فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

نقش «اصل تداوم» در مسیر تزكیه

براى تقویت توجه و دورى از غفلت باید روزانه به طور مرتب برنامه‌اى داشته باشیم كه طبیعت آن به گونه‌اى باشد كه ما را به یاد خدا بیندازد. این برنامه مى‌تواند، دعا، قران، ذكر، نماز شب و چیزهایى از این قبیل باشد. به هرحال باید چنین برنامه منظمى در زندگى روزانه انسان وجود داشته باشد. خداى متعال نیز كه در شبانه‌روز پنج نماز واجب براى ما مقرر فرموده از همین رو است كه مى‌داند اگر چنین برنامه منظم و روزانه‌اى نباشد انسان غافل مى‌شود. اما علاوه بر نمازهاى واجب، انسان باید یك برنامه عبادت مستحبى منظم هم داشته باشد. اگر انسان خود را مقیّد به نماز اول وقت كرد، كم‌كم این كار برایش ملكه مى‌شود و اولِ وقت نماز، خود به خود به یاد خدا مى‌افتد. در حالى
﴿ صفحه 82 ﴾

كه اگر در اوقات متفاوتى از روز نمازش را بخواند چنین حالتى برایش ایجاد نخواهد شد.
در كتاب شریف اصول كافى، درباره عبادتْ دو باب مهم دارد: یكى «باب المداومة على العبادة» و یكى هم «باب الاقتصاد فى العبادة» كه مربوط به این مسأله است كه زیاده‌روى در عبادت هم ضرر دارد. برخى از افراد مثلا یك روز از صبح تا شب ده جزء قرآن مى‌خوانند، بعد خسته مى‌شوند و مثلا دیگر تا یك ماه اصلا قرآن نمى‌خوانند. این تلاوت قرآن اثرش بسیار كمتر است از تلاوت قرآنى كه ده آیه باشد ولى هر روز در ساعتى مشخص مثلا براى یك سال ادامه یابد. «میانه‌روى» و «مداومت» در عبادت اگر به یكدیگر ضمیمه شوند آثارى بسیار مطلوب و مؤثر بر جاى خواهند گذاشت.
آیات متعددى از قرآن بر این مطلبْ تأكید دارد كه زیاد یاد خدا كنید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كَثِیراً. وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِیلا؛(1) اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، خدا را یاد كنید، یادى بسیار؛ و صبح و شام او را به پاكى بستایید.
ذكر هم فقط ذكر لفظى نیست؛ بلكه اصلا حقیقت ذكر، ذكر قلبى است. ذكر لفظى هم راهى است براى این‌كه قلب به یاد خدا باشد، وگرنه ذكر لفظى كه انسان به هنگام گفتن آن، حواسش در جایى دیگر باشد ثمرى ندارد. حتى خود نماز براى این است كه انسان به یاد خدا بیفتد: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی؛(2) براى یاد من نماز بپا دار. از این رو خودِ «فكر كردن» درباره خدا و قیامت و حساب و كتاب، ذكر است و از بالاترین ذكرها هم هست و انسان باید برنامه‌اى هم براى «تفكر» داشته باشد.
----------------
1. احزاب (33) 41ـ42.
2. طه (20)، 14.

﴿ صفحه 83 ﴾

درس دهم: یاد خدا، هویت‌بخش انسان

«غفلت» و «توجه»

یكى از آیاتى كه در قرآن كریم وجود دارد و مى‌توان آن را با بحث ما مرتبط دانست این آیه شریفه است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا یَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُم؛(1) اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، به خودتان بپردازید. هرگاه شما هدایت یافتید، آن كس كه گمراه شده است به شما زیانى نمى‌رساند.
مرحوم علامه طباطبایى در جلد ششم تفسیر المیزان در ذیل این آیه شریفه، بحثى بسیار مفصل و پرمایه را درباره معرفت نفس، مراتب آن و این‌كه نتیجه این معرفت به معرفت اللّه و معرفت حقیقى الهى مى‌انجامد، مطرح فرموده‌اند كه شایان توجه و استفاده است. «عَلَیْكُمْ اَنْفُسَكُم»، مى‌تواند چند معنا یا چند مرتبه از توجه را متضمن باشد. البته برخى از این معانى، «ظاهر» آیه محسوب مى‌شود و برخى دیگر را مى‌توان از «بطون» آیه تلقى كرد.
یكى از معانى‌اى كه مى‌توان به ظاهر آیه نسبت داد این است كه بگوییم مقصود آیه این است كه: به عیب‌ها و اشكالات خودتان بپردازید و به دنبال عیوب و اشكالات دیگران نباشید؛ اگر شما خودتان را اصلاح كنید، گمراهى‌ها
----------------
1. مائده (5)، 105.
﴿ صفحه 84 ﴾

و ناهنجاریهاى دیگران به شما ضررى نمى‌زند. گاهى انسان تمام توجه و حواسش به محیط اطراف، جامعه و افراد دیگر است به طورى كه كاملا از خودش غافل مى‌شود. گاهى در خانه، مدرسه، محل كار، اداره، جاهایى كه با دیگران معاشرت داریم، با انگیزه‌هاى مختلفى توجهمان به عیوب افراد جلب مى‌شود. در این حالت، انسان معمولا از حُسن‌ها و خوبى‌هاى افراد غافل مى‌شود، به طورى كه اگر درباره افرادى كه با آنها معاشرت داریم از ما سؤال كنند اول چیزى كه در مورد آنها به ذهنمان مى‌آید نواقص و عیب‌هاى آنها است! این حالت اگر ادامه پیدا كند «ملكه عیب‌جویى» در انسان شكل مى‌گیرد و چون تمام حواسش به دیگران، آن هم عیب‌هاى آنان است از خود و اشكالات خود كاملا غافل است.
مى‌توان گفت كه این آیه شریفه ناظر به این مسأله است. مى‌فرماید، به جاى پرداختن به دیگران، به خودتان بپردازید و در صدد رفع اشكالات و عیب‌ها و نواقص خود باشید. اگر انسان این حالت را پیدا كند، دیگر اصلا فرصت فكر كردن به اشكالات دیگران و پیدا كردن عیوب آنان را پیدا نمى‌كند.
اما معناى آیه فقط این نیست، بلكه مطالب و معارف بسیار عمیق‌ترى را نیز مى‌توان با تأمل و دقت در آیه شریفه به دست آورد. مرحوم علامه در تفسیر المیزان به برخى از این معانى و نكته‌ها توجه داده‌اند.
از جمله نكاتى كه در آیه قابل توجه است این جمله است كه مى‌فرماید: لا یَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُم؛ هنگامى كه شما هدایت شوید گمراهى دیگران به شما ضررى نمى‌زند. یعنى بین پرداختن به خود و هدایت و ضلالت رابطه وجود دارد. عَلَیْكُمْ اَنْفُسَكُم؛ به خودتان توجه كنید؛ لا یَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُم؛ هنگامى كه شما هدایت شوید گمراهى دیگران ضررى به شما نمى‌زند؛
﴿ صفحه 85 ﴾

یعنى به خود پرداختن، راهى براى هدایت شدن است. مرحوم علامه از همین‌جا این مطلب را استفاده مى‌كنند كه «معرفت نفس» طریق «معرفت اللّه» است.