فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

همه چیز، مایه‌اى براى ذكر خدا

گرچه هدف نهایى در ذكر، ذكر قلبى و توجه به ذات اقدس الهى است، اما سیر طبیعى در این راه، براى ما انسان‌هاى عادى این است كه ابتدا باید از ذكر لفظى و توجه به اسماء و صفات الهى شروع كنیم و به تدریج به مرتبه ذكر قلبى و توجه به خود ذات دست پیدا كنیم.
یكى از راه‌هایى كه براى نیل به ذكر قلبى وجود دارد این است كه انسان سعى كند به هرچه و هر كس نگاه و توجه مى‌كند ارتباط آن را با خدا مد نظر داشته باشد. انسان باید تمرین كند كه وقتى به موجودات عالم نگاه مى‌كند، گل و گیاه و آسمان و زمین و ماه و ستاره و دریا نبیند، بلكه «مخلوق خدا» و «فعل خدا» ببیند. اگر تمرین كنیم و خود را عادت دهیم به هر چیز از آن جهت كه فعل و مخلوق خداى متعال است نگاه كنیم، كمتر به غفلت مبتلا خواهیم شد.
توجه به جهان و موجودات آن، نظیر توجه به یك اثر هنرى، یك نقاشى یا یك ساختمان است. گاهى توجه ما فقط به خود آن اثر، نقاشى و ساختمان است و هیچ توجهى به پدید آورنده و خالق آن اثر نداریم. گاهى نیز اثر و مؤثر را با هم مى‌بینیم و در همان حال كه چشم به اثر دوخته‌ایم در دل و به زبان
﴿ صفحه 100 ﴾

نیز به پدیدآورنده و خالق اثر آفرین مى‌گوییم و او را تحسین مى‌كنیم. نگاه ما به عالم هستى نیز مى‌تواند همین دو حالت را داشته باشد. بسیارى از مردم در رویارویى با موجودات و پدیده‌هاى عالم، تمام توجه و حواسشان فقط به خود آن موجود و پدیده است و به كلى از خالق و پدیدآورنده آن غافلند. این همان نگاه و توجهى است كه غفلت از خدا را در پى دارد. هر آنچه در عالم وجود مى‌بینیم جلوه‌هاى عظمت، قدرت، علم، حكمت، جلال و جمال الهى است. مى‌توان در عین توجه به موجودات؛ قدرت، علم، حكمت و عظمت خداى متعال را نیز دید و به آن توجه داشت و ثناگوى او بود؛ همان‌گونه كه مى‌توان ضمن تماشاى یك تابلوى زیباى نقاشى، به زبان و دل، نقش‌آفرین آن را تحسین كرد و هنرنمایى او را ستود.
البته اولیاى خاص الهى به مقامى مى‌رسند كه فقط خود مؤثر را مى‌بینند. آنان به هیچ‌یك از مظاهر عالم ماده، با نظر استقلالى نگاه نمى‌كنند و در همه حال فقط خدا را مى‌بینند.

راز تأكید قرآن بر تدبر در «آیات» الهى

اصطلاح «آیات» و تفكر و تدبر در آیات هم كه در قرآن و روایات بر آن بسیار تأكید شده در واقع، اشاره به همین مطلب است كه انسان با توجه به آثار، توجه به مؤثر پیدا كند. در قرآن كریم به كلمات «آیه»، «آیات اللّه»، «آیاتنا» و شبیه آنها زیاد برخورد مى‌كنیم. «آیه» در لغت به معناى «نشانه» است؛ گرچه ما در اصطلاح و عرف جارى خودمان این كلمه را بیشتر به معناى «آیه قرآن» به كار مى‌بریم. قرآن كریم در آیات متعددى ما را به تفكر و تأمل در آیات تكوینى و نشانه‌هاى الهى دعوت مى‌كند، از جمله این آیه:
﴿ صفحه 101 ﴾

