فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

خشوع و اسباب آن

یكى از بهترین راه‌هاى ایجاد خشوع و شكستگى، تأمل در آیات قرآن كریم است. اگر زمینه مساعد باشد و روح قابلیت داشته باشد تأثیر قرآن این است كه: إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِیًّا؛(2) هرگاه آیات [خداى] رحمان بر ایشان خوانده مى‌شد، سجده‌كنان و گریه‌كنان به خاك مى‌افتادند. در آیه‌اى دیگر مى‌فرماید: إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْكُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعا؛(3) چون [قرآن] بر آنان خوانده شود سجده‌كنان به روى در مى‌افتند و مى‌گویند: «منزه است پروردگار ما، كه وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنى است.» و بر روى زمین مى‌افتند و مى‌گریند و بر فروشكستگى آنها مى‌افزاید.
----------------
1. مؤمنون (23)، 1 ـ 2.
2. مریم (19)، 58.
3. اسراء (17)، 107 ـ 109.
﴿ صفحه 230 ﴾

شرط معراج شدن نماز این است كه با خشوع و شكستگى همراه باشد. براى پیدا شدن این حالت نیز باید مقدماتى را فراهم كرد. یكى از این مقدمات این است كه در باره عظمت خدا بیندیشیم؛ چرا كه انسان وقتى وجود خود را با عظمت بى‌نهایت وجود خداوند مقایسه كرد، آن‌گاه پى به حقارت خود مى‌برد و خود به خود در برابر آن عظمت آب مى‌شود و فرو مى‌ریزد.

﴿ صفحه 231 ﴾

درس بیست و هشتم: راهى براى خشوع در نماز (1)

«خشوع»، «خوف» و «خشیت»

هنگامى كه انسان با عظمتى فوق‌العاده مواجه مى‌شود و خود را در مقابل آن، حقیر و ناچیز احساس مى‌كند، حالتى از خودباختگى و فروشكستگى برایش پیدا مى‌شود. البته این حالت قابل توصیف نیست و انسان خود باید آن را درك كند. شاید براى ما پیش آمده باشد كه گاهى در مقابل شخصیت بزرگى واقع شده باشیم و دست و پایمان را گم كرده و لكنت زبان پیدا كرده باشیم. این همان حالتى است كه براى بیان آن مى‌گوییم: «از هیبت فلانى زبانم بند آمد و نتوانستم حرف بزنم».
حالت «هیبت»، گاهى با شناخت‌ها و توجهات دیگرى نیز توأم است. انسان گاهى پس از درك عظمت آن فرد و معرفت نسبت به شخصیت او، به این امر توجه مى‌كند كه با چه شخصیت عظیمى مخالفت كرده و نسبت به او نافرمانى و بى‌حیایى روا داشته است. این جا است كه علاوه بر حالت «خشیت» حالت «خشوع» نیز در انسان پیدا مى‌شود. گاهى علاوه بر اینها به این امر توجه مى‌كند كه در قبال نافرمانى‌ها و گناهانى كه در مورد آن شخصیت بزرگ انجام داده، مستحق عقوبت شده و آن شخصیت، براى
﴿ صفحه 232 ﴾

گناه‌كاران عذاب‌ها و عقوبت‌هایى را مهیا كرده است. در این جا علاوه بر حالت «خشیت» و «خشوع»، انسان دچار ترس و «خوف» نیز مى‌گردد.
«خشیت» و «خشوع» لزوماً همیشه با «خوف» همراه نیستند و به سبب ترس از عذاب الهى پدید نمى‌آیند، بلكه ممكن است صرفاً تحت تأثیر درك عظمت الهى پدیدار شوند.
پدید آمدن حالت خشیت و خودباختگى و ترس در انسان، نسبت به خداى متعال، اعم است از این كه خاستگاه آن، احساس گناه و ترس از عذاب باشد یا این كه صرفاً به سبب درك عظمت خداى متعال پدید آید. در روایات نقل شده كه وقتى امام حسن مجتبى(علیه السلام) مشغول وضو گرفتن مى‌شدند، بدنشان به لرزه مى‌افتاد و رنگ مباركشان مى‌پرید.(1) درباره حضرت زهرا(علیها السلام) نیز آمده است كه آن حضرت وقتى در محراب عبادت مى‌ایستادند بندبند بدنشان مى‌لرزید! و خداى متعال در این حال، خطاب به ملایكه مى‌فرمود، اى فرشتگان مقرب من! بنگرید كه این بنده و كنیز من چگونه از خشیت من به خود مى‌لرزد! شاهد باشید كه دوستان او را (به سبب همین خشیت وى) مورد شفاعت قرار خواهم داد.(2)