1. شرایط استجابت دعا
ممکن است بعضى خیال کنند اجابت دعا بى قید و شرط است، چون خداوند کریم و رحیم مى باشد، ولى این اشتباه است، خداوند علاوه بر این که کریم و رحیم است، حکیم هم مى باشد، یعنى تا کسى شایسته اجابت دعا نباشد دعایش را مستجاب نمى کند و این شایستگى شرایط فراوانى دارد که در روایات اسلامى به آن اشاره شده است، ازجمله :
1. توجه کامل به خداوند هنگام دعا کردن و به تعبیرى دیگر: تمام قلب و روح انسان متوجه او باشد.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لا یَسْتَجِیبُ
335
دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ سَاهٍ فَاِذَا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِکَ ثُمَّ اسْتَیْقِنْ بِالاِْجَابَةِ؛ خداوند متعال دعاى کسانى را که با قلب ناآگاه او را مى خوانند مستجاب نمى کند، بنابراین هنگامى که دعا مى کنید با تمام قلب خود متوجه ذات پاک او باش، سپس یقین داشته باش که دعاى تو مستجاب مى شود».(416)
به تعبیر دیگر: دعا باید با قلب پاک و با حضور کامل انجام شود تا به اجابت رسد، در حدیثى امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید: «الدُّعَاءُ مَفَاتِیحُ النَّجَاحِ وَمَقَالِیدُ الْفَلاحِ وَخَیْرُ الدُّعَاءِ مَا صَدَرَ عَنْ صَدْرٍ نَقِیٍّ وَقَلْبٍ تَقِیٍّ؛ دعا کلید پیروزى و اسباب رستگارى است و بهترین دعا دعایى است که از سینه پاک و قلب باتقوا بیرون آید».(417)
2. امیدوارى کامل به لطف پروردگار
در حدیثى که مرحوم کلینى در کتاب شریف کافى آورده، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «اِذَا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِکَ وَظُنَّ حَاجَتَکَ بِالْبَاب؛ هنگامى که دعا مى کنى با تمام وجود متوجه باش و گمان کن حاجت تو بر در خانه ات آماده است».(418)
3. دعا کننده هرگز نباید در نرسیدن به مطلوبش عجله کند، هرچند باید امیدوار باشد.
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «اِنَّ الْعَبْدَ اِذَا دَعَا لَمْ یَزَلِ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى فِی حَاجَتِهِ مَا لَمْ یَسْتَعْجِلْ؛ هنگامى که بنده اى دعا مى کند، خداوند به حاجت او توجه دارد مادامى که عجله نکند».(419)
336
یعنى در عین امیدوارى به استجابت سریع توجه داشته باشد که گاه اجابت دعا طبق حکمت پروردگار زمان مى برد.
4. باید در دعا کردن اصرار ورزید و خسته نشد
در کتاب کافى در حدیثى از امام باقر (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «لا وَاللَّهِ لا یُلِحُّ عَبْدٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اِلاَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ؛ نه، به خدا سوگند هیچ بنده اى هنگام دعا در پیشگاه خداوند متعال اصرار نمى ورزد مگر این که خداوند دعایش را مستجاب مى کند».(420)
5. باید هنگام دعا خواسته ها را یک به یک شمرد و تنها به دعا کردن کلى قناعت نکرد، چنان که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى یَعْلَمُ مَا یُرِیدُ الْعَبْدُ اِذَا دَعَاهُ وَلَکِنَّهُ یُحِبُّ أَنْ تُبَثَّ اِلَیْهِ الْحَوَائِجُ فَاِذَا دَعَوْتَ فَسَمِّ حَاجَتَکَ. وَفِی حَدِیثٍ آخَرَ قَالَ: قَالَ: اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یَعْلَمُ حَاجَتَکَ وَمَا تُرِیدُ وَلَکِنْ یُحِبُّ أَنْ تُبَثَّ اِلَیْهِ الْحَوَائِجُ؛ خداوند مى داند بنده اش چه حاجتى دارد ولى دوست دارد بنده اش حاجات خود را به طور مشروح عرضه دارد، بنابراین هنگامى که دعا مى کنى نام حاجت خود را ببر. در ادامه این حدیث، حدیث دیگرى آمده است به این صورت: «خداوند حاجت تو را مى داند که چه مى خواهى، ولى دوست دارد حوائجت را شرح دهى».(421)
