فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

مورد دوم

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِم؛(2)او است آن كس كه در دل‌هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.
مطابق این آیه، كسانى كه ایمان راستین داشته باشند، خداى متعال حالت
----------------
1. آل عمران (3)، 174.
2. فتح (48)، 4.
﴿ صفحه 162 ﴾

طمأنینه و آرامشى خاص بر قلب و روح آنان حاكم مى‌فرماید كه موجب تقویت و ازیاد ایمان آنان مى‌شود. قرآن كریم نام این حالت را «سكینه» گذاشته است. «سكینه» حالت آرامش و سكونى است كه در موقعیتهاى مختلف و از جمله در شرایط اضطرار و بحرانى بر انسان حاكم مى‌شود. یكى از الطاف خداى متعال به برخى از بندگان خود و مؤمنان راستین، اعطاى همین حالت به آنها است. همان گونه كه خداوند نعمت‌هاى مادى نظیر باران را از آسمان بر ما نازل مى‌كند، نعمت‌هایى معنوى نیز دارد كه آنها را نه بر سطح زمین، كه بر قلب مؤمنان راستین نازل مى‌كند. البته این نعمتْ بى‌حساب به هر كسى داده نمى‌شود و قطعاً كسانى مشمول آن مى‌گردند كه لیاقت و استعدادى خاص را در خود ایجاد كرده باشند. خدا هم خود وعده داده است كه اگر كسى در مسیر تقرب الى الله حركت كرد، به او مدد مى‌رساند و اگر او یك قدم به طرف خدا بردارد خداوند ده قدم به سوى او برخواهد داشت.
این سنّت خدا است كه اگر كسى در مسیر هدایت گام بردارد خدا او را مدد مى‌رساند و هدایتش را بیشتر مى‌كند و هر كس هم در مسیر گمراهى و انحراف گام نهد، خداوند ضلالتش را بیشتر مى‌كند. خدا به هر دو دسته كمك مى‌كند و كمك خود را از هیچ كدام دریغ نمى‌كند. البته طبعاً آن كس كه خود در مسیر هدایت و بهشت گام برمى‌دارد، مدد الهى سریع‌تر او را به مقصد مى‌رساند، و آن كس نیز كه خود مسیر ضلالت و جهنم را مى‌پیماید، كمك الهى سبب مى‌شود زودتر به جهنم و عذاب الهى برسد!
در صحنه‌هایى كه مردم عادى دچار اضطراب، تشویش، نگرانى و دودلى مى‌شوند، افرادى هم با آرامش خاطرى مثال‌زدنى، بدون كوچك‌ترین ترس و واهمه و تردیدى مى‌ایستند و تا پاى جان و آخرین قطره خونشان در راه خدا و
﴿ صفحه 163 ﴾

دینش از خود پایدارى و استوارى نشان مى‌دهند. داشتن چنین روحیه‌هایى بدون مدد الهى امكان‌پذیر نیست.

مورد سوم

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیمانا؛(1) مؤمنان همان كسانى‌اند كه چون خدا یاد شود دل‌هایشان بترسد، و چون آیات خدا بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید. آنها كه احیاناً گناهانى از آنان سرزده، با آمدن نام خدا، به یاد نافرمانى‌هایى كه نسبت به خدا روا داشته‌اند مى‌افتند و اضطراب وجودشان را مى‌گیرد؛ اما كسانى كه مقام و معرفت بالاترى دارند، با آمدن نام خدا از توجّه به عظمت الهى این حالت به آنها دست مى‌دهد. مؤمن واقعى در حد معرفت خود عظمت الهى را درك مى‌كند، و به همین دلیل هنگامى كه نام خدا را مى‌شنود و متذكر خداى متعال مى‌گردد، نوعى اضطراب بر قلب و دل او مستولى مى‌شود.
در ادامه، نشانه‌هاى بیشترى از ایمان و مؤمن واقعى به دست مى‌دهد؛ از جمله این كه: و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید. شنیدن آیات الهى موجب تقویت و ازدیاد ایمان آنان مى‌شود. نشانه سومى را نیز ذكر مى‌كند: و بر پروردگار خود توكل مى‌كنند.
پس یكى از چیزهایى كه موجب ازدیاد ایمان و تقویت آن مى‌شود گوش دادن به آیات الهى و قرآن است. كسانى كه روحشان آمادگى پذیرش حقیقت و تسلیم در برابر خداوند را دارد و ایمانشان قشرى و سطحى نیست با شنیدن آیات قرآن ایمانشان زیاد مى‌شود.
----------------
1. انفال (8)، 2.
﴿ صفحه 164 ﴾

