فهرست کتاب


آیین پرواز(ویژه جوانان و نوجوانان)

آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی تلخیص: جواد محدثی

قرب یا آثار قرب؟!

اینها همه نه خودِ قرب، كه آثار قرب است! اگر اثر این است پس خود مؤثر چه اكسیرى است؟! مؤثر چیزى است كه اصلا به وصف در نمى‌آید؛ و اتفاقاً چون به وصف در نمى‌آمد تنها به ذكر آثار آن بسنده كردند! خودِ قرب آن بود كه همسر فرعون، جناب آسیه از خدا درخواست كرد. آسیه زنى ساده و مؤمنى عادى نبود، او انسانى با معرفت بود؛ چنان معرفتى كه حتى وقتى با میخ‌هاى بزرگ او را به چهار میخ كشیدند باز هم دست از خدا بر نداشت! چنین كسى از خدا چنین تقاضا مى‌كند: رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّة؛(1) خدایا در بهشت، نزد خودت خانه‌اى برایم بساز! صحبت خانه و بهشت نیست، صحبت مقام است؛ مقامى كه انسان بیشترین نزدیكى را به خدا داشته باشد.
آن مقام‌ها، عظمت‌ها و حقایقى كه با این الفاظ به آنها اشاره مى‌شود، تعابیر غالباً كنایى هستند و چیزى بسیار فراتر از ظاهر خود را مد نظر دارند.
روح انسان مى‌تواند آن‌چنان ترقى كند و كمال یابد كه آنگونه كه در مناجات شعبانیه آمده است. مانند شعاعى به معدن نور وجود متصل گردد و هم‌چون رشته‌اى در بارگاه قدس و عزت الهى آویخته شود. چنین انسانى دیگر استقلالى ندارد و خودى نمى‌بیند، تنها معدنى از نور مى‌بیند كه شعاع‌هاى آن به هر سو پراكنده شده است. در اصطلاح عرفا به چنین مرتبه‌اى «مقام فنا»
----------------
1. تحریم (66)، 11.
﴿ صفحه 45 ﴾

گفته مى‌شود. مرتبه‌اى كه عبد كاملا در خدا محو و فانى است و گویى «خود» از میان برداشته شده است.
عاشقى را تصور كنید كه سال‌ها در طلب معشوقش از این جا به آن جا سفر كرده است. سال‌ها آرزو داشته لااقل یك بار، هرچند از دور، او را ببیند، یا صدایش را بشنود؛ ناگهان شبى چشم باز كند و خود را آرمیده در آغوش معشوقش ببیند! آیا لذتى بالاتر از این براى او تصور دارد؟! امیرالمؤمنین و ائمه هدى(علیهم السلام) در مناجات شعبانیه چنین مقامى را از خدا طلب مى‌كنند؛ مقامى كه عبد گویا در آغوش خدا آرمیده و آرام گرفته است! فَتَصِیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك. این است آن فلاح و سعادتى كه فرمود هر كس نفسش را پاكیزه گرداند به آن دست مى‌یابد: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها.(1) این همان مقام قرب الهى است.
----------------
1. شمس (91)، 9.

﴿ صفحه 46 ﴾
﴿ صفحه 47 ﴾

درس پنجم: «عبودیت»، راز كمال انسان

عبودیت، راه نیل به مقام تعلق

چگونه انسان مى‌تواند به عالى‌ترین مراتب «تقرب الى اللّه» دست یابد؟
براساس آنچه از آیات و روایات استفاده مى‌شود، یگانه راه رسیدن به چنین كمالى «عبودیت» است: ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون؛(1) جن و انس را نیافریدم جز براى آن كه مرا عبادت كنند. اگر خدا را عبادت كنیم به هدف نهایى خلقت انسان، كه مد نظر خداوند بوده است، دست یافته‌ایم. جز این هم راهى وجود ندارد؛ كلمه «عبادت» در این‌جا غیر از آن اصطلاحى است كه در فقه به كار مى‌رود. عبادت یعنى انسان همه كارها و رفتارهاى اختیارى خود را به انگیزه اطاعت خداوند، براى رضاى او و «قربةً الى اللّه» انجام دهد. تنها راه این است و هر راهى جز آن، راه شیطان است.
آیا عبادت «یك» هدف است و اهداف نهایى دیگرى هم در كار است و مثلا، تكامل هم هدفى دیگر است؟ تعبیر «ما» و «الا» در آیه مى‌گوید، یك هدف بیشتر نیست و آن هم «عبودیت» است. اگر مى‌خواهید براى دریافت بالاترین
----------------
1. ذاریات (51)، 56.
﴿ صفحه 48 ﴾

فیض وجود، شایستگى پیدا كنید تنها راهش این است كه فقط گوش به فرمان خدا باشید و براساس میل و اراده او حركت كنید.