6. اگر دعا در وقت مناسب مانند سحر باشد به اجابت نزدیک تر است، همان گونه که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) آمده که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خَیْرُ وَقْتٍ دَعَوْتُمُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فِیهِ الْأَسْحَارُ وَتَلا هَذِهِ الاْیَةَ فِی قَوْلِ یَعْقُوبَ (علیه السلام) (سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی)(422 ) وَقَالَ: أَخَّرَهُمْ اِلَى السَّحَرِ؛ بهترین وقتى که دعا مى کنید هنگام
337
سحر است. سپس این آیه را که از قول یعقوب (علیه السلام) است تلاوت فرمود که به فرزندانش گفت: به زودى براى آمرزش گناهان شما استغفار مى کنم، سپس استغفار خود را تا سحر به تأخیر انداخت».(423)
همچنین شب و روز جمعه از زمان هایى است که دعا در آن مستجاب مى شود، امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «السَّاعَةُ الَّتِی یُسْتَجَابُ فِیهَا الدُّعَاءُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ مَا بَیْنَ فَرَاغِ الْإِمَامِ مِنَ الْخُطْبَةِ اِلَى أَنْ یَسْتَوِیَ النَّاسُ فِی الصُّفُوفِ وَسَاعَةٌ أُخْرَى مِنْ آخِرِ النَّهَارِ اِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ؛ ساعتى که روز جمعه در آن ساعت دعا مستجاب مى شود بعد از پایان خطبه هاى امام جمعه تا زمانى است که مردم برخیزند و صفوفشان را براى نماز آماده کنند و نیز ساعت دیگرى در آخر روز جمعه تا هنگام غروب آفتاب است».(424)
مرحوم علامه مجلسى در جلد 90 بحارالانوار یک باب درباره اوقات و حالاتى که دعا در آن مستجاب مى شود و نشانه هاى اجابت دعا بیان کرده و در آن بحث مشروحى با ذکر شانزده حدیث آورده است.
7. دعاکننده سعى کند هنگام دعا اشکى بریزد و دگرگون شود.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اِذَا اقْشَعَرَّ جِلْدُکَ وَدَمَعَتْ عَیْنَاکَ فَدُونَکَ دُونَکَ فَقَدْ قُصِدَ قَصْدُکَ؛ هنگامى که منقلب شدى و اشکت جارى شد مراقب باش که رسیدن به مقصود نزدیک است».(425)
در حدیث دیگرى از همان امام (علیه السلام) آمده است که فرمود: «مَا مِنْ شَیْءٍ اِلاَّ وَلَهُ کَیْلٌ وَوَزْنٌ اِلاَّ الدُّمُوعُ فَاِنَّ الْقَطْرَةَ مِنْهَا تُطْفِىُ بِحَاراً مِنَ النَّارِ فَاِذَا اغْرَوْرَقَتِ الْعَیْنُ بِمَائِهَا لَمْ یَرْهَقْ وَجْهَهُ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ فَاِذَا فَاضَتْ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ وَلَوْ أَنَّ بَاکِیاً بَکَى فِی أُمَّةٍ
338
لَرُحِمُوا؛ هیچ چیز نیست مگر این که پیمانه و وزنى دارد به جز اشک ها چرا که قطره اى از آن دریاهایى از آتش را خاموش مى کند. هنگامى که اشک در چشمان به گردش درآمد صورت صاحبش را هیچ گونه سیاهى و ذلتى فرانمى گیرد و هنگامى که اشک سرازیر شد خداوند آن شخص را بر آتش دوزخ حرام مى سازد حتى اگر یک نفر از امتى به درگاه خدا گریه کند رحمت الهى شامل همه آن ها مى شود».(426)
