فهرست کتاب


عرفان اسلامی جلد 3(شرحی جامع بر صحیفه سجادیه)

آیت الله مکارم شیرازی

بخش پنجم

15. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَسَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، وَأَعِذْنَا وَأَهَالِیَنَا وَاِخْوَانَنَا وَجَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ، وَأَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِکَ مِنْ خَوْفِهِ.

16. وَاسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ، وَأَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ، وَاحْفَظْ لَنَا مَا نَسِینَاهُ، وَصَیِّرْنَا بِذَلِکَ فِی دَرَجَاتِ الصَّالِحِینَ وَمَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِینَ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
ترجمه
15. خداوندا! بر محمد، خاتم پیغمبران و سیّد رسولان و بر اهل بیت طیّب و طاهرش درود فرست. (خدایا!) ما و خاندان و برادران ما و همه مؤمنین و مؤمنات را از آنچه به تو پناه برده ایم (شرور شیاطین)، پناه ده و از آنچه به خاطر ترس از آن از تو ایمنى خواسته ایم، ایمن بدار!
16. (خدایا!) آنچه را دعا کردیم، اجابت کن و آنچه را از آن غافل ماندیم به ما عطا فرما و آنچه را فراموش نمودیم (که از پیشگاهت تقاضا کنیم) آن را نیز به ما مرحمت کن و ما را در درجات صالحان و مقامات مؤمنان قرار ده، آمین یا رب العالمین!

