهد و بگوید نزد تو امانت باشد و او هم قبول کند، باید به احکم امانتداری عمل کند(1000).
احکام امانتداری
1 - کسی که نمی تواند از امانت نگهداری کند، بنابر احتیاط واجب نباید قبول کند(1001).
2 - کسی که چیزی را امانت می گذارد، هر وقت بخواهد می تواند آن را پس بگیرد و کسی که امانت را قبول می کند، هر وقت بخواهد می تواند آن را به صاحبش برگرداند(1002).
3 - اگر امانتدار برای امانت، جای مناسبی ندارد، باید جای مناسبی تهیه کند؛ مثلا اگر پول است و در خانه نمی تواند نگهداری کند، باید به بانک بسپارد(1003).
4 - امانتدار باید طوری از امانت نگهداری کند که مردم نگویند در امانت خیانت و یا در نگهداری آن کوتاهی کرده است(1004).
5 - در صورتی که امانت مردم از بین برود:
اگر امین در نگهداری آن کوتاهی کرده باشد: باید عوض آن را به صاحبش بدهد.
اگر در نگهداری آن کوتاهی نکرده و به طور اتفاقی آن مال از بین رفته؛ مثلاً سیل برده است؛ امانتدار ضامن نمی باشد و لازم نیست عوض آن را بدهد(1005).