8. قبل از بیان حاجت باید حمد و ثناى الهى به جا آورد و بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درود فرستاد و سپس حاجات را از خدا خواست، همان گونه که در حدیثى در کتاب شریف کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یَسْأَلَ مِنْ رَبِّهِ شَیْئاً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ حَتَّى یَبْدَأَ بِالثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَالْمَدْحِ لَهُ وَالصَّلاةِ عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ یَسْأَلَ اللَّهَ حَوَائِجَهُ؛ هنگامى که کسى از شما حاجتى دنیوى یا اخروى به درگاه خدا دارد نخست حمد و ثناى الهى را به جا آورد و بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درود فرستد، سپس حاجات خود را از خداوند بخواهد».(427)
9. یکى دیگر از شرایط استجابت دعا توبه از گناه است و تا قلب ها پاک نشود و انسان با قلبى پاک به درگاه خدا نرود اجابت دعا مشکل است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اِنَّمَا هِیَ الْمِدْحَةُ ثُمَّ الثَّنَاءُ ثُمَّ الْإِقْرَارُ بِالذَّنْبِ ثُمَّ الْمَسْأَلَةُ اِنَّهُ وَاللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ اِلاَّ بِالاِْقْرَارِ؛ شرط اجابت دعا نخست مدح و ثناى الهى است، سپس اقرار به گناه و بعد از آن خواسته خود را عنوان کند. به خدا سوگند! هیچ بنده اى از گناه خود خارج نمى شود مگر به اقرار».(428)
و در روایت دیگرى از همان حضرت نقل شده که شخصى خدمت
339
آن حضرت رسید و عرضه داشت: «قُلْتُ: آیَتَانِ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَطْلُبُهُمَا فَلا أَجِدُهُمَا، قَالَ: وَمَا هُمَا؟ قُلْتُ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ (ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ)(429 ) فَنَدْعُوهُ وَلا نَرَى اِجَابَةً قَالَ: أَ فَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ؟ قُلْتُ: لا، قَالَ: فَمِمَّ ذَلِکَ؟ قُلْتُ: لا أَدْرِی، قَالَ: لَکِنِّی أُخْبِرُکَ، مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فِیمَا أَمَرَهُ ثُمَّ دَعَاهُ مِنْ جِهَةِ الدُّعَاءِ أَجَابَهُ، قُلْتُ: وَمَا جِهَةِ الدُّعَاءِ قَالَ: تَبْدَأُ فَتَحْمَدُ اللَّهَ وَتَذْکُرُ نِعَمَهُ عِنْدَکَ ثُمَّ تَشْکُرُهُ ثُمَّ تُصَلِّی عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ تَذْکُرُ ذُنُوبَکَ فَتُقِرُّ بِهَا ثُمَّ تَسْتَعِیذُ مِنْهَا فَهَذَا جِهَةُ الدُّعَاءِ، ثُمَّ قَالَ : وَمَا الاْیَةُ الْأُخْرَى؟ قُلْتُ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ (وَما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ)(430 ) وَاِنِّی أُنْفِقُ وَلا أَرَى خَلَفاً، قَالَ: أَفَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ؟ قُلْتُ: لا، قَالَ: فَمِمَّ ذَلِکَ قُلْتُ: لا أَدْرِی، قَالَ: لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمُ اکْتَسَبَ الْمَالَ مِنْ حِلِّهِ وَأَنْفَقَهُ فِی حِلِّهِ لَمْ یُنْفِقْ دِرْهَماً اِلاَّ أُخْلِفَ عَلَیْهِ؛ دو آیه در قرآن مجید است که من هر چه نگاه مى کنم آن ها را نمى یابم (تأثیر آن ها را نمى بینم)؛ آیه اوّل این است: «ادعونى استجب لکم؛ مرا بخوانید شما را اجابت مى کنم» ما مى خوانیم و اجابتى نمى بینیم. فرمود: گمان مى کنى خداوند خلاف وعده اش عمل مى کند؟ عرض کرد: نه. فرمود: پس چرا؟ عرض کرد: نمى دانم فرمود: ولى من به تو خبر مى دهم: کسى که پروردگار را در اوامرش اطاعت کند سپس او را با آداب دعا بخواند اجابت مى کند، عرض کرد : آداب دعا چیست؟ فرمود: ابتدا خدا را حمد مى کنى، سپس نعمت هاى او را به خاطر آورده و براى نعمت هایش شکرگزارى مى کنى سپس بر پیغمبر اکرم (و آل او) درود مى فرستى و بعد گناهان خود را به یاد مى آورى و به آن اقرار مى کنى و از آن به خدا پناه مى برى، این ها آداب دعاست.