وجه اشتراك اسباب تقویت ایمان

این مواردى كه برشمردیم چه ربطى با یكدیگر دارند؟ تهدید و ارعاب دشمنان، پیش آمدن شرایط بحرانى و سخت و نزول سكینه الهى، و شنیدن آیات قرآن چه وجه مشتركى دارند كه همه آنها باعث تقویت ایمان مى‌گردند؟ اگر حقیقت ایمان معلوم شود، آن‌گاه مى‌توانیم كیفیت رشد و ازدیاد آن را در اثر این عوامل بفهمیم.
فطرت كلى انسان این است كه وقتى واقعیت را بفهمد به مقتضاى آن عمل مى‌كند. انسان وقتى در محیط تاریك قرار مى‌گیرد چراغ و لامپ روشن مى‌كند، وقتى هوا سرد مى‌شود لباس گرم مى‌پوشد. این‌كه انسان در مواجهه با واقعیتى به مقتضاى آن عمل مى‌كند امرى كاملا طبیعى و مطابق فطرت او است. غیر طبیعى آن است كه انسان به واقعیتى پى ببرد و به مقتضاى آن عمل نكند. غیرطبیعى این است كه انسان مى‌داند خدا همه جا هست، اما با این حال حیا نمى‌كند و مرتكب گناه مى‌شود؛ پى مى‌برد كه همه قدرت‌ها و اسباب به دست خدا است، اما باز هم براى حل مشكلات و انجام كارهایش تملق این و آن را مى‌گوید.
براى حل این مشكل و این‌كه انسان به مقتضاى ایمانش رفتار كند، راه این است كه بیشتر به مورد ایمان خود توجه كند. توجه بیشتر به ایمان، باعث مى‌شود آثار آن بیشتر نمود پیدا كند.
در مورد ایمان نیز پس از آن كه دانستیم خدا هست و نسبت به صفات او از قبیل ربوبیت، رحمت، رازقیت، علم، حكمت، قدرت و نظایر آنها علم پیدا كردیم، هر چه بیشتر به این دانسته‌ها و معارفمان توجه كنیم ایمانمان بیشتر خواهد شد. از این رو هر چیزى كه باعث توجه ما به این دانسته‌ها شود از
﴿ صفحه 165 ﴾

عوامل تقویت‌كننده ایمان محسوب مى‌شود. آیات قرآن كلام خدا است و از این رو انسان با شنیدن آنها به یاد خدا مى‌افتد. به طور طبیعى، توجه به كلام هر گوینده‌اى سبب توجه به خود آن گوینده مى‌شود. توجه به كلام خدا نیز موجب توجه به خود خداوند مى‌گردد.
همه این مواردى كه در قرآن كریم سبب افزایش ایمان دانسته شده، جامع و وجه مشتركشان این است كه همه آنها اسبابى هستند كه توجه انسان را به خدا بیشتر مى‌كنند و هنگامى كه توجه انسان به خدا بیشتر شد، وجود او را بهتر و بیشتر درك خواهد كرد و در نتیجه بر ایمانش افزوده خواهد شد.

﴿ صفحه 166 ﴾

﴿ صفحه 167 ﴾