تفكر، مقدمه شناخت
غیر از معارف بدیهى، هیچ معرفت دیگرى خود به خود براى انسان حاصل
﴿ صفحه 116 ﴾
نمىشود. اعتقاد به خدا و آخرت و صفات و افعال خدا نیز از جمله معارف بدیهى نیستند كه با صِرف تصور موضوع، تصور محمول، و تصور رابطه موضوع و محمول، تصدیق به حكم و نسبت پیدا شود. این معارف جزو معارف نظرى هستند كه براى حصول آنها نیاز به فكر و تحقیق داریم. براى رسیدن به شناخت خدا و سایر معارف ضرورى براى نیل به كمال انسانى، بایستى به «تفكر» روى بیاوریم؛ امرى كه در قرآن كریم نیز بسیار بر آن تأكید شده است.
سرّ تأكید فراوان قرآن و معارف اهل بیت(علیهم السلام) بر «تفكر» آشكار مىشود. «تفكر» كلید انسان شدن و انسان زیستن است. اگر انسان «تفكر» نكند هویت واقعى خود را نخواهد شناخت و در نتیجه به كمال مطلوب انسانى نیز دست نخواهد یافت. به دلیل همین تأثیر مهم و سرنوشتساز تفكر در زندگى انسان است كه در روایات اسلامى یك ساعت فكر كردن از یك سال عبادت(1)و حتى طبق برخى نقلها از شصت سال(2) عبادت برتر دانسته شده است. اما سؤال این است كه متعلَّق فكر چه باید باشد؟ فكر درباره چیزهایى منظور است كه در سعادت انسان نقش اساسى دارد؛ فكرى كه به نحوى با خدا ارتباط پیدا مىكند. فكر درباره خدا، صفات خدا، افعال و نعمتها و آیات الهى است كه هم مىتواند مانع غفلت انسان گردد و هم براى افزایش معرفت و به دنبال آن افزایش توجه و انگیزه نسبت به عبادت خداى متعال كارساز است.
تفكر در صفات و افعال الهى
آیاتى از قرآن كه به تفكر امر كرده، بخشى از آنها به تفكر درباره صفات و
----------------
1. بحار الانوار، ج 71، باب 80، روایت 22: تَفَكُّرُ ساعة خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَة.
2. همان، ج 69، باب 37، روایت 23.
﴿ صفحه 117 ﴾
افعال الهى ترغیب مىكند. این تفكر موجب مىشود انسان خدا را با موجودات دیگر اشتباه نگیرد و اوصاف و شؤونى را كه اختصاص به خداوند دارد به سایر موجودات نسبت ندهد. قرآن مىفرماید مشركین مكه و جزیرة العرب كه بت مىپرستیدند، منكر خدا نبودند؛ اشكالشان در تشخیص اوصاف و افعال مختص به خداوند بود. بسیارى از آنان مىگفتند ما باید این بتها را بپرستیم تا به خدا نزدیك شویم: ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى؛(1) ما آنها (بتها) را جز براى این كه ما را بیشتر به خدا نزدیك كنند، نمىپرستیم.
اشتباه آنها در این بود كه نمىدانستند بتها با چنین اوصافى نمىتوانند معبود واقع شوند و مایه تقرب انسان به خدا گردند. اگر صفات خدا را به درستى مىشناختند، مىدانستند كه هرگز خداوند امر به عبادت بت و سجده در برابر آن نمىكند.
تفكر در نعمتهاى خداوند
بخشى دیگر از آیاتى كه در قرآن امر به تفكر و تدبر كرده، مربوط به تفكر در «نعمت»هاى الهى است. تفكر در نعمتهاى خداوند باعث مىشود كه ما براى عبادت خدا و شكرگزارى در مقابل نعمتهایى كه به ما ارزانى داشته، انگیزه بیشترى پیدا كنیم. آیات فراوانى در این زمینه در قرآن كریم وجود دارد كه در اینجا به نمونههایى از آنها اشاره مىكنیم:
ـ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَكَّرُون؛(2) و از نشانههاى او
----------------
1. زمر (39)، 3.
2. روم (30)، 21.
﴿ صفحه 118 ﴾
این است كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى در این [نعمت] براى مردمى كه مىاندیشند قطعاً نشانههایى است. بیندیشید كه خداوند چگونه بین شما و همسرانتان رابطه عاطفى و محبت و مودت برقرار كرد. قبل از ازدواج همیشه حالت اضطراب و نگرانى داشتید و شاید خود نیز متوجه نمىشدید كه این حالت براى چیست؛ اما پس از آن كه خداوند همسرى نیكو نصیبتان كرد و روابط عاطفى بین شما پدید آمد به یكباره احساس آرامش كردید، گویا گمشده بزرگى در زندگى داشتید كه آن را یافتید.
وَ مِنْ آیاتِهِ یُرِیكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیات لِقَوْم یَعْقِلُون؛(1) و از نشانههاى او [این كه] برق را براى شما بیمآور و امید بخش مىنمایاند و از آسمان به تدریج آبى فرو مىفرستد، كه به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده مىگرداند. در این [امر] براى مردمى كه تعقل مىكنند قطعاً نشانههایى است. اگر این زمین براى همیشه مرده مىماند و خداوند آب و بارانى نمىفرستاد تا درختان و گیاهان بر روى آن رشد كنند چه وضعى پیش مىآمد؟ آیا تا به حال واقعاً به پىآمدهاى نبود همین یك نعمت به ظاهر ساده (نزول باران) به خوبى اندیشیدهایم؟
ـ أَ فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ أَ أَنْتُمْ أَنْزَلُْتمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُون؛(2) آیا آبى را كه مىنوشید، دیدهاید؟ آیا شما آن را از [دل] ابر سپید فرود آوردهاید، یا ما فرود آورندهایم؟
----------------
1. همان، 24.
2. واقعه (56)، 68ـ70.
﴿ صفحه 119 ﴾
اگر بخواهیم آن را تلخ مىگردانیم، پس چرا سپاس نمىدارید؟ به راستى اگر همه آبهاى روى كره زمین تلخ و شور مىبودند انسان چه مىتوانست بكند؟!
نعمتهاى خداوند سراسر زندگى انسان را پر كرده است. كافى است انسان كمى چشم خود را باز كند تا صدها و هزاران نعمت را كه در اطرافش هستند و از آنها بهره مىبرد، مشاهده كند. تفكر در این نعمتها به انسان گوشزد مىكند كه كدام دست هنرمندى است كه این همه زیبایى و نعمت را آفریده است؟ و آیا چنین موجودى به راستى شایسته دوست داشتن و پرستش نیست؟!