سپس امام (علیه السلام) فرمود: آیه دوم کدام است؟ عرض کرد: این که خداوند
340
مى فرماید: «آنچه در راه خدا انفاق مى کنید خداوند به جاى آن به شما روزى مى دهد و او بهترین روزى دهندگان است». من انفاق مى کنم و چیزى به جاى آن نمى بینم! حضرت فرمود: گمان مى کنى که خداوند متعال برخلاف وعده اش عمل مى کند؟ عرض کرد: نه. فرمود: پس چرا؟ عرض کرد: نمى دانم. فرمود: اگر کسى از شما مال حلالى به دست آورد و در راه حلال انفاق کند حتى اگر یک درهم باشد خدا جاى آن را پر مى کند».(431)
10. یکى دیگر از شرایط قبولى دعا این است که انسان آنچه در توان دارد انجام دهد و آنچه را نمى تواند از خدا بخواهد، به تعبیر دیگر: در عین دعا کردن دست از تلاش و کوشش نیز برندارد، همان گونه که در یکى از کلمات قصار امیرمؤمنان على (علیه السلام) آمده است: «الدَّاعِی بِلا عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا کند و عملى انجام ندهد مانند کسى است که مى خواهد با کمانى تیراندازى کند که وَتَر (زِه)(432 ) ندارد».
در روایتى از امام صادق (علیه السلام) آمده است که دعاى چند گروه مستجاب نمى شود: «أَرْبَعَةٌ لا تُسْتَجَابُ لَهُمْ دَعْوَةٌ: رَجُلٌ جَالِسٌ فِی بَیْتِهِ یَقُولُ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فَیُقَالُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَبِ! وَرَجُلٌ کَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ فَدَعَا عَلَیْهَا، فَیُقَالُ لَهُ: أَلَمْ أَجْعَلْ أَمْرَهَا اِلَیْکَ! وَرَجُلٌ کَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَهُ، فَیَقُولُ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی، فَیُقَالُ لَهُ، أَلَمْ آمُرْکَ بِالاقْتِصَادِ، أَلَمْ آمُرْکَ بِالْإِصْلاحِ!ثُمَّ قَالَ: (وَالَّذِینَ اِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً)(433 ) وَرَجُلٌ
341
کَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَیْرِ بَیِّنَةٍ فَیُقَالُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْکَ بِالشَّهَادَةِ؛ چهار گروه اند که دعاى آن ها مستجاب نمى شود: کسى که در خانه نشسته و عرضه مى دارد: خدایا! به من روزى ده! به او گفته مى شود: مگر به تو دستور ندادیم براى طلب روزى تلاش کنى؟ و کسى که همسرى دارد و او را نفرین مى کند. به او گفته مى شود: مگر کار او را به دست تو واگذار نکردیم؟ (اگر قابل اصلاح نیست مى توانى طلاقش دهى) و کسى که داراى مالى بوده و آن را فاسد کرده (بى حساب و کتاب هزینه کرده است) و عرضه مى دارد: خداوندا! به من روزى ده! به او گفته مى شود: مگر به تو دستور ندادیم که روى حساب، اموالت را خرج کن؟ سپس امام (علیه السلام) به این آیه (که در اواخر سوره فرقان است) استشهاد فرمود: بندگان خاص خدا کسانى هستند که هرگاه انفاق کنند نه اسراف مى کنند و نه سخت گیرى، و در میان این دو راه اعتدال را انتخاب مى کنند. و (چهارم) کسى که مالى داشته و بدون مدرک روشنى آن را به کسى وام داده است: (سپس عرضه مى دارد: خداوندا! بدهکار را بفرست که دینش را ادا کند) به او گفته مى شود: مگر به تو دستور ندادم شاهد بگیرى؟».(434)
11. پاکى اموال و طعام یکى دیگر از شرایط قبولى دعاست، همان گونه که از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُسْتَجَابَ دُعَاؤُهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَمَکْسَبَهُ؛ کسى که دوست دارد دعایش مستجاب شود باید غذا و کسب خود را پاک کند».(435)
و در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: کسى خدمتش آمد و عرضه داشت: دعا کن دعاى من مستجاب شود! فرمود: «اِذَا أَرَدْتَ ذَلِکَ فَأَطِبْ کَسْبَکَ؛ اگر مى خواهى دعایت مستجاب شود کسب و کار خود را از حرام پاک کن».(436)
342
