ملاك سنجش مرتبه ایمان
براى سنجش مراتب ایمان مىتوان به میزان التزام عملى افراد توجه كرد. بالاترین مرتبه ایمان لازمهاش این است كه صاحب آن به تمام لوازم عملى بى كم و كاست و صد در صد ملتزم باشد؛ تا برسد به مراتب بعدى كه به تدریج از این التزام عملى كاسته مىشود. انسانهاى معمولى اینگونه هستند كه با آن كه بنا مىگذارند صد در صد ملتزم باشند اما در عمل سستى مىكنند و مرتكب معصیت مىشوند. چنین كسى «مؤمن گناهكار» است و با «كافر باطنى» فرق
----------------
1. فتح (48)، 4.
2. احزاب (33)، 22.
3. ر. ك: بحار الانوار، ج 69، باب 32، روایت 9.
﴿ صفحه 152 ﴾
دارد. كافر باطنى در اصل بنا گذارى مشكل دارد، ولى مؤمن گناهكار در میزان پاىبندى به بناگذارى.
كسانى كه صد در صد و در همه موارد به بنایى كه گذاشتهاند متعهد مىمانند و ذرّهاى از آن تخطى نمىكنند «معصوم» نامیده مىشوند. از نظر اعتقادات و تعالیم اسلامى، در اسلام كسانى كه معصوم بودن آنها تضمین شده باشد بیش از چهارده نفر نیستند. كسانى هم مثل حضرت زینب(علیها السلام) یا حضرت على اكبر و ابوالفضل العباس(علیهما السلام) یا حضرت معصومه(علیها السلام) دختر گرامى امام هفتم(علیه السلام) نیز مرتكب گناه نمىشدهاند، ولى تفاوتشان با چهارده معصوم در این جهت این است كه عصمت آن چهارده بزرگوار تضمین گردیده، اما عصمت این بزرگواران به این صورت نبوده است. اعتقاد به عصمت آن چهارده نفر شرط تشیع است و اگر كسى چنین اعتقادى را نداشته باشد به تشیع او خلل وارد مىشود، ولى اعتقاد به عصمت دیگران، شرط تشیع نیست.
از نظر عقلى و فلسفى كاملا ممكن است كه یك انسان عادى هم به جایى برسد كه در همه حال كاملا ملتزم به لوازم ایمانش باشد و هیچگاه گناه نكند. اما افراد عادى اینگونه هستند كه ایمانشان ضعیف است و در طول عمرشان دائماً در افت و خیز هستند؛ گاهى مطیعند و گاهى عاصى. مراتب ایمان از همین جا پیدا مىشود؛ بستگى به این دارد كه انسان چقدر گناه مىكند و آن تعهد عملى به باور قلبى را مىشكند.
﴿ صفحه 153 ﴾
ایمان ظاهرى و كفر باطنى
گفتیم اولین مرتبه ایمان براى خروج از كفر باطنى و یافتن استعداد حضور در بارگاه الهى، یا به تعبیر دیگر، نجات از جهنم و كسب اجازه ورود به بهشت، این است كه به «الله» و «جمیع ما انزل الله» ایمان بیاوریم. یعنى هم در مورد پیامبران الهى باید به «جمیع انبیا» ایمان داشته باشیم و هم در مورد خصوص دین اسلام، باید «جمیع احكام و معارف آن» را بپذیریم. نمىتوان ادعاى ایمان كرد، اما گفت كه من فقط پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را قبول دارم و نبوت سایر انبیا و آنچه آنان از جانب خدا آوردهاند مورد قبول من نیست!
اولین مرتبه ایمان این است كه جمیع محتویات وحى الهى را كه بر همه پیامبران نازل شده و نیز جمیع محتویات شریعت اسلام و آنچه را بر پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نازل شده، بدون كم و كاست و بدون هیچ قید و شرطى بپذیریم.
در مورد تعداد مراتب ایمان نیز گفتیم كه این مراتب بسیار زیادند. ما حتى نمىدانیم كه بین ایمان ما و ایمان اولیاى خدا چقدر فاصله وجود دارد، تا چه رسد به ایمان كسى مثل امیرالمؤمنین(علیه السلام) كه مىفرماید: لَوْ كُشِفَ الغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ یَقیناً؛(1) اگر همه پردهها كنار رود ذرهاى بر ایمان من افزوده نخواهد شد!
----------------
1. ، ص 119.
﴿ صفحه 154 ﴾
اثر این تفاوت ایمانها در اطاعت و عبادت خدا ظاهر مىشود؛ از ترك معصیت و انجام واجبات و ترك محرمات گرفته تا عمل به مستحبات و ترك مكروهات و دورى از امور مشتبه و این كه چقدر حاضریم داوطلبانه و با میل و رغبت تمام در راه خدا و دین خدا اقدام كنیم.
طىّ مراتب ایمان، به صِرف درس خواندن و تعلیم و تعلّم حاصل نمىشود. در سالهاى دفاع مقدس ما كسانى را دیدیم كه سواد ظاهرى چندانى نداشتند، اما چگونه در مقام اطاعت خدا و پاسدارى از دین او صبورانه، داوطلبانه و با اشتیاق تمام اقدام مىكردند. چه بسیار پدران و مادرانى را دیدهایم كه در مقابل شهادت فرزندانشان و این داغ جان سوز چگونه با گشادهرویى و تسلیم كامل در برابر خداوند برخورد كردهاند.