مقدمه:
بسم رب الشهداء و الصدقین
مسئله شهید و شهادت از مسائل بزرگ و سرنوشت ساز در تاریخ بشریت است.
انسان ها، از آدم ابوالبشر تا عصر حاضر، همواره در پیکار و نبردی پنهان و آشکار بسر می برند. دسته ای در راه حق و دسته ای در کوره راه باطل.
شیطان، به عزت و جلال خدای بزرگ سوگند یاد کرده تا در میان بنی آدم تخم نفاق و کینه بکارد و در سر هر دو راهی بنشیند و در نزاعی مداوم، مانع سلوک الی الله شود.
اینجاست که فلسفه جهاد، گزینش حق و نابودی باطل شکل میگیرد.
مبارزه ها آغاز می گردد. هر کس به راهی می رود و هدفی را دنبال می کند. برخی به سوی مطامع دنیوی و برخی به سوی محبوب حقیقی.
در این میان، بر جستگانی را می بینیم که من و منیت را به بوته فراموشی سپرده و در همه جا و همه چیز، جمال محبوب را شاهدند.
اینان ره یافتگان کوی وصالند.
اینان خلفای به حق حضرت احدیتند.
اینان گزیده خلق اند و تبلور انی جاعل فی الارض خلیفه(1)
ای پیامبر به یاد آر زمانی را که پرودگارت به فرشتگان فرمود: (من در زمین جانشین قرار می دهم).
اینان پای کوبان مسلخ عشق اند.
اینان طائران بلند آشتان حیات جاویدند.
اینان خونین کفنان مخلص معبود اند.
اینان زاهدان شب و شیران وادی پیکار، در روزند.
و خلاصه کلام
اینان شهیدان شاهدند.
بیخود نیست که اولیاء الهی، این همه تلاش و کوشش می کنند و آرزومندانه شهادت را می جویند تا بالاخره مقام شهادت بایشان اعطاء می گردد.
آری، شهادت، حیات جاوید است و شهیدان، فاتحان غرور آفرین آن، که دل به اقیانوس بیکران جلوه های رحمانی دوخته و کوثر کل یوم هو فی شأن(2) هر که در آسمان ها و زمین است، همه از او (حوائج خود را) می طلبند و او هر روز به شأن و کاری (در تکمیل افاضه به خلق) پردازد را طلب می کنند و فضایی به بزرگی لا یحتمله ملک مقرب و لا نبی مرسل(3)
مقامی که فرشته مقرب الهی و فرستاده پروردگار از شدت زیبایی و عظمت آن طاقت تحملش را ندارند و لذا پس از سیر در فضا جای خود را به مقرب دیگری می سپارند بال می گشایند.
شهید و شهادت، در مکتب اسلام
مکتب انسان ساز اسلام، - همانند همه مکاتب الهی- انسان را با تعالیم عالیه خود به سوی کمال رهنمون می سازد. توحید، عالی ترین مرحله ی اوج انسانی در این مکتب، و بهترین وسیله برای دست یابی به آن، جهاد در راه خدا، و ثمره ی این جهاد، فنای فی الله، و پاداش آن، بقای بالله، یعنی شهادت است.
آیات شریفه قرآن، و روایات صادره ی از معصومین، شهادت را مقامی دانسته، که اعطاء آن فقط و فقط به دست خدای تبارک و تعالی است. و صاحبان این مقام چون باقی به الله اند، حیاتی جاودانه دارند، و مرگ و زوال هرگز در آنها راه ندارد.
از مجموعه آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) استفاده می شود که کسانی صادقانه به مصاف دشمنان خدا- اعم از بیرونی و درونی- رفته و آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و شهادت را از خدای بزرگ بخواهند نصرت الهی شامل حالشان شده و مقام شهادت به آنها اعطاء می گردد.
اسلام رهروان خود را به گونه ای تعلیم می دهد که دنیا و هر آنچه در آن است، در نظر آنان متاعی ناچیز جلوه می کند به طوریکه هرگز بدست آوردن این مطاع را اساس همت خویش نمی کنند.
و تا به جائی می روند که حضرت امیر سلام الله علیه در وصفشان می فرماید:
عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم(4)
خدا در باطن آنها بزرگ است و هر آنچه غیر خداست در نظرشان کوچک است. (از کلام حضرت امیر سلام الله علیه در وصف متقین)
صفحات تاریخ اسلام، مالامال از صحنه های نبرد مسلمین در میادین کارزار است. این نبردها در دو جبهه ی جهاد اصغر و جهاد اکبر، شکل گرفته و عدد کثیری از مسلمین در این نبردها پیروزمندانه به مقام شهادت دست یافته اند.
اصولاً آنچه بیش از هر چیز در منطق اسلام مطرح می باشد این است که تا زمانی که مبارزه هست، مجاهده هست، و تا زمانی که مجاهده هست، شهادت هست. و از آنجا که شیطان، سوگند به گمراه ساختن بنی آدم خورده، و تا پایان کار دنیا، از خدای جهان، مهلت گرفته است، می توان نتیجه گرفت که هیچگاه باب شهادت و جهاد به روی ابناء بشر بسته نبوده است و نخواهد شد. البته شکل مبارزه در زمان های مختلف، متفاوت است. گاهی جهاد با دشمن بیرون، و گاه با دشمن درون، که نفس نام گرفته است. لکن در هر حال، مبارزه، مبارزه است، و این خود انسان ها هستند که بعضاً در اثر بی لیاقتی، شایستگی ورود به این باب را ندارند.
حضرت امیر سلام الله علیه در این مورد کلامی کلامی زیبا دارند و می فرمایند:
اما بعد فان الجهاد باب من أبواب الجنة- فتحه الله لخاصه أولیائه و هو لباس التقوی- و درع الله الحصینه و جنته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه ألبسه الله ثوب الذل و شمله البلاء- و دیث بالصغار و القماءه(5)
اما بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا به روی گزیده دوستان خود گشوده است، و جامه تقوی است، که بر تن آنان پوشیده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند، و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و ناخوشایند داند، خدا جامه خواری بر تن او پوشاند و فوج بلا بر سرش کشاند، و در زبونی و فرو مایگی بماند. دل او در پرده های گمراهی نهان،. حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم
آری باب شهادت، همیشه، برای بندگان مخلص خدا، باز است و هیچ گاه بسته نمی شود. و به قول ملای رومی:
آب کم جو تشنگی آور بدست - تا بجوشد آبت از بالا و پست
سخن در باب شهید و شهادت به گونه ای گسترده است که تحریر آن مجالی واسع می طلبد لکن از باب مالایدرک کله لایترک کله، در این جزوه به مباحثی مختصر و فشرده حول محورهای:
الف: جهاد و شهادت در قرآن
ب: جهاد و شهادت در روایات معصومین
ج: تاثیر شهادت در گذشته تاریخ اسلام
د: شهید و شهادت در کلمات فقهاء
ه: شهادت و نقش آن در دفاع مقدس
اشاره می کنیم. امید آنکه مورد قبول حضرت حق جل و علا قرار گیرد.
انشاء الله