12. یکى دیگر از شرایط اجابت دعا این است که مردم امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنند، همان گونه که در وصایاى امیرمؤمنان على (علیه السلام) در بستر شهادت آمده است که فرمود: «لا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا یُسْتَجَابُ لَکُمْ؛ امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید وگرنه اشرار بر شما مسلط مى شوند سپس هرچه دعا مى کنید مستجاب نخواهد شد».(437)
در روایتى که مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل مى کند، چنین مى خوانیم: «یَأْتِی عَلَى أُمَّتِی زَمَانٌ تَکُونُ أُمَرَاؤُهُمْ عَلَى الْجَوْرِ وَعُلَمَاؤُهُمْ عَلَى الطَّمَعِ وَقِلَّةِ الْوَرَعِ وَعُبَّادُهُمْ عَلَى الرِّیَاءِ وَتُجَّارُهُمْ عَلَى أَکْلِ الرِّبَا وَکِتْمَانِ الْعَیْبِ فِی الْبَیْعِ وَالشِّرَى وَنِسَاؤُهُمْ عَلَى زِینَةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ ذَلِکَ یُسَلَّطُ عَلَیْهِمْ شِرَارُهُمْ فَیَدْعُو خِیَارُهُمْ فَلا یُسْتَجَابُ لَهُمْ؛ زمانى بر مردم فرا مى رسد که حاکمان آن ها ظالم وعلمایشان داراى طمع و کمى ورع، و عبادت کنندگانشان ریاکار، و تجارشان رباخوارند و هنگام خرید و فروش، عیب متاع خود را از مشترى کتمان مى کنند و زنانشان گرفتار زینت دنیا هستند، در چنین زمانى خداوند بَدان را بر آن ها مسلط مى کند و خوبان آن ها (براى نجات) دعا مى کنند و مستجاب نمى شود».(438)
13. یکى دیگر از اسباب اجابت دعا تعمیم دادن آن است، یعنى دیگران را نیز در دعا شرکت دهیم، همان گونه که در کتاب شریف کافى آمده است که امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل مى کند که فرمود: «اِذَا دَعَا أَحَدُکُمْ فَلْیَعُمَّ فَاِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ؛ هنگامى که کسى از شما دعا مى کند دیگران را هم در دعاى خود شرکت دهد که به اجابت نزدیک تر است».(439)
343
14. دعاها را به صورت دسته جمعى خواندن نیز از اسباب اجابت دعا شمرده شده است؛ در همان کتاب از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «مَا مِنْ رَهْطٍ أَرْبَعِینَ رَجُلاً اجْتَمَعُوا فَدَعَوُا اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فِی أَمْرٍ اِلاَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ فَاِنْ لَمْ یَکُونُوا أَرْبَعِینَ فَأَرْبَعَةٌ یَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ عَشْرَ مَرَّاتٍ اِلاَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ فَاِنْ لَمْ یَکُونُوا أَرْبَعَةً فَوَاحِدٌ یَدْعُو اللَّهَ أَرْبَعِینَ مَرَّةً فَیَسْتَجِیبُ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ لَهُ؛ هیچ گروه چهل نفرى نیستند که اجتماع کنند و درباره چیزى دعا نمایند مگر این که مستجاب شود و اگر چهل نفر نباشند، بلکه چهار نفر باشند هر کدام ده مرتبه دعا کنند و اگر فقط یک نفر باشد چهل مرتبه دعا کند تا خداوند عزیز جبار دعایش را مستجاب نماید».(440)
در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل شده که فرمود: «کَانَ أَبِی (علیه السلام) اِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَالصِّبْیَانَ ثُمَّ دَعَا وَأَمَّنُوا؛ پدرم (امام باقر (علیه السلام)) هنگامى که به سبب چیزى غمگین مى شد زنان و کودکان را جمع مى کرد و دعا مى نمود و آن ها آمین مى گفتند».(441)
15. یکى دیگر از شرایط اجابت دعا این است که انسان تنها در گرفتارى ها به درگاه خدا نرود، بلکه در همه حال متوجه او باشد. قرآن مجید هنگام ذکر اوصاف خاندان زکریا مى فرماید: (اِنَّهُمْ کانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَیَدْعُونَنا رَغَباً وَرَهَباً وَکانُوا لَنا خَاشِعِینَ)؛ «آن ها در نیکى ها شتاب مى کردند و در حال رغبت و ترس ما را مى خواندند و براى ما خاشع بودند».(442)
در روایتى از امام صادق (علیه السلام) در کافى شریف مى خوانیم: «مَنْ تَقَدَّمَ فِی الدُّعَاءِ اسْتُجِیبَ لَهُ اِذَا نَزَلَ بِهِ الْبَلاءُ وَقَالَتِ الْمَلائِکَةُ: صَوْت مَعْرُوفٌ وَلَمْ یُحْجَبْ عَنِ السَّمَاءِ
344
