فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

ریاى ناپیدا

عبادت اگر خالص باشد آن‌چنان ارزش‌مند مى‌شود كه حتى گاهى فرشتگان نیز نمى‌توانند قیمت آن را تعیین كنند و فقط خود خداى متعال مى‌تواند آن را ارزش گذارى كند. اما اگر نیت عمل خالص نباشد، مانند جنس بدلى خواهد بود كه ارزشى ندارد، یا مانند غذاى مسموم مى‌شود كه نه تنها ارزشى ندارد، كه كشنده و مضر نیز هست.
از این رو باید علاوه بر این‌كه به ظاهر عبادت توجه مى‌كنیم كه به درستى
﴿ صفحه 202 ﴾

انجام گیرد، باید به «نیت» خود نیز توجه داشته باشیم تا نكند خداى ناكرده پس از سال‌ها عبادت بفهمیم قصدمان خالص نبوده و یك عمر عبادتمان هیچ ثمرى برایمان ندارد.
روایتى، نقل شده كه پس از آن‌كه پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) «ریا» را نوعى «شرك» مى‌دانند، مى‌فرمایند: اِنَّ الشِّرْكَ اَخْفى مِنْ دَبیبِ النَّمْلِ عَلى صَفاة سَوْداء فِى لَیْلَة ظَلْماء؛(1) همانا شرك مخفى‌تر است از حركت مورچه‌اى بر سنگى صاف و سیاه در دل شبى تاریك. ریا هم كه نوعى شرك است، مى‌تواند این‌چنین ناپیدا و نامحسوس باشد. البته شرك، مصادیق و مراتب مختلفى دارد و انسان باید از خداى متعال بخواهد و خود نیز سعى كند، عباداتش به دور از هرگونه شرك و ریا و داخل كردن غیر خدا انجام شود.
آنچه در پیشگاه خدا اهمیت دارد، خلوص و پاكى است. خدا دوست دارد بندگانش با او رو راست باشند و وقتى با خدا معامله مى‌كنند بى‌غل و غش باشد. خدا فقط كارى را قبول مى‌كند كه صد در صد براى او باشد. خدا به حجم كار و بزرگى و كوچكى ظاهر آن نگاه نمى‌كند، آنچه براى خدا مهم است نیتى است كه در پشت آن عمل وجود دارد. روح عمل نیت است. ما باید معرفت و محبت خود را به خدا به حدى برسانیم كه خود به خود از آن، پاكى و خلوص برخیزد.
----------------
1. وسایل الشیعه، ج 16، ص 254.

﴿ صفحه 203 ﴾

درس بیست و پنجم: نیت و مراتب آن

مفهوم «انجام كار براى خدا»

دانستیم كه روح عبادت، نیت است و ارزش هر فعلى بستگى به نیت آن دارد. در برخى اعمال عبادى مثل نماز، اگر نیتى فاسد كننده، مثل نیت «ریا» و «سُمعه» باشد، آن عمل نه تنها سودى ندارد و باطل است، كه موجب عقاب هم مى‌شود. در باره نشانه‌هاى ریا و نیز راه‌هاى علاج آن مطالبى را بیان كردیم.
گاهى در مقابل ریا، تعبیر «خلوص» به كار برده مى‌شود. اما منظور از خالص بودن عمل براى خدا چیست؟ مگر خدا نیازى دارد، كه ما كارى را «براى او»، آن هم خالص براى او، انجام دهیم؟!
رضایت در ما یك حالت نفسانى است كه به علم حضورى آن را درك مى‌كنیم. وقتى از كار كسى رضایت پیدا مى‌كنیم، یك حالت خوشحالى در ما پیدا مى‌شود. آیا معناى رضایت خدا هم این است كه در اثر كار ما حالتى در خدا پیدا مى‌شود و خداوند شاد و خرسند مى‌گردد؟!
تعبیر دیگرى كه بیشتر فقها آن را به كار مى‌برند این است كه مى‌گویند، عبادت را باید به «قصد امتثال» انجام داد. امتثال به معناى «فرمان بُردارى»
﴿ صفحه 204 ﴾

است. قصد امتثال، یعنى این‌كه كارى را به سبب آن كه خداوند به آن امر كرده است و براى اطاعت امر او انجام دهیم.
تعبیر دیگرى كه براى ما بسیار هم آشنا است «قربة الى الله» است. بسیارى از افراد هنگامى كه مى‌خواهند نماز بخوانند، مثلا مى‌گویند: دو ركعت نماز صبح به جا مى‌آورم «قربة الى الله». آن را براى نزدیكى به خدا انجام مى‌دهیم. اما نزدیكى به خدا یعنى چه؟ مگر خدا در مكانى قرار دارد كه ما خود را به او نزدیك كنیم؟!