فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

مذمت شدید دنیا در كلام امیرالمؤمنین(علیه السلام)

امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیانات بسیار زیاد و عجیبى در مذمت دنیا دارند. شاید كمتر خطبه‌اى را بتوان یافت كه امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره مذمت دنیا چیزى در آن نفرموده باشند: مى‌فرمایند: عِبادَ اللّهِ اوُصیكُمْ بِالرَّفْضِ لِهذِهِ الدُّنْیا التّارِكَةِ لَكُم؛(1) بندگان خدا شما را سفارش مى‌كنم به ترك این دنیایى كه شما را رها مى‌كند. در ادامه همین خطبه این‌گونه فرموده‌اند: اَ وَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ اَهْلَ الدُّنْیا یُمْسُونَ و یُصْبِحونَ على اَحْوال شَتّى فَمَیِّتٌ یُبْكى وَ آخَرُ یُعَزّى وَ صَریعٌ مُبْتَلى وَ عائِدٌ یَعودُ وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ یَجودُ و طالِبٌ لِلدُّنْیا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُهُ وَ غافِلٌ وَ لَیْسَ بِمَغْفول عَنْه؛(2) آیا اهل دنیا را نمى‌بینید كه در حالات گوناگون
----------------
1. همان، خطبه 98.
2. همان.
﴿ صفحه 135 ﴾

روز را شب و شب را صبح مى‌كنند؟ پس یكى مرده است كه بر او مى‌گریند، و دیگرى را تسلیت مى‌دهند، و دیگرى بیمارى است كه گرفتار بر زمین افتاده، و دیگرى به عیادت بیمار مى‌رود، و دیگرى در حال جان دادن است، و یكى خواهان دنیا است و مرگ در پى او است، و دیگرى غافل و بى خبر است در حالى كه خدا از او غافل نیست.
شاید یكى از عجیب‌ترین كلمات امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مذمت دنیا، این جمله باشد كه مى‌فرمایند: وَ اللّهِ لَدُنْیاكُمْ هذِهِ اَهْوَنُ فى عَیْنى مِنْ عِراقِ خِنْزیر فى یَدِ مَجْذوم؛(1) به خدا سوگند این دنیاى شما در چشم من خوارتر و پست‌تر است از استخوان خوكى كه در دست انسانى مبتلا به جذام باشد! امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى‌فرمایند بى‌رغبتى و بى‌میلى من نسبت به این دنیایى كه شما با حرص و ولع تمام براى رسیدن به آن خیز برداشته‌اید، از بى‌رغبتى شما نسبت به استخوان خوك مرده در دست انسان جذامى كمتر است! این نهایت نفرت و انزجارى است كه مى‌توان نسبت به دنیا ابراز كرد.

تفسیر «دنیاى مذموم» در كلام امیرالمؤمنین(علیه السلام)

با چنین تعبیرها و سخنانى واقعاً تكلیف ما در برابر دنیا چیست و چگونه باید رفتار كنیم كه رفتار علوى و مورد قبول و رضایت خدا و پیامبر و ائمه(علیهم السلام) باشد؟
پاسخ این مطلب در خود نهج‌البلاغه و در كلمات خود امیرالمؤمنین(علیه السلام) وجود دارد. در نهج‌البلاغه نقل شده كه مردى در حضور امیرالمؤمنین(علیه السلام) از دنیا بدگویى كرد. البته گویا آن شخص خود اهل دنیا بوده و نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام)
----------------
1. همان، كلمات قصار، كلمه228.
﴿ صفحه 136 ﴾

و كسانى كه در حضور آن حضرت بودند، به بى‌زارى از دنیا تظاهر مى‌كرده است. صرف نظر از این مطلب، حضرت در پاسخ او مطالبى را در محاسن و نقاط مثبت دنیا بیان فرموده‌اند كه قابل توجه است: اِنَّ الدُّنْیا دارُ صِدْق لِمَنْ صَدَقَها و دارُ عافِیَة لِمَنْ فَهِمَ عَنْها و دارُ غِنىً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها و دارُ مَوْعِظَة لِمَنِ اتَّعَظَ بِها مَسْجِدُ اَحِبّاءِ اللّهِ و مُصَلىّ مَلائكَةِ اللّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْىِ اللّهِ و مَتْجَرُ اَوْلیاءِ اللّهِ اِكْتَسَبوا فیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحوا فیهَا الْجَنَّةَ فَمَنْ ذا یَذُمُّها وَ قَدْ ءاذَنَتْ بِبَینْهِا وَ نادَتْ بِفرِاقِها وَ نَعَتْ نَفْسَها وَ اَهْلَها...؛(1) محققاً دنیا سراى راستى است براى كسى كه با آن راست بگوید، و سراى ایمنى (از عذاب الهى) است براى كسى كه آن را درست فهم كند، و سراى توان‌گرى است براى كسى كه از آن توشه بردارد و سراى پند است براى كسى كه از آن پند گیرد. جاى عبادت و بندگى دوستان خدا، و جاى نمازگزاردن فرشتگان خدا، و جاى فرود آمدن وحى خدا، و جاى بازرگانى دوستان خدا است كه در آن، رحمت و فضل الهى را به دست آورده و سودشان بهشت خواهد بود. پس كیست كه دنیا را نكوهش مى‌كند؟ در حالى‌كه دنیا مردم را به دورى خود آگاه ساخت و به جدایى خویش ندا در داد و خبر فناپذیرى و مرگ خود و اهلش را به آنان داد...
در جایى دیگر در مورد نحوه معامله و برخورد با دنیا كلامى دارند كه در عین كوتاهى، بسیار پر معنا و روشن‌گر است. آن حضرت مى‌فرمایند: مَنْ اَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ اَبْصَرَ اِلَیْها اَعْمَتْه؛(2) كسى كه (به دیده عبرت) به آن نگریست دنیا او را آگاه كرد، و كسى كه به سوى (زینت‌هاى آن) خیره شد دنیا او را نابینا گردانید. اگر با دیده عبرت بین به دنیا نگاه كردیم، دنیا پندها و
----------------
1. همان، كلمه126.
2. همان، خطبه 81.
﴿ صفحه 137 ﴾