وَمَنْ لَمْ یَتَقَدَّمْ فِی الدُّعَاءِ لَمْ یُسْتَجَبْ لَهُ اِذَا نَزَلَ بِهِ الْبَلاءُ وَقَالَتِ الْمَلائِکَةُ: اِنَّ ذَا الصَّوْتَ لا نَعْرِفُهُ؛ کسى که قبل از نزول بلا دعا کند به هنگام نزول بلا دعایش مستجاب مى شود و فرشتگان مى گویند: این صداى آشناست و به آسمان ها بالا مى رود و کسى که فقط به هنگام بلا دعا نماید دعایش به اجابت نمى رسد و فرشتگان مى گویند: این صدایى است ناآشنا».(443)
امام صادق (علیه السلام) در حدیث دیگرى مى فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُسْتَجَابَ لَهُ فِی الشِّدَّةِ فَلْیُکْثِرِ الدُّعَاءَ فِی الرَّخَاءِ؛ کسى که دوست دارد دعایش هنگام حوادث سخت مستجاب شود، هنگامى که گرفتار بلا نیست به درگاه خدا رود و دعا کند».(444)
16. عمل به پیمان هاى الهى یکى دیگر از شرایط اجابت دعاست. کسى نزد امیرمؤمنان على (علیه السلام) رفت و از عدم استجابت دعایش شکایت کرد، عرضه داشت : با این که خداوند فرموده دعا کنید من اجابت مى کنم، چرا ما دعا مى کنیم و به اجابت نمى رسد؟
حضرت پاسخ مفصلى فرمود که عصاره اش این است: «خداوند به شما دستوراتى داده و پیمان هایى گرفته و شما در هشت مورد آن ها را نادیده گرفتید و به پیمان هاى او عمل نکردید، در نتیجه ابواب اجابت دعا را به روى خود بسته اید».(445)
17. یکى دیگر از امورى که در روایات اسلامى سبب استجابت دعا ذکر شده دعاى دیگران در حقّ انسان، به ویژه دعاى پدر و مادر است.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که از پدرانش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل
345
مى کند که فرمود: «أَرْبَعَة لا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَیُفْتَحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَیَصِیرُ اِلَى الْعَرْشِ: دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ؛ چهار گروه اند که دعاى آن ها رد نمى شود و درهاى آسمان به روى آن ها گشوده خواهد شد و دعایشان به سوى عرش مى رود، ازجمله دعاى پدر در حق فرزند».(446)
در حدیث دیگرى از همان امام (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «أَرْبَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَة: الْإِمَامُ الْعَادِلُ لِرَعِیَّتِهِ، وَالْأَخُ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ، یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَقُولُ لَهُ، وَلَکَ مِثْلُ مَا دَعَوْتَ لِأَخِیکَ، وَالْوَالِدُ لِوَلَدِهِ، وَالْمَظْلُومِ...؛ چهار گروه اند که دعاى آن ها رد نمى شود: دعاى زمامدار عادل در حق رعیتش، و دعاى برادر دینى در حق برادر در غیاب او که خداوند فرشته اى را مأمور مى کند به او بگوید: مانند همین دعایى که در حق برادرت کردى در حق تو خواهد بود، و دعاى پدر در حق فرزند، و دعاى (نفرین) مظلوم...».(447 )
مرحوم کلینى در کتاب شریف کافى از ابراهیم بن هاشم که از بزرگان روات است نقل مى کند که عبدالله بن جندب (که او هم از بزرگان روات است و از وکلاى حضرت موسى بن جعفر و امام رضا (علیهما السلام) بود) گفت که او را هنگام وقوف در عرفات دیدم که حال بسیار خوبى داشت، پیوسته دست به سوى آسمان بلند مى کرد و اشکش بر صورتش جارى بود به گونه اى که به روى زمین مى ریخت. هنگامى که دعایش تمام شد به او گفتم: من هرگز موقعیت کسى را هنگام دعا بهتر از موقعیت تو ندیدم. عبدالله گفت: به خدا سوگند! فقط براى برادران ایمانى دعا کردم چراکه از امام موسى بن جعفر (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: «هر کسى در غیاب برادران مؤمن براى آن ها دعا کند از عرش ندا داده مى شود که صد هزار
346
مرتبه از آن بیشتر براى تو باد»، من خوش نداشتم که صدهزار مرتبه را بگذارم و تنها یک دعا براى خودم کنم که نمى دانم مستجاب مى شود یا نه.(448 )
18. دعا در برخى از مکان ها به اجابت نزدیک تر است، مانند سرزمین عرفات و مشعر، و اعتاب مقدسه به ویژه زیر قبه حضرت سید الشهدا (علیه السلام) و مساجد.
