2. چرا شیطان طرد شد؟
مى دانیم که وقتى آدم (علیه السلام) آفریده شد همه فرشتگان و همچنین شیطان (ابلیس) که در میان آن ها بود و خدا را عبادت مى کرد مأمور به سجده شدند. همه سجده کردند جز شیطان که سرپیچى کرد و خود را برتر از آدم شمرد و این تکبر، او را براى همیشه مطرود درگاه خداوند ساخت و خداوند او را چنان لعنتى کرده که مانند آن درباره شخص دیگرى در قرآن دیده نمى شود. در آیه 78 سوره «ص» خطاب به شیطان مى فرماید: (وَاِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی اِلى یَوْمِ الدِّینِ)؛ «و به یقین لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود».
امیرمؤمنان على (علیه السلام) در خطبه قاصعه که از مهم ترین خطبه هاى نهج البلاغه است و درباره مذمّت کبر و خودبرتربینى سخن مى گوید مى فرماید: «فَاعْتَبِرُوا بِمَا کانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِابْلِیسَ اِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ، وَکَانَ قَدْ عَبَدَاللَّهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَةٍ، لا یُدْرَى أمِنْ سِنِیِّ الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِیِّ الاْخِرَةِ، عَنْ کِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ. فَمَنْ ذَا بَعْدَ اِبْلِیسَ یَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِیَتِهِ؟ کَلَّا، مَا کانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَکاً. اِنَّ حُکْمَهُ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ وَأَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ. وَمَا بَیْنَ اللَّهِ وَبَیْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَةٌ فِی اِبَاحَةِ حِمَىً حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِینَ؛ اگر خدا مى خواست، مى توانست آدم را از نورى بیافریند که روشنایى اش دیده ها را برباید و زیبایى و جمالش عقول را مبهوت کند و عطرش شامّه ها را مسخر سازد و اگر چنین مى کرد گردن ها در برابر آدم خاضع مى شد و آزمایش براى فرشتگان بسیار آسان بود؛ ولى خداوند سبحان خلق خود را با امورى مى آزماید که از فلسفه آن آگاهى ندارند تا (مطیعان از عاصیان) ممتاز گردند و تکبّر را از آنان بزداید و آن ها را از کبر و غرور دور سازد، بنابراین، از کارى که خداوند با ابلیس کرد عبرت بگیرید، زیرا اعمال طولانى و کوشش هاى بسیارش را بر باد داد در حالى که خدا را شش هزار سال عبادت کرده بود! سال هایى که معلوم نیست از سال هاى دنیا بود یا
516
آخرت! (آرى) همه آن ها را به سبب ساعتى تکبّر نابود ساخت. چگونه ممکن است کسى بعد از ابلیس همان نافرمانى او را انجام دهد ولى در برابر (خشم) خدا سالم بماند؟ نه، هرگز چنین نخواهد بود هیچ گاه خدا انسانى را با داشتن صفتى وارد بهشت نمى کند که بر اثر همان صفت فرشته اى را (کسى به حسب ظاهر در زمره فرشتگان بود) از بهشت بیرون کرده است. حکم او درباره اهل آسمان و زمین یکسان است و خدا با هیچ یک از خلق خود دوستى خاصى ندارد تا به سبب آن، چیزى را که براى همه جهانیان تحریم کرده است براى وى مباح سازد».
آرى، یکى از سرچشمه هاى مهم انحراف از مسیر حق، تکبّر و خودبرتربینى است و کسانى که داراى چنین صفتى هستند در واقع سرباز لشکر ابلیس مى باشند.
3. چرا به شیطان مهلت داده شد؟
خداوند در قرآن مجید مى فرماید که شیطان براى اغواى انسان ها تقاضاى مهلت تا روز قیامت کرد و به او تا وقت معیّنى مهلت داده شد: (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِى اِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قالَ فَاِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ * اِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ)؛ «عرض کرد: پروردگار من! مرا تا روزى که انسان ها برانگیخته مى شوند مهلت ده! * فرمود: به تو مهلت داده شد * تا روز و زمان معینى».(567)
اکنون دو سؤال در این جا مطرح است: نخست این که چرا خداوند شیطان را آفرید، با این که او موجود خبیثى است؟ و دیگر این که چرا به او اجازه داده شد که در طول قرن ها زنده بماند و به گمراه ساختن انسان ها بپردازد؟
پاسخ سؤال اول روشن است و آن این که شیطان از آغاز خبیث نبود، بلکه پاک
517
آفریده شد و به همین دلیل هزاران سال در میان فرشتگان مشغول عبادت بود. خباثت او از زمانى شروع شد که دربرابر فرمان خدا تکبّر و سرپیچى کرد و حتى حکمت خدا را زیر سؤال برد که چرا فرمان سجده بر آدم را به او داد. درست مانند سایر انسان هایى که پاک آفریده مى شوند، ولى در مسیر زندگى بر اثر هوى پرستى گمراه مى گردند.
پاسخ سؤال دوم این است که شیطان مى تواند وسیله تکامل براى بندگان خدا گردد، به این صورت که هرقدر از دعوت هاى او بیشتر سرپیچى کنند در درگاه خداوند مقرّب تر مى شوند. معمولاً یک دشمن نیرومند براى افرادى که بیدار و آگاه اند سبب تقویت و توانایى بیشتر مى گردد، همان گونه که یکى از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر«توین بى»مى گوید:«هیچ تمدن درخشانى در جهان پیدا نشد، مگر این که ملتى مورد هجوم یک نیروى خارجى قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را به کار انداخت و تمدن درخشانى را پى ریزى کرد».(568)
به هر حال شیطان نه تنها ضررى به اولیاء الله نمى زند، بلکه به عکس، باعث تکامل آن ها نیز مى گردد.
4. نفوذ شیطان اجبارى است؟!
همان گونه که در تفسیر این دعا نیز اشاره شد، دعوت شیطان اجبارى نیست، یعنى هیچ کس را مجبور به پذیرش دعوت خود نمى کند، در واقع کار او فقط پیشنهاد است و تشویق، و این انسان ها هستند که تصمیم مى گیرند از او پیروى کنند یا نه.
خداوند در قرآن مجید با صراحت مى فرماید: (اِنَّ عِبادِى لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ اِلاَّ
518
مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ)؛ «که بر بندگانم هیچ تسلطى نخواهى یافت؛ مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند».(569)
و در سوره نحل، آیه 100 مى افزاید: (اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ)؛ «سلطه او تنها بر کسانى است که او را سرپرست خود قرار داده اند و کسانى که او را شریک خدا در اطاعت و بندگى قرار مى دهند (و به فرمان شیطان گردن مى نهند)».
همان گونه که در آیه 22 سوره ابراهیم از قول خود شیطان نیز آمده است که در قیامت به پیروانش مى گوید: (وَما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ اِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلا تَلُومُونِى وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ)؛ «من بر شما تسلّطى نداشتم، جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید؛ بنابراین مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید».
شیاطین انسانى نیز همین گونه در قیامت با پیروان خود سخن مى گویند. (وَما کانَ لَنا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طَاغِینَ)؛ «ما هیچ گونه سلطه اى بر شما نداشتیم، بلکه شما خود گروهى طغیانگر بودید».(570)
به یقین اگر دعوت شیطان اجبارى بود، مجازات پیروانش هیچ گاه با عدالت خداوند سازگارى نداشت. در واقع شیطان یک ابزار امتحان است مانند سایر ابزارهاى امتحان و افراد مى توانند از امتحان خود در برابر او پیروز بیرون بیایند یا مردود شوند.