درس‌هاى فراوانى به ما خواهد داد، اما اگر در خود آن خیره شدیم و غرق در لذت‌ها و شهوات آن گشتیم ما را كور خواهد كرد.

نگاه «ابزارى» و نگاه «استقلالى» به دنیا

ما اگر بخواهیم به لذت‌ها و نعمت‌ها و بهشت آخرت برسیم راهى جز زندگى در این دنیا و استفاده از آن نداریم. درخت بهشت را «لااله‌الاالله» ما در این دنیا غرس مى‌كند. اگر كارهاى خیر ما در این دنیا نباشد نصیبى از نعمت‌هاى بهشت نخواهیم داشت. ما براى خریدن بهشت، سرمایه‌اى جز این دنیا نداریم. اگر بخواهیم در آخرت، محصول سعادت و نیل به لذت‌ها و نعمت‌هاى بهشت را درو كنیم، كشتزارى كه باید در آن بذر بكاریم همین دنیا است. اگر زمین دنیا نباشد ما مزرعه دیگرى نداریم تا بخواهیم با كشت و زرع در آن، نعیم الهى را در آخرت درو كنیم.
دنیا وسیله‌اى است كه خداى متعال در اختیار ما قرار داده تا با استفاده از آن، شایستگى دریافت هر چه بیشتر رحمت‌ها و نعمت‌هاى الهى را پیدا كنیم و به مقصد برسیم. این همان دنیاى ابزارى است. اما اگر ما تمام توجهمان معطوف به خود دنیا و لذت‌هاى آن شد و اصلا فراموش كردیم كه آخرتى هم در كار است، این جا است كه دنیا مایه فریب و «متاع الغرور» است. چنین دنیایى مذموم است؛ دنیایى كه به جاى تسریع در رساندن ما به هدف، مانع رسیدنمان به هدف مى‌گردد. باز هم بهترین و گویاترین سخن در این‌باره سخن امیر كلام است: وَ اِنَّما الدُّنْیا مُنْتهى بَصَرِ الْاَعْمى لا یُبْصِرُ مِمّا وَراءَها شَیْئاً وَ الْبَصیرُ یَنْفَذُها بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ اَنَّ الدّارَ وَراءَها فَالْبَصیرُ مِنْها شاخِصٌ وَ الْاَعْمى اِلَیْها شاخِصٌ وَ الْبَصیرُ مِنْها مُتَزَوِّدٌ وَ الْاَعْمى لَها
﴿ صفحه 138 ﴾

مُتَزَوِّد؛(1) جز این نیست كه دنیا منتهاى دید كوردل است، چیزى ماوراى آن را نمى‌بیند، و بینا نگاهش را از آن عبور مى‌دهد و مى‌داند در پى آن، سراى اصلى قرار دارد. پس بینا از آن، نگاه برمى‌گیرد و كوردل به آن خیره مى‌شود؛ و بینا از آن توشه بر مى‌دارد و كوردل براى آن توشه بر مى‌دارد. دنیا به مثابه عینكى است كه انسان بر چشم مى‌زند. عینك براى آن است كه انسان بهتر ببیند. راه بهتر دیدن با عینك هم آن است كه از پشت شیشه‌هاى آن به اشیا و دنیاى اطرافمان نگاه كنیم. اگر كسى به جاى نگاه از پشت عینك، به خود عینك و شیشه‌هاى آن خیره شود چه خواهد شد؟ آیا چیزى و كسى و جایى را خواهد دید؟ هرگز.
دنیا به خودى خود بد نیست، آنچه دنیا را بد مى‌كند استفاده ناصحیح ما از آن است.