در حدیثى از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خوانیم: «مَا وَقَفَ أَحَدٌ بِتِلْکَ الْجِبَالِ اِلاَّ اسْتُجِیبَ لَهُ فَأَمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی آخِرَتِهِمْ وَأَمَّا الْکُفَّارُ فَیُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی دُنْیَاهُمْ؛ هیچ یک از شما در کنار کوه هاى مشعر قرار نمى گیرد ودعا نمى کند مگر این که دعایش مستجاب مى شود، مؤمنان دعایشان درباره آخرت و کافران دعایشان درباره دنیا(449)».
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از این که ابن عباس را از شهادت امام حسین (علیه السلام) باخبر ساخت فرمود: «... أَلا وَاِنَّ الْإِجَابَةَ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَالشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ؛ آگاه باشید (که خداوند دربرابر این شهادت به آن حضرت امورى عطا کرده است)، دعا در زیر قبه او به اجابت مى رسد ودر تربتش شفاست و امامان از فرزندان او هستند».(450)
در حدیث دیگرى در کتاب شریف کافى آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «کَانَ أَبِی اِذَا طَلَبَ الْحَاجَةَ طَلَبَهَا عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَاِذَا أَرَادَ ذَلِکَ قَدَّمَ شَیْئاً فَتَصَدَّقَ بِهِ وَشَمَّ شَیْئاً مِنْ طِیبٍ وَرَاحَ اِلَى الْمَسْجِدِ وَدَعَا فِی حَاجَتِهِ بِمَا شَاءَ اللَّهُ؛ پدرم هنگامى که مى خواست حاجتى از خدا بخواهد آن را هنگام ظهر از خدا تقاضا مى کرد. ابتدا چیزى صدقه مى داد و خود را خوشبو مى کرد و به مسجد مى رفت و آنچه را مى خواست، از خداوند طلب مى نمود».(451)
347
19. عامل مؤثر دیگر در استجابت دعا استفاده کردن از دعاهاى مشهور و معروف معصومین : مانند دعاى کمیل و مناجات شعبانیه و صباح و ابوحمزه و دعاى عرفه و دعاهاى صحیفه سجادیه و دعاهایى که بسیار پرمعنا و پرمحتواست و طرز دعاکردن و درخواست نمودن از خدا را همراه با خضوع و ادب کامل به ما مى آموزد.
20. توسل به معصومین : یعنى آن ها را در پیشگاه خدا شفیع خود قرار دادن و خدا را به مقامات آن ها سوگند دادن و آن ها را واسطان فیض شمردن، یکى دیگر از اسباب استجابت دعاست.
در قرآن مجید آمده است: (وَلَوْ أَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً)؛ «و اگر این مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى کردند (و فرمان هاى خدا را زیرپا مى گذاشتند)، به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى کردند و پیامبر نیز براى آن ها استغفار مى کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند».(452)
و در داستان برادران یوسف (علیه السلام) هنگامى که مى خواستند از گناهان خود توبه کنند مى خوانیم که به سراغ پدر آمدند و از او تقاضا کردند براى آن ها استغفار کند، او نیز به آن ها قول داد که براى شما از خداوند آمرزش مى طلبم.(453 )
مرحوم علامه مجلسى در آغاز جلد 91 بحارالانوار یک باب درمورد تقاضاى شفاعت از محمد و آل محمد (علیهم السلام) وتوسل به آن ها ذکر کرده و بیست و شش حدیث در آن آورده، ازجمله در حدیث ششم این باب نقل مى کند که مرد نابینایى خدمت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رسید و از نابینایى خود شکایت کرد. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو وضو بگیر، سپس دو رکعت نماز بخوان، سپس بگو: «اللَّهُمَّ اِنِّی أَسْأَلُکَ
348
وَأَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یَا مُحَمَّدُ اِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ اِلَى رَبِّکَ لِیَجْلُوَ بِهِ عَنْ بَصَرِی اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِیَّ وَشَفِّعْنِی فِی نَفْسِی؛ خداوندا! از تو تقاضا مى کنم و به تو روى مى آورم به وسیله محمد، پیغمبر رحمت. اى محمد! من به تو روى آورده ام که از پروردگارت بخواهى تا چشم مرا بینا کند. خداوندا! شفاعت او را درباره من بپذیر و شفاعت مرا درباره خودم».
