فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

عامل و مانعى براى ذكر

یكى از عوامل توجه «قرآن» است. از نام‌هاى قرآن «ذكر» و «تذكره» مى‌باشد: إِنْ هُوَ إِلاّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِینٌ؛(3) این، جز «ذكر» و قرآنى روشن نیست. «ذكر» و «تذكره» بودن قرآن بدین معنا است كه قرآن، مایه یادآورى است و اگر كسى با آن سر و كار داشته باشد از غفلت خارج مى‌شود. از این گونه آیات كه از قرآن با وصف «ذكر بودن» یاد كرده، استفاده مى‌شود كه یكى از راه‌هاى جلوگیرى از غفلت این است كه در زندگى خود برنامه‌اى براى انس با قرآن داشته باشیم.
----------------
1. انعام (6)، 68.
2. قرآن به وجود شیاطین انسى و جنى تصریح مى‌كند: وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِیّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ؛ انعام (6)، 112.
3. یس (36)، 69.
﴿ صفحه 111 ﴾

انس با قرآن، گوش دادن به قرآن و توجه به مفاد و مفاهیم آیات آن، غفلت‌زدا و مایه توجه است؛ هم چنان‌كه هم‌صحبتى با برخى افراد و گوش دادن و توجه به حرف‌ها و سخنان آنان غفلت آور و مایه فراموشى یاد خدا است. نشستن با«ستم‌كاران» غفلت‌آوراست. «ظالم» در اصطلاح قرآن غیر از آن معناى خاصى است‌كه در عرف ما رایج است. «ظلم» در اصطلاح‌قرآن منحصر نیست به برخى از مصادیق ظلم كه معمولا در ذهن ما وجود دارد. قرآن «شرك» را بالاترین ستم مى‌داند: إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِیم؛(1) به راستى شرك ستمى بزرگ است.
قرآن مى‌فرماید نشستن با افراد شیطان صفت و گوش دادن به سخنانى كه در مورد قرآن و آیات الهى و دین خدا شبهه افكنى مى‌كند، غفلت‌آور است و ظلم محسوب مى‌شود. اگر دیدید كسانى جلسه و سخنرانى ترتیب داده‌اند و در آیات ما مناقشه مى‌كنند و نسبت به آنها تردید ایجاد مى‌كنند، در جلسه آنها شركت نكنید و با آنها هم‌نشین مشوید مگر آن كه در باب دیگرى مشغول بحث و گفتگو شوند: وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُم؛(2) اگر دیدى كسانى قصد توطئه و شبهه افكنى نسبت به آیات ما را دارند از آنها دورى كن. ما در این زمان چنین كسانى را سراغ داریم. كسانى كه بحث مى‌كنند و مى‌گویند: آیا قرآن قابل نقد است یا خیر؟! آیا قرآن كلام خدا است یا كلام پیامبر؟! آیا اشتباه هم در قرآن وجود دارد؟! و پاسخ مى‌دهند كه بلى قرآن هم مانند هر كتاب دیگرى قابل نقد است! نقد آن نیز با محك تجربه است؛ ما
----------------
1. لقمان (31)، 13.
2. انعام (6)، 68.
﴿ صفحه 112 ﴾

باید دستورات خدا را در عمل به كار بگیریم، اگر تجربه آن موفق بود از آنها استفاده كنیم، وگرنه باید آن را كنار بگذاریم!

استهزاى مدرن!

در همین زمان خودمان كسانى را سراغ داریم كه صریحاً آیات قرآن و احكام الهى را كه در قرآن به آنها تصریح شده است مسخره مى‌كنند. آنان بریدن دست دزد یا شلاق زدن برخى مجرمان را كه حكم آنها صریحاً در قرآن آمده، به باد انتقاد مى‌گیرند و مى‌گویند: امروزه دیگر دوران مدرن و فرا مدرن است؛ مگر در چنین عصرى هم مى‌شود دست كسى را برید یا كسى را شلاق زد؟! این احكام خشونت‌آمیز مربوط به دوران بربریت بشر و عصر و جامعه‌اى است كه فرهنگ و تمدنى نداشتند و كارشان قتل و غارت بود. امروزه دیگر زمان این خشونت‌ها به سر آمده و با بشر متمدن نمى‌شود مثل حیوان رفتار كرد و او را شلاق زد! قرآن مى‌فرماید، از این گونه افراد دورى كنید و با آنها نشست و برخاست مكنید، كه بیم آن وجود دارد افكار و سخنان باطل آنها در شما اثر بگذارد و شما نیز چون یكى از آنان شوید.
بنابراین هنگامى حق داریم حرف‌هاى انحرافى دیگران را بشنویم و خود را مصداق آیه «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه»(1) بدانیم كه ابتدا ایمانمان را كاملا تقویت كرده و در مقابل این گونه شبهات و سخنان باطل واكسینه شده باشیم. گوش دادن به سخنان این گونه افراد نیز براى پاسخ دادن به مطالب آنها است، وگرنه وقتى براى ما ثابت شده كه خدا و
----------------
1. زمر (39)، 18-17.
﴿ صفحه 113 ﴾

پیامبر و اسلام حق است، دلیلى ندارد وقت خود را با شنیدن این گونه حرف‌ها تلف كنیم. اگر هم هنوز در مورد خدا و اسلام و قرآن شك داریم راهش این است كه بیشتر تحقیق كنیم و به دنبال برهان یقینى و قاطع در این مسایل باشیم، نه آن كه دنبال حرف‌هاى باطل و فاسد كننده عقیده و ایمان برویم.
بنابراین یكى از مهم‌ترین عواملى كه ممكن است انسان را ابتدا به غفلت و نسیان و بعد هم به كفر و نفاق مبتلا كند مجالست با نااهلان فكرى و اعتقادى است. هم‌نشین بد در انسان اثر مى‌گذارد، خواه در جنبه‌هاى رفتارى باشد و خواه در جنبه‌هاى اعتقادى و فكرى. دوست ناباب انسان را به اعتیاد، هرزگى، بى بند و بارى و فساد مى‌كشاند. دوستان و هم‌نشینان ناباب فكرى و اعتقادى به مراتب از دوستان ناباب اخلاقى خطرناك‌ترند.

﴿ صفحه 114 ﴾

﴿ صفحه 115 ﴾

درس چهاردهم:اهمیت تفكر، در سیر معنوى