مداومت بر تفكر
روشن شد كه بر اساس آنچه از قرآن كریم استفاده مىشود، عامل اصلى سقوط انسان غفلت است و متقابلا كلید ترقى و تعالى انسان، خودآگاهى و توجه به خدا است.
نكته دیگرى كه باید به آن اشاره كنیم، مسأله «مداومت تفكر» است. حل مسایلى از قبیل خدا، صفات و افعال الهى، غایت خلقت، هدف آفرینش انسان و معاد و قیامت، چیزى نیست كه به یك باره و با یك ساعت فكر كردن تمام شود. از سوى دیگر، امواج عوامل غفلتزا و تردیدآفرین در سطح جامعه و محیط زندگى انسان وجود دارد كه به نوبه خود لزوم مداومت بر تفكر را تأكید مىكند. حالات و روحیات و افكار انسان دائماً در حال تغییر است و اگر تفكر در این اصول اساسى استمرار و تداوم نداشته باشد ممكن است انسان به ناگاه متوجه شود كه ایمان محكمى به این اصول ندارد.
وسوسههاى شیاطین جن و انس شب و روز در كمین انسان نشسته تا در صورت لحظهاى غفلت، به سراغش بیاید و او را منحرف كند. انسان تا آخر
﴿ صفحه 126 ﴾
عمر در معرض وسوسه شدن و انحراف قرار دارد و هر لحظه ممكن است شبههاى عقاید او را تهدید كند. از این رو لازم است پیوسته در تمامى طول عمر، تفكر را در دستور كار، آن هم از كارهاى اساسى خود قرار دهیم.
تفكر پیرامون مقایسه دنیا و آخرت
یكى از موضوعات مهمّى كه باید درباره آنها فكر كرد «مقایسه دنیا و آخرت» است. پس از آن كه به این نتیجه رسیدیم كه زندگى انسان محدود به این دنیا نیست و پس از مرگ نیز در آخرت ادامه خواهد یافت، مقایسه بین این دو زندگى، و تفكر در باره آنها مىتواند كمكى مؤثر براى پیمودن مسیر تكامل باشد. قرآن كریم نیز مىفرماید: كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة؛(1) این گونه خداوند آیات [خود را] براى شما روشن مىگرداند، باشد كه در باره دنیا و آخرت بیندیشید. پس از آن كه توجه پیدا كردید كه علاوه بر زندگى دنیا، آخرتى نیز در كار است، اكنون دنیا و آخرت را در كنار هم بگذارید و آن دو را با هم مقایسه كنید.
در اینجا به مهمترین وجوه تمایز بین زندگى دنیا و زندگى آخرت، اشاره مىكنیم:
1. محدود بودن دنیا و بىنهایت بودن آخرت: در آیات متعددى اشاره شده كه انسان به حسب طبع مادى خود به زندگى دنیاى مادى گرایش دارد و آن را بر آخرت ترجیح مىدهد. بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى؛(2) لیكن [شما] زندگى دنیا را بر مىگزینید، با آن كه [جهان] آخرت نیكوتر و
----------------
1. بقره (2)، 219ـ220.
2. اعلى (87)، 16ـ17.
﴿ صفحه 127 ﴾
پایداتر است. این مطلب یكى از تفاوتهاى مهم و اساسى زندگى دنیا و زندگى آخرت است. براى تشریح این مطلب ذكر مثالى مناسب است:
اگر انسانى را فرض كنیم كه در طول یك صدسال از ابتدا تا انتهاى عمرش مشغول نوشتن عددى باشد. براى این كه آن عدد، بزرگترین عدد ممكن هم باشد، فرض مىكنیم تمامى رقمهایى كه كنار هم مىنویسد، 9 باشد: ...9999999999. طبیعى است چنین عددى بسیار بزرگ خواهد بود، به حدى كه خواندن آن و حتى تصور ذهنى آن عدد براى ما ناممكن است. اما این عدد با همه بزرگىاش، باز هم براى بیان طول زندگى آخرت، كافى نیست؛ چرا كه طول زندگى آخرت «بىنهایت» است و این عدد هر چه هم بزرگ باشد عددى محدود است و نشانه محدودیتش هم این است كه مىتوان نُههاى فراوان دیگرى به آن اضافه كرد.
آیا به راستى اگر انسان را بین زندگى صدساله دنیا و این زندگى بىنهایت مخیّر كنند عقل حكم مىكند كه كدام را برگزیند؟! اگر ما را مخیّر كنند كه یك سال با تمام وسایل و امكانات رفاهى در محلى زندگى كنیم یا این كه دو سال در جایى دیگر كاملا مساوى و با همان امكانات زندگى كنیم، ما قطعاً دو سال را انتخاب مىكنیم. آن گاه چگونه است كه ما را بین زندگى صدساله پر مرارت دنیا و زندگى بىنهایت و در كمال آسایش و آرامش و ناز و نعمت آخرت مخیّر مىكنند و ما زندگى دنیا را انتخاب مىكنیم؟!
2. توأم بودن لذتهاى دنیا با مرارت و سختى: زندگى آخرت از جهات دیگرى نیز نسبت به زندگى دنیا برتر است. یكى از این برترىها آن است كه: لذتها، خوشىها و كامیابىهاى آخرت، ذرهاى سختى، تلخى، ناراحتى و مرارت به همراه ندارد و لذت محض است؛ در حالى كه هر لذتى از لذتهاى
﴿ صفحه 128 ﴾
دنیا را كه در نظر بگیریم حتماً در كنار آن سختىها و ناراحتىهایى وجود دارد. براى رسیدن به یك غذاى خوشمزه و لذت خوردن آن، ابتدا چقدر باید تلاش كنید تا پول لازم را براى خرید آن تحصیل كنید. سپس باید مواد لازم آن را تهیه كنید. پس از آن نیز باید زحمت بكشید تا آن غذا را بپزید و آماده كنید. زحمت شستن ظرفها یا انواع بیمارىها و افزایش چربى، و دردسرهاى پس از غذا خوردن نیز براى خود عالَمى دارد! هر لذت دنیایى را كه در نظر بگیریم همین داستان تكرار مىشود. اگر كسى بخواهد به لذت داشتن مدرك دكترا و شخصیت اجتماعى یا درآمد حاصل از آن برسد چقدر باید تلاش كند؟! سالها و روزها و شبهاى متمادى باید با جدیت و كوشش تمام درس بخواند، تا پس از سالها انتظار و تلاش به آن لذت دست یابد!
اما لذتهاى آخرت این گونه نیستند؛ آنها لذت خالص و محض هستند. نه قبل و نه بعد از آن، زحمتى براى انسان ندارند و براى رسیدن به آنها طىّ مراحل مقدّماتى لازم نیست، تبعات بعدى هم ندارند.