فهرست کتاب


آموزش فقه

محمد حسین فلاح زاده

کفاره روزه

کفاره، همان جریمه ای است که برای باطل کردن روزه معین شده است و عبارت است از:
آزاد کردن یک برده
دو ماه روزه گرفتن که سی و یک روز آن باید پی در پی باشد
سیر کردن شصت فقیر، یا دادن یک مد طعام به هر یک از آنها.
کسی که کفاره بر او واجب شود، باید یکی از این سه را انجام دهد و چون امروزه برده به معنای فقهی آن یافت نمی شود، مورد دوم و سوم را انجام می دهد، و اگر هیچ یک از اینها برایش مقدور نیست، هر مقدار که می تواند باید به فقیر طعام بدهد و اگر اصلاً نتواند طعام بدهد، باید استغفار کند(726).

در این موارد به جا آوردن قضای روزه واجب است ولی کفاره ندارد:

1 - عمداً قی کند.
2 - در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند به حال جنابت یک یا چند روز روزه بگیرد.
3 - در ماه رمضان، بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه؟ کاری کند که روزه را باطل می کند؛ مثلاً آب بخورد، و بعداً معلوم شود صبح بوده است.
4 - کسی بگوید صبح نشده و روزه دار به گفته او، کاری کند که روزه را باطل می کند، و بعداً معلوم شود صبح بوده است(727).
5 - روزه هایی که به واسطه سفر باطل شده است(728).
6 - روزه های ایام حیض و نفاس بانوان(729).
7 - بر اثر ندانستن مساله، مبطلی انجام داده ولی نمی توانسته مساله را یاد بگیرد، یا اصلاً ملتفت نبوده(730).
اگر عمداً روزه رمضان را نگیرد و یا عمداً آن را باطل کند، قضا و کفاره واجب می شود(731).

مواردی که فقط باید برای هر یک روز یک مد طعام به فقیر داده شود:

1 - به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد و مرض او تا سال بعد طول بکشد و اگر چنانچه مرض او تا چندین سال طول بکشد قضای سال آخر را باید به جا آورد و سالهای گذشته را برای هر یک روز یک مد طعام به فقیر بدهد(732).
2 - کسی که به واسطه پیری، روزه گرفتن برایش مشقت داد و بعد از رمضان هم نمی تواند قضای آن را به جا آورد(733).
3 - مرضی دارد که زیاد تشنه می شود و روزه گرفتن برایش مشقت دارد و بعد از رمضان هم نمی تواند قضای آن را به جا آورد(734).