پیشگفتار
از انبوه حكایات موجودات، شاید شگفتانگیزتر و غریبتر از همه، داستان «انسان» باشد. از یك سو، انسان موجودى است كه خداى متعال چنان استعدادى در او نهاده است كه مىتواند خلعت «خلافت اللّهى» بر تن نموده و مسجود و مخدوم ملایكه شود.(1)
در قوس صعود و تكامل، انسان مىتواند تا مقام «مقعد صدق عند ملیك مقتدر»(2) اوج بگیرد؛ جایى كه از بالاترین درجات كمال و قرب به حضرت احدیت محسوب مىگردد و حضرتش او را با خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه» مخاطب مىسازد و در ضیافتى خاص، به عطاى «فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى» مىنوازد.
از سوى دیگر، همین انسانى كه مدال «احسن تقویم» را از خالقهستى دریافت كرده، گاه آنچنان سقوط مىكند كه به پستترین مراتب هستى فرو مىغلطد.(3) در این هنگام تا بدان حد فرومایه و بىمقدار مىگردد كه همسنگ چهارپایان و بلكه فروتر از آنها قرار مىگیرد و به چنان فلاكتى گرفتار مىآید كه رتبهاى بالاتر از «شر الدواب(4): بدترین جنبندگان» نمىتوان برایش در نظر گرفت.
----------------
1. ر. ك: بقره (2)، 30 ـ 34.
2. قمر (54)، 55.
3. تین (95)، 5.
4. انفال (8)، 22 و 55.
﴿ صفحه 14﴾
به راستى سرّ این همه صعود و سقوط چیست؟ چگونه است كه وجودى واحد، اقتضاى دو سیر اینچنین متضاد را دارد؟ چه چیز نهال وجود انسان را شكوفا و بارور مىسازد و چگونه است كه این نهال مىسوزد و خاكستر مىشود و از بین مىرود؟
كتاب حاضر تلاشى است براى پاسخ به پرسشهاى فوق و پرسشهایى دیگر نظیر آنها كه ذهنهاى بسیارى را به خود مشغول مىدارد. آنچه پیش رو دارید خلاصه درسهاى اخلاق استاد فرزانه و فقیه و فیلسوف گرانمایه، حضرت آیتالله محمدتقى مصباح یزدى است كه توسط حجتالاسلام والمسلمین آقاى جواد محدثى جهت استفاده نسل جوان و نوجوان به تلخیص درآمده است. این درسها در سالهاى تحصیلى 1379 و 1380 در قم و در جمع طلاّب و سایر علاقهمندان برگزار گردیده است. خداى را شاكریم كه بار دیگر توفیق داد كتابى از مجموعه آثار استاد مصباح ـ دام ظلّه ـ را به پویندگان راه حقیقت و تشنگان زلال هدایت تقدیم داریم. امید آن داریم كه با نشر این اثر، سهمى هرچند كوچك، در گسترش فرهنگ اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) داشته باشیم.
انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمه الله)
﴿ صفحه 15 ﴾
تزكیه و تعلیم، دو هدف اساسى انبیا
در قرآن كریم هدف از بعثت انبیا، به خصوص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) تعلیم و تزكیه بیان شده است.(1) این دو واژه را در زبان فارسى مىتوان به «آموزش و پرورش» ترجمه كرد؛ كه «تعلیم» را معادل «آموزش» و «تزكیه» را معادل «پرورش» قرار دهیم. البته در مورد تعلیم و آموزش باید توجه داشت كه در این بخش آنچه هدف و وظیفه اصلى پیامبران و جانشینان ایشان است، تعلیم مطالبى است كه در سعادت انسان نقش اساسى دارند و بشر خود به تنهایى به آنها دسترسى ندارد، یا به طور معمول، با وجود اهمیت فوقالعادهشان، از آنها غفلت مىورزد. به عبارت دیگر، آنچه وظیفه انبیا است «آموزش معارف دینى» است. سایر علوم و فنون نیز اگرچه ممكن است اهمیت فراوانى در زندگى بشر داشته باشند، اما از چیزهایى هستند كه اولا، دسترسى به آنها با عقل و تجربه بشرى ممكن است و ثانیاً، نقش چندانى در سعادت واقعى انسان ندارند و بشر با ندانستن آنها چندان ضرر نمىكند.
با توجه به آیات قرآن، هدف بعثت انبیا را مىتوان در دو بعد اساسى
----------------
1. بقره (2)، آیه 129 و آل عمران (3)، آیه 164.
﴿ صفحه 16 ﴾
خلاصه كرد: 1. آموزش معارف دین؛ 2. پرورش و تربیت انسان. این دو وظیفه در وهله اول بر عهده انبیا و بعد از ایشان بر دوش اوصیاى آنان مىباشد؛ از جمله، ائمه اطهار(علیهم السلام) كه اوصیاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) هستند به انجام این وظیفه قیام كردهاند. پس از ائمه(علیهم السلام) نیز علما و تربیت یافتگان مكتب اهل بیت(علیهم السلام) این وظیفه را بر عهده دارند.
وظیفه اصلى انبیا، تربیت انسان براى ترقى و تكامل معنوى و روحى، و رسیدن به هدف نهایى است كه از خلقت انسان در نظر بوده است؛ یعنى نزدیكى و قرب به خداى متعال.