1ـ2. ادلة ضرورت حکومت از دیدگاه اسلام
اکثر قریببهاتفاق اندیشمندان فلسفة سیاسی، وجود حکومت در جامعه را لازم می دانند و معتقدند که در جامعه باید نهاد و سازمانی باشد که دستورهایی بدهد و دیگران از آن اطاعت کنند یا مقرراتی اجرا کنند که پذیرفتة جامعه است. همچنین با متخلفان برخورد و آنها را مجازات کند. در اینجا برخی ادلة ضرورت حکومت ازمنظر اسلام را تشریح خواهیم کرد. متناسب با این ادله، وظایف حکومت نیز مشخص خواهد شد و بدیهی است که همواره هر وظیفه ای همراه با یک سلسله اختیارات است. معقول نیست که وجود
﴿ صفحه 87 ﴾
حکومت را برای جامعه ضروری بدانیم و برای حکومت چندین وظیفه قائل شویم و درعینحال، برای آن هیچگونه اختیارِ قانونی درنظر نگیریم. همان ادله ای که برای حکومت وظایفی چندگانه اثبات می کند؛ درضمن، مقتضی آن است که حکومت، قدرتی قانونی برای عمل داشته باشد. برای آنکه حکومت به وظایف خود عمل کند و به اهداف مورد نظر برسد، باید قدرت اجرایی متناسب داشته باشد. بنابراین، همانگونه که یک رشته وظایف حکومت ثابت می گردد، یک سلسله اختیارات نیز اثبات می شود. در اینجا برخی ادلة ضرورت حکومت را با توجه به رویکرد اسلام به حکومت برخواهیم شمرد:
1ـ1ـ2. حکومت؛ زمینهساز تحقق کامل عبودیت خداوند
ضرورت حکومت فقط با زندگی مادی انسان گره نخورده است، بلکه تحقق حکومت میتواند زندگی معنوی افراد را نیز دستخوش تغییر کند. ازدیدگاه اسلام، تحقق اهداف مادی حکومت برای دستیابی به هدفی بالاتر و ارزشمندتر است که ورای نیازهای مادی انسان میباشد. ازنظر دین، هدفی برتر از اهداف مادی هست که زندگی انسان در بُعد فردی یا اجتماعی، مقدمه ای بر رسیدن به آن مقصد عالی است و اساساً آفرینش انسان برای رسیدن به آن هدف متعالی است. خداوند انسان را آفرید تا به کمال برسد و خلیفهاش در زمین شود. چنین انسانی شایستة رسیدن به قرب الهی و بهره مندی از رحمت بی کران اوست. درحقیقت، تحقق عبودیت خداوند هدف برتر خلقت انسان است:
وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاْءِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ؛(1)«و جن و انس را نیافریدم، مگر برای آنکه مرا بپرستند».
ازاینرو مهمترین جایگاه حکومت، زمینهسازی برای تحقق این امر مهم است. در رأس وظایف حکومت، اجرای دستورهای خداوند و تربیت و هدایت مردم بهسوی او میباشد تا در نتیجة آن، زمینة تکامل معنوی مردم فراهم آید.