فهرست کتاب


آموزش فقه

محمد حسین فلاح زاده

حکم اختلاف در دستیابی به فتوای مجتهد

دو نفر بر خلاف یکدیگر فتوای مجتهد را نقل کنند: گفته هیچکدام قبول نیست.
مکلف از خود مجتهد مساله ای را به گونه ای شنیده و دیگری برخلاف آن بیان می کند: آنچه از مجتهد شنیده معتبر است.
آنچه در رساله مجتهد است بر خلاف چیزی است که از او شنیده: آنچه از مجتهد شنیده معتبر است.
آنچه در رساله مجتهد نوشته شده با آنچه که دیگری نقل می کند سازگار نیست: در صورتی که رساله اشتباه نداشته باشد، آنچه در رساله است معتبر می باشد. مگر آنکه مساله گو بگوید که مجتهد، از رای خود که در رساله است عدول کرده.
مساله ای در یکی از رساله های مجتهد به گونه ای است و در رساله ای دیگر، به گونه ای دیگر: رساله ای که تاریخ نوشتن آن (توسط مجتهد) متاخر است مقدم می باشد. (مانند موارد اختلاف تحریر الوسیله با رساله توضیح المسائل امام خمینی (قدس سره) که آنچه در تحریر الوسیله آمده مقدم است(54).

چند مساله

1 - اگر مجتهد در بیان فتوای خود اشتباه کند، واجب است اطلاع داده و رفع اشتباه کند(55).
2 - اگر فتوای مجتهد عوض شود، چنانچه فتوای گذشته اش موافق احتیاط باشد اعلام فتوای جدید به مقلدان واجب نیست. ولی در صورتی که فتوای گذشته موافق احتیاط نباشد، واجب است فتوای جدید را اعلام کند(56).
3 - گمان به این که فتوای مجتهد چنین و چنان است، برای عمل به آن (و نقل) کافی نیست (بلکه باید اطمینان به آن داشته باشد) مگر آن که این گمان از ظاهر گفته مجتهد یا گفته مساله گو و یا آنچه در رساله نوشته شده به دست آمده باشد و به طور خلاصه می توان گفت، گمان حجت نیست مگر از ظاهر گفته مجتهد یا ناقل فتوای او به دست آمده باشد(57).

وظیفه مقلد در موارد اختلاف فتوای مجتهد سابق و جدید

اگر مرجع تقلید از دنیا برود یا به عللی دیگر مقلد از او عدول کند و فتاوای مجتهد قبلی با مجتهد کنونی اختلاف داشته باشد، در بعضی موارد طبق فتوای مجتهد فعلی عمل می شود و در بعضی موارد آنچه طبق فتوای مجتهد قبلی عمل شده، محکوم به صحت است که به نمونه هایی از موارد اختلاف و حکم آنها اشاره می کنیم:
1 - مجتهد سابق یک بار تسبیحات خواندن در رکعت سوم و چهارم را کافی دانسته و مقلد هم چنین کرده ولی مجتهد کنونی کافی نمی داند: نمازهای خوانده شده محکوم به صحت است.
2 - مجتهد قلی تیمم را با یک بار زدن کف دست بر زمین کافی می دانسته، ولی مجتهد فعلی کافی نمی داند: گذشته ها صحیح است.
3 - عقد یا ایقاعی (58) را مجتهد سابق به گونه ای صحیح می دانسته و مقلد هم به همان نحوه عمل کرده ولی مجتهد جدید نمی داند: می تواند بنابر صحت بگذارد.
4 - مجتهد قبلی چیزی را پاک می دانسته و مقلد از آن اجتناب نمی کرده ولی مجتهد فعلی نجس می داند: اعمال گذشته محکوم به صحت است ولی اگر آن چیز هم اکنون باقی است محکوم به نجاست می باشد.
5 - مجتهد سابق چیزی را حلال یا حرام می دانسته و مجتهد کنونی برخلاف آن فتوا می دهد: آنچه گذشته است بلامانع می باشد، اما اگر آن چیز هم اکنون باقی است باید طبق فتوای مجتهد جدید عمل شود(59).
به عنوان مثال: مجتهد سابق ذبح حیوان را با غیر آهن هم جایز می دانسته، ولی مجتهد جدید جایز نمی داند. اگر حیوانی را که با غیر آهن کشته اند فروخته یا مصرف کرده اند، معامله صحیح و مصرف مباح بوده ولی اگر هم اکنون باقی است محکوم به حرمت است (حرام می باشد).