ـ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ. یُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الَّثمَراتِ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَةً لِقَوْم یَتَفَكَّرُون؛(1) او است كسى كه از آسمان، آبى فرود آورد كه [آب] آشامیدنى شما از آن است، و روییدنى [هایى] كه [رمه‌هاى خود را] در آن مى‌چرانید [نیز] از آن است. به وسیله آن، كشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] براى شما مى‌رویاند. قطعاً در اینها براى مردمى كه اندیشه مى‌كنند نشانه‌اى است.
آیا به راستى ما تا به حال درباره این نشانه‌ها و آثار با عظمت الهى، آن‌گونه كه شایسته است تدبر كرده‌ایم؟ راستى چگونه است كه دانه‌اى كوچك تبدیل به نهالى بارور و تنومند مى‌شود؟ آیا تا به حال به كیفیت نزول باران و فواید پرشمار آن درست توجه كرده‌ایم؟ آیا هیچ فكر كرده‌ایم كه اگر همیشه شب یا روز بود چه وضعى پیش مى‌آمد؟ آیا گهگاه كه دچار بى‌خوابى مى‌شویم، اندیشیده‌ایم كه خواب چه نعمت خوب و بزرگى است؟! آیا درباره آسمان بى‌انتها و رازهاى بى‌شمار سر به مهر آن چقدر مطالعه كرده‌ایم؟ قرآن مى‌فرماید، زمین، آسمان، گیاه، كوه، دریا، ماه، خورشید، ستارگان و... همه و همه، آیات الهى و نشانه‌هایى از وجود خداى متعال هستند. آسمان و زمین و ماه و خورشید و گیاهان و درختان، شب و روز پیش چشم ما هستند و ما شب و روز از خدا غافلیم! این حكایت به آن مى‌ماند كه انسان عكس كسى را در دست داشته باشد و شب و روز به آن نگاه كند، اما در اثر توجه به خود عكس و خصوصیاتى از قبیل كیفیت كاغذ، اندازه، رنگ‌آمیزى و زمینه آن، از خود
----------------
1. نحل (16)، 10ـ11.
﴿ صفحه 102 ﴾

صاحب عكس كاملا غافل باشد! ما باید تمرین كنیم كه به عالَم و پدیده‌هاى آن به عنوان جلوه‌هایى از جمال یار بنگریم و زبان حالمان این باشد كه:
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از او است *** عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از او است
اگر چنین نگرشى برایمان به صورت ملكه در آید، دیگر هیچ‌وقت از یاد خدا غافل نخواهیم شد.

زمان و مكان، یادآور خداوند

از جمله چیزهایى كه مى‌تواند «مذكِّر» و یاد آورنده خدا براى ما باشد «زمان» و «مكان» است. درست است كه همه زمان‌ها و مكان‌ها مخلوق خداوند هستند، اما برخى از زمان‌ها و مكان‌ها به دلیل نسبت ویژه‌اى كه با خدا دارند، بر سایر زمان‌ها و مكان‌ها شرافت پیدا كرده‌اند. همه زمین‌ها را خدا خلق كرده و انتساب به خدا دارد، اما كعبه و خانه خدا انتسابى خاص و شرافتى ویژه دارد/ همه زمان‌ها به خدا انتساب دارند، اما شرافت «ایام اللّه» فقط اختصاص به برخى از زمان‌ها دارد: وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّه؛(1) و روزهاى خدا را به آنان یادآورى كن. شب قدر آن‌چنان شرافتى دارد كه از هزار ماه بهتر است: لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر.(2) شرافت روز «غدیر خم» به حدى است كه آن را بزرگ‌ترین عید اسلام قرار داده است. دین در این روز تكمیل و نعمت خدا به حد تمام خود رسیده است: الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی؛(3) امروز
----------------
1. ابراهیم (14)، 5.
2. قدر (97)، 3.
3. مائده (5)، 3.
﴿ صفحه 103 ﴾

دین شما را برایتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم. روز 22 بهمن روزى بود كه خداى متعال پیروزى بر كفار و دست نشاندگان آنها را نصیب ملت مسلمان ایران كرد. از این رو، این روز را از «ایام اللّه» مى‌دانیم.
در هر حال همان‌طور كه زمین و آسمان و ماه و خورشید و كوه و دریا مى‌توانند به عنوان آیات الهى توجه ما را به خدا جلب كنند، زمان‌ها و مكان‌هاى خاصى نیز وجود دارند كه از چنین زمینه و استعدادى برخوردارند. سرّ این هم كه بر بزرگ‌داشت شعایر مذهبى تأكید گردیده همین است كه مردم با دیدن آنها به یاد خدا مى‌افتند: وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب؛(1) و هر كس شعایر خدا را بزرگ دارد در حقیقت، آن [حاكى] از پاكى دل‌ها است. در ایام محرّم، مردم با دیدن پرچم‌ها و بیرق‌ها و سایر شعایرى كه نشانه فرارسیدن محرم و عاشورا است، به یاد امام حسین(علیه السلام)و خدا و دین مى‌افتند و این مسایل در ذهنشان زنده مى‌شود. از این رو كسانى كه به بزرگ‌داشت شعایر در جامعه كمك مى‌كنند در حقیقت به زنده نگاه‌داشتن یاد خدا كمك مى‌كنند.