شرح و تفسیر

همه را از شرّ شیطان حفظ کن

در این بخش که بخش پایانى دعاست، امام (علیه السلام) یک نتیجه گیرى جامع و کلى
509
کرده و به آنچه تا این جا عرضه داشته است، اشاره مى کند و از خداوند تقاضاى محفوظ ماندن از شرّ شیطان در تمام اَشکالش را مى نماید.
نخست عرضه مى دارد: «خداوندا! بر محمد خاتم پیغمبران و سیّد رسولان و بر اهل بیت طیّب و طاهرش درود فرست»؛ (اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَسَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ).
این صلوات به دلیل پایانى بودن، جامع تر از صلوات هایى است که تا پیش از این عرضه داشت، زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) را با دو صفت و اهل بیت (علیهم السلام) را با دو صفت دیگر توصیف مى کند: پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به خاتم انبیا و بزرگ رسولان بودن و اهل بیت (علیهم السلام) را به طیّب و طاهر، و پاک و پاکیزه بودن.
«خاتم» آن گونه که ارباب لغت گفته اند، به معناى چیزى است که به وسیله آن نامه یا برنامه مهمى پایان مى یابد و اگر به انگشتر یا مهرى که اوراق را با آن امضا مى کنند اطلاق شده به همین دلیل است که همه این ها به ختم و پایان که ریشه اصلى آن است بازمى گردد.
آنچه در قرآن مجید درباره پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در آیه 40 سوره احزاب آمده است نیز به همین معناست: (مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِّجالِکُمْ وَلکِنْ رَّسُولَ اللَّهِ وَخاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَىْءٍ عَلیماً)؛ «محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبوده است؛ ولى رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است؛ و خداوند به همه چیز داناست».(559)
«سیّد» به کسى گفته مى شود که سرپرست گروهى است و داراى فضیلت و برترى است، بنابراین به شریف قوم «سیّد» گفته مى شود.
510
البته ریشه این واژه که «سئود» و «سیادت» است دو معنا دارد: یکى سیاهى و دیگرى عظمت و شرافت، و مى دانیم که معناى اخیر در پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به نحو اکمل و اتم وجود داشته است. درمورد دو وصفى که امام (علیه السلام) براى اهل بیت (علیهم السلام) ذکر کرده ممکن است گفته شود که «طیّب وطاهر» مترادف اند، به معناى پاک وپاکیزه، ولى باید توجه داشت که «طاهر» به معناى پاکیزگى است، ولى «طیّب» در اصل به معناى چیزى است که با طبع انسان موافق و خوشایند است و در قرآن به بسیارى از موضوعات اطلاق شده است (البلد الطیّب، مساکن طیبة، ریح طیّب، حیاة طیبة و...) و به چیزهایى که پاک و پاکیزه است طیب گفته مى شود به همین دلیل که مطابق طبع آدمى است، بنابراین این دو واژه با هم مترادف نیستند، هرچند معناى آن ها به هم نزدیک است.
سپس امام (علیه السلام) در این بخش از دعا بعد از ذکر حیله ها و مکرهاى شیطان و لشکرش که در صورت هاى مختلف ظاهر مى شود و درود بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آلش با اوصافى که ذکر شد، عرضه مى دارد: «خدایا! ما و خاندان و برادران ما و همه مؤمنین و مؤمنات را از آنچه به تو پناه برده ایم (شرور شیاطین)، پناه ده و از آنچه از ترس آن از تو طلب ایمنى کرده ایم، ایمن بدار!»؛ (وَأَعِذْنَا وَأَهَالِیَنَا وَاِخْوَانَنَا وَجَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ، وَأَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِکَ مِنْ خَوْفِهِ).
واژه «اجرنا» ـ همان گونه که در شرح دعاى دهم ذکر کردیم ـ در اصل از ماده «جور» است که به معناى انحراف از چیزى مى آید، ولى هنگامى که به باب افعال برود و با «من» یا «الى» متعدى به مفعول دوم شود به معناى پناه دادن کسى از خطرى است، همان گونه که در قرآن مجید آمده است: (وَاِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلاَمَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْلَمُونَ)؛ «و اگر کسى از مشرکان از تو پناه بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (ودر آن بیندیشد)؛ سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آن ها گروهى
511
ناآگاه اند».(560) و در جمله امام (علیه السلام) به همین معناى پناه دادن است و هنگامى که به باب استفعال برود ـ مانند آنچه در آیه بالا آمد ـ به معناى تقاضاى پناه دادن است.
این شیوه انبیا و اولیاء الله است که فقط براى خودشان دعا نمى کنند، بلکه دوستان و نزدیکان و همه مؤمنین و مؤمنات را در دعاى خود شرکت مى دهند، همان گونه که در قرآن مجید درباره نوح پیغمبر (علیه السلام) مى خوانیم که به پیشگاه خداوند عرضه مى دارد: «رَّبِّ اغْفِرْ لِى وَلِوالِدَىِّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِىَ مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ؛ پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و همه کسانى را که با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان با ایمان را بیامرز!».(561 )
* * *
سرانجام امام (علیه السلام) این دعاى بسیار پرمحتوا را با این جمله ختم مى کند: «خدایا! آنچه را دعا کردیم، اجابت کن و آنچه را از آن غافل ماندیم به ما عطا فرما و آنچه را فراموش نمودیم (که از پیشگاهت تقاضا کنیم) آن را نیز به ما مرحمت کن و ما را در درجات صالحان و مقامات مؤمنان قرار ده، آمین یا رب العالمین!»؛ (وَاسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ، وَأَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ، وَاحْفَظْ لَنَا مَا نَسِینَاهُ، وَصَیِّرْنَا بِذَلِکَ فِی دَرَجَاتِ الصَّالِحِینَ وَمَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِینَ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ).
واژه «اِسْمَعْ» گرچه در اصل به معناى «بشنو» مى باشد، ولى در این گونه موارد به معناى استجابت کن مى آید، مانند آنچه در «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَه» مشاهده مى شود که معنایش این است: خداوندا! دعاى کسانى را که تو را سپاس گفته اند، اجابت فرما!
واژه «آمّین» اسم فعل است ـ و همان گونه که در شرح دعاى پنجم گفتیم ـ یعنى اجابت کن.
512
جالب این که امام (علیه السلام) تمام آنچه مربوط به وسوسه هاى شیطان و مکر و فریب و طرق نفوذ او بود در این دعا بیان فرمود و از همه آن ها به خدا پناه برد و براى همه دوستان و بستگان و مؤمنین و مؤمنات را نیز همین تقاضا را کرد با این حال از باب تکمیل و جبران و براى این که چیزى از قلم نیفتاده باشد، عرضه مى دارد: شاید ما چیزى را فراموش کردیم که از تو بخواهیم و یا از آن غافل شدیم، در این صورت آن را نیز به ما عطا کن تا لطف و مرحمت تو از هر نظر کامل گردد!
در بعضى از روایات تصریح شده که دعاى خود را با «آمین» پایان دهید. «ألاَأُخْبِرُکُمْ عَنْ ذَلِکَ، خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلهِ ذَاتَ مَرَّةٍ، فَإذَا رَجُلٌ قَدْ أَلَحَّ فِی المَسْأَلَةِ، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ: قَدْ أَوْجَبَ إنْ خَتَمَهُ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ القَوْمِ: بِأَیِّ شَىْءٍ یَخْتِمُهُ؟ فقال: بآمِّینَ، فَإنَّهُ إنْ خَتَمَ بِآمِّینَ قَدْ أَوْجَبَ أَیْ: أَوْجَبَ إجَابَةَ الدُّعَاءِ؛ آیا به شما درباره «آمین» خبر بدهم؟ ما روزى با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (از مدینه) خارج شدیم، ناگهان دیدیم کسى با اصرار (از خدا) چیزى تقاضا مى کند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر دعاى خود را (به طور مطلوبى) پایان مى داد اجابت براى او لازم مى شد. کسى از همراهان عرض کرد: با چه چیز پایان دهد؟ فرمود: با آمین، اگر او دعاى خود را با آمین ختم مى کرد دعایش مستجاب مى شد».(562)
در این بخش از دعا امام (علیه السلام) سه چیز از خداوند تقاضا مى کند :
1. دعاهاى ما را مستجاب کن!
2. آنچه را از آن غافل شدیم به ما مرحمت فرما!
3. نیازهایى را که فراموش کرده ایم براى ما محفوظ دار!
تمام خواسته هاى انسان در این سه جمله جمع است.
تفاوت غفلت و نسیان در این است که غفلت به معناى بى توجهى و نادیده
513
گرفتن چیزى است، اما نسیان به این معناست که انسان چیزى را مى دانسته و بعد آن را به فراموشى سپرده است.
در پایان، حضرت، درجات صالحان و مقامات مؤمنان را از خدا خواسته و روشن است که درجات صالحان همان قرب به خداست و مقامات مؤمنان، مقامات بهشتى است.