3. دورى از دوستان ناصالح
یكى از اساسىترین و كلیدىترین كارها در مسیر حفظ و تقویت ایمان، دورى از دوستان ناباب و ناصالح است. به ویژه جوانان و نوجوانان بسیار تحت تأثیر دوستانشان هستند و به راحتى از دوست، هم بازى، همكلاسى و همسایه خود رنگ مىپذیرند. از این رو وظیفه والدین و مربیان است كه به نوجوانها توصیه كنند تا رفیق و دوست خوب انتخاب كنند. دوست در بهشتى یا جهنمى كردن انسان بسیار مؤثر است. شاید اكثریت كسانى كه به مواد مخدر و دیگر ناهنجارىهاى اجتماعى مبتلا مىشوند در اثر دوست ناباب باشد.
اینكه انسان در ابتدا سعى كند دوستى و رفاقتش را كنترل كند كار چندان مشكلى نیست. انسان تا معتاد نشده، دورى كردن از انسانهاى معتاد و دوستى با آنها كارى نسبتاً آسان است. اما اگر با رفیق بد آشنا شد و او را دوست خود گرفت، آنگاه دیگر قطع كردن این دوستى، آسان نیست. وقتى دنبال دوست بد را گرفت كمكم از او تأثیر مىپذیرد و آن دوست در تمام زوایاى شخصیتش: در طرز صحبت كردن، راه رفتن، لباس پوشیدن، لطیفه و طنز گفتن و همه رفتارهایش تأثیر مىگذارد. از این رو باید در انتخاب دوست، بسیار حساس و دقیق باشیم و از دوستى با افراد ناصالح و ناباب بپرهیزیم.
﴿ صفحه 184 ﴾
﴿ صفحه 185 ﴾
درس بیست و دوم:نماز، سرّ تكامل سرّ مكتوم؟!
اشاره كردیم كه آنچه موجب تكامل انسان و رشد معنوى او مىشود، در سه بخش قابل دستهبندى است: دسته اول، امورى است كه مستقیماً به خداى متعال ارتباط دارد. دسته دوم، كارها و وظایفى است كه به خود انسان بازمىگردد. بخش سوم نیز مسایلى است كه مربوط به دیگر انسانها و حتى گاه حیوانات و چیزهاى دیگر است.
در بخش افعالى كه مستقیماً مخاطب و متعلَّق آنها خود خداى متعال است، مشخصتر، مؤثرتر و مفیدتر از همه، «نماز» است. بعضى مىپندارند براى این منظور، پیمودن راه كمال، نسخههایى سرّى و رمزآلود وجود دارد كه فقط برخى افراد از آن اطلاع دارند و بقیه از آن محرومند! شاید این تصور از فریبندهترین دامهایى باشد كه شیطان بر سر راه طالبان كمال انسانى و معنویت مىگستراند. چنین گمانى نابخردانه و ناصحیح است. به عكس، آنچه در تكامل انسان بیشتر از سایر امور تأثیر دارد، در كتابهاى آسمانى و معارف وحیانى نیز بیشتر بر آن تأكید شده است. براین اساس ما باید در معارف وحیانى دقت كنیم و ببینیم بر كدام امور تأكید بیشترى شده، تا همت و توجه بیشترى به آنها معطوف داریم.
﴿ صفحه 186 ﴾
اهمیت نماز در قرآن
براساس تحلیل مذكور، اگر ما قرآن كریم را مرور كنیم، خواهیم دید كه در آن به هیچ چیز به اندازه نماز اهمیت داده نشده است. این فریضه بر همه پیروان شرایع پیشین نیز واجب بوده و تمامى انبیا بر آن تأكید كردهاند. در اینجا مناسب است برخى از این آیات را با هم مرور كنیم:
ـ دعاى حضرت ابراهیم(علیه السلام) به پیشگاه خداى متعال این است كه: رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی؛(1) پروردگارا، مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز.
ـ در آیهاى دیگر از قول حضرت ابراهیم(علیه السلام) چنین مىفرماید: رَبَّنا إِنِّی أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِواد غَیْرِ ذِی زَرْع عِنْدَ بَیْتِكَ الُْمحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاة؛(2) پروردگارا، من [یكى] از فرزندانم را در درّهاى بىكِشت، نزد خانه محترم تو سكونت دادم؛ پروردگارا، تا نماز را به پا دارند.
ـ در اولین وحیى كه به حضرت موسى(علیه السلام) مىشود، نماز مورد تأكید قرار مىگیرد: إِنَّنِی أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی؛(3) منم، من، خدایى كه جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش كن و به یاد من نماز برپا دار.
ـ حضرت عیسى(علیه السلام) در حالى كه هنوز چیزى از تولدش نگذشته، در گهواره سخن از نماز مىگوید: إِنِّی عَبْدُ اللّهِ آتانِیَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا. وَ جَعَلَنِی مُبارَكاً أَیْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَیًّا؛(4) منم بنده
----------------
1. ابراهیم (14)، 40.
2. همان، 37.
3. طه (20)، 13ـ14.
4. مریم (19)، 30ـ31.
﴿ صفحه 187 ﴾
خدا، به من كتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است؛ و هرجا كه باشم مرا با بركت ساخته، و تا زندهام به نماز و زكات سفارش كرده است.
ـ از جمله سفارشهاى حضرت لقمان به پسرش، «نماز» است: یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاة؛(1) اى پسرم! نماز را بر پا دار.
ـ به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیز این گونه خطاب مىشود: اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللّهِ أَكْبَر؛(2) آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان، و نماز را بر پا دار، كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد، و قطعاً یاد خدا بالاتر است.