بارانى بى خطر مى خواهیم
جالب توجه این که امام (علیه السلام) در بخش هاى گذشته، از آثار مثبت باران ها در رویش نباتات و سیراب شدن موجودات زنده و برکات مختلف آن سخن گفت و همه آن ها را از خداوند تقاضا نمود، ولى در این بخش از دعا از خطراتى که ممکن است بعضى از باران ها به وجود بیاورند به خدا پناه مى برد و تقاضا مى کند باران هایى که بر ما مى فرستد با این خطرات همراه نباشد.
551
امام (علیه السلام) به چهار خطر عمده در این جا اشاره کرده، نخست عرضه مى دارد : «خداوندا! سایه این ابرها را براى ما همراه با بادهاى گرم و سوزنده قرار مده!»؛ (اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَیْنَا سَمُوماً).
«سَمُوم» (بر وزن صبور) باد سوزانى است که در مسامّ بدن (منافذ ریزى که در سطح پوست قرار دارد) داخل مى شود و انسان را آزار مى دهد و گاه کشنده است و عذاب سموم که در سوره طور آیه 27 آمده اشاره به عذاب کشنده است.
بسیار دیده شده بادهاى سوزانى هنگامى که آسمان ابرى است مى وزد و نه تنها زراعت ها را خشک مى کند، بلکه به انسان ها آسیب مى رساند. امام (علیه السلام) از خدا تقاضا مى کند که ما را از چنین بلایى محفوظ دارد.
دومین جمله در واقع نقطه مقابل آن است، عرضه مى دارد: «و سرماى حاصل از این باران را براى ما خطرناک و قطع کننده مگردان!»؛ (وَلا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَیْنَا حُسُوماً).
واژه «حُسُوم» از ماده «حَسم» (بر وزن رسم) به معناى از بین بردن آثار چیزى است و اگر به شمشیر «حُسام» (بر وزن غلام) گفته مى شود به همین مناسبت است.
بدیهى است که اگر باران با سردى بسیار زیاد همراه باشد نه تنها آثار مثبتى ندارد، بلکه سبب مى شود گل ها و میوه ها براثر سرمازدگى تلف شوند و حتى جان انسان ها را نیز به خطر مى اندازد.
بعضى از ارباب لغت «حسوم » را به معناى پى درپى و متوالى ذکر کرده اند و ممکن است این معنا لازمه معناى فوق باشد زیرا سرمایى موجب تلف یا قطع نعمت ها مى شود که پى در پى و متوالى باشد. امام (علیه السلام) تقاضا دارد که باران ما چنین بارانى نباشد.
آنگاه به سومین آسیبى که ممکن است از باران به بار آید اشاره مى کند:
552
«ونزول باران را بر ما مایه عذاب و آزار ما قرار مده!»؛ (وَلا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَیْنَا رُجُوماً».
«صَوب» در اصل یعنى نزول باران است و «صَیِّب» به ابر باران زا گفته مى شود، همان گونه که در قرآن مجید آمده است: (أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ).(588 ) مى دانیم که تاریکى و رعد و برق هر سه مربوط به ابرهاست، منتها در این جا منظور ابرهاى باران زاست.
نباید فراموش کرد که «رجوم» جمع «رجم» است که در اصل به معناى سنگ یا پراندن سنگ مى باشد. این احتمال را نیز داده اند که «رجوم» معناى مصدرى داشته باشد، یعنى سنگ پراندن یا کسى را با سنگ آزار دادن و از آن جا که پراندن سنگ مایه ناراحتى مى شود، حضرت از خدا تقاضا مى کند که این باران به صورت سیلاب هاى ویرانگر درنیاید که ما را آزار دهد.
این احتمال نیز وجود دارد که باران ها گاه به صورت تگرگ درمى آید و گاه این تگرگ ها آن قدر درشت است که نه تنها زراعت را درهم مى کوبد و شاخه هاى درخت ها را مى شکند، بلکه اگر به انسان ها بخورد، آن ها را مجروح مى سازد و این در واقع شبیه «رجم» است.
و در چهارمین تقاضا عرضه مى دارد: « و آب آن را براى ما شور و ناگوار مساز!»؛ (وَلا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَیْنَا أُجَاجاً).
«اجاج» از ماده «أجّ» (بر وزن حج) از «أجیج» به معناى برافروختگى و سوزندگى آتش گرفته شده واز آن جا که بعضى آب ها به خاطر شورى یا تلخى و یا هر دو دهان را مى سوزاند به آن «اجاج» مى گویند.
درباره این که چگونه ممکن است آب باران شور و تلخ باشد، چند احتمال
553
وجود دارد: نخست این که گردبادهایى بوزد و آب دریا با آن به آسمان برود و با باران مخلوط شود و به زمین فرود آید. دیگر این که گردبادها از روى زمین هاى شوره زار حرکت کند و ذرات خاک شور را با خود به آسمان ببرد و با باران آمیخته شود.
یا منظور این است که خداوند از آغاز مى توانست تبخیر آب دریاها را با تبخیر ذرات املاح آمیخته با آن همراه کند، ولى چنین نکرد، همان گونه که در آیات 68-70 سوره واقعه آمده است که مى فرماید: (أَفَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِى تَشْرَبُونَ * أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ * لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ)؛ «آیا به آبى که مى نوشید اندیشیده اید؟ آیا شما آن را از ابر نازل مى کنید؟ یا ما نازل مى کنیم؟ هرگاه بخواهیم این آب گوارا را، تلخ و شور قرار مى دهیم، پس چرا شکر نمى کنید؟».
جمعى از شارحان و مترجمان معناى کنایى آن را گرفته و گفته اند: منظور این است که خداوندا! باران را در کام ما ناگوار مگردان!
بنابراین حضرت به آسیب هایى که ممکن است از دگرگونى این نعمت الهى، یعنى باران، بر انسان ها وارد شود، توجه خاصى نموده، از خداوند باران هایى را مى طلبد که از تمام این آسیب ها برکنار باشد، منافعش نصیب انسان شود و ضررهایش از او دور باشد.
* * *
سرانجام امام (علیه السلام) این دعا را با یک تعبیر کلى و جامع پایان مى دهد؛ عرضه مى دارد: «خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را از برکات آسمان ها و زمین روزى عنایت کن و بهره مند ساز! که تو بر هر چیز توانایى»؛ (اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْزُقْنَا مِنْ بَرَکَاتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
554
بدیهى است که برکات آسمان به تنهایى نمى تواند مشکلات انسان را حل کند، بلکه وقتى با برکات زمین آمیخته شود و انواع گیاهان و دانه هاى نباتى و میوه ها از آن بروید مشکلات حل مى شود.