تقسیمی دیگر برای احکام:
الف: حکم واقعی و آن حکمی است که بر اساس مصالح و مفاسد واقعی بر موضوع خاصی وارد شده است، که بسیاری از احکام شرعی از این دسته است.
ب: حکم ظاهری و آن حکمی است که بر موضوع خاصی به جهت جهل به حکم واقعی وارد شده است؛ مثل آبی که قبلاً کر بوده و الان معلوم نیست کر است یا قلیل، که حکم آب کر را دارد و چیزی که معلوم نیست پاک است یا نجس، حکم شی ء پاک را دارد.
و کسی که نمی داند، چه تعداد نماز قضا بر عهده اوست، حداقل را اگر انجام دهد، کفایت می کند.
تقسیم سوم برای احکام:
الف: حکم اولی حکمی که بر چیزی بنا به مصلحت ذاتی آن وضع شده، بدون در نظر گرفتن حالتهای اضطراری و استثنایی مکلفین؛ مانند وجوب نماز و روزه و حرمت دروغ و غیبت و شرب خمر.
ب: حکم ثانوی حکم است که بنا به ضرورت، با توجه به شرایط خاصی که مکلف گرفتار آن است، وضع شده؛ مانند خوف و اکراه، حرج و مشقت و تقیه؛ مثلاً ترک روزه در صورتی که برای بدن ضرر داشته و جواز دروغگویی در جایی که جان در خطر باشد.
پرسش
1 - تفاوت اصول و فروع دین چیست؟
2 - برای احکام تکلیفی و وضعی، بجز آنچه در درس آمده، هر کدام سه مثال بزنید.
3 - برای حکم ظاهری سه مثال بزنید.
4 - نماز صبح و روزه رمضان، مصداق کدامیک از اقسام واجب است؟
5 - تفاوت کودک و دیوانه در عمل به برخی از واجبات و مستحبات چیست؟