راوى مى گوید: چیزى نگذشت که آن مرد آمد در حالى که چشمش کاملاً بینا بود.(454 )
در روایت هفتم این باب از على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل مى کند: «اِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شِدَّةٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا عَلَى اللَّه؛ هنگامى که مشکلى براى شما پیش آید با توسل به ما حلّ مشکل خود را از خدا بخواهید».(455)
و موارد دیگرى نیز براى شرایط استجابت دعا ذکر شده که در کتب ادعیه و روایات اسلامى آمده است.
2. علت عدم استجابت دعاى جامع الشرایط یا تأخیر در اجابت
گاهى انسان تمام شرایط استجابت دعا را رعایت مى کند و در انجام هیچ کدام کوتاهى ندارد، با این حال دعایش مستجاب نمى شود و یا اجابت آن به تأخیر مى افتد، در این جاست که از خود سؤال مى کند: با آن همه وعده هایى که در آیات و روایات درباره اجابت دعا داده شده چرا دعاى من مستجاب نشد؟
بسیار مى شود که انسان چیزى را با اصرار تمام از خدا مى خواهد، در حالى که خبر ندارد مصحلت او نیست و اگر آن مطلوب حاصل گردد چه بسا زندگانى او دستخوش مشکلات عظیمى گردد. نمونه این موارد را، هم در تاریخ و هم در
349
زندگى خودمان دیده ایم. گاهى چیزى را از خدا با تمام اصرار خواسته ایم و انجام نشده و بعداً فهمیدیم اگر انجام مى شد چه مشکلات مهمى دامان ما را مى گرفت.
قرآن مجید با صراحت مى گوید: (وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ «چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، در حالى که شرّ شما در آن است. و خدا مى داند و شما نمى دانید».(456)
به یقین علم ما محدود است و اطلاعاتمان از مصالح و مفاسد و به ویژه از آینده بسیار محدود است، با این معلومات کم گاهى قضاوت مى کنیم و مطلبى را به حال خود مفید مى دانیم و با اصرار آن را از خدا مى خواهیم، در حالى که آن عالم على الاطلاق مى داند ما در اشتباهیم و جز ضرر براى ما چیزى در بر نخواهد داشت.
داستان معروف ثعلبة بن حاطب انصارى در تاریخ اسلام وتفاسیر، ذیل آیه 75 سوره توبه معروف است که مرد فقیرى بود و بارها و بارها از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تقاضا کرد دعایى کند غنى وثروتمند شود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که آینده تاریک او در صورت توانگرى را مى دید از دعاکردن خوددارى مى کرد، ولى او دست از اصرار خود برنداشت تا این که حضرت خواسته او را از خدا طلب کرد و چیزى نگذشت که براثر ارث غیر منتظره اى که به او رسید ثروتمند شد و صاحب گله هاى فراوان گوسفند و امثال آن گردید. او که تا آن زمان هر پنج و قت با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نماز مى خواند، دیگر حتى در نماز جمعه نیز شرکت نمى کرد و هنگامى که مأموران زکات به سراغ او رفتند از دادن زکات سرپیچى کرد و آن را نوعى جزیه که از غیر مسلمین مى گیرند نامید و در میان تمام مردم منفور شد هم دنیاى خویش را از دست داد و هم آخرت خود را.(457 )
350
امثال این ثعلبه ها در هر زمان و هر مکان کم نیستند.
گاه بعضى از پسران جوان به دخترى علاقه مند مى شوند و تمام سعادت خود را در ازدواج با آن دختر مى دانند و با تمام وجود براى انجام شدن این ازدواج دعا مى کنند، در حالى که خدا مى داند که اگر مثلاً آن ها با هم ازدواج کنند فرزند معلولى به وجود مى آید که یک عمر آن ها را آزار مى دهد و به همین دلیل دعاى آن ها را مستجاب نمى کند.
بنابراین هرگاه خواسته مهمى داشتیم و بعد از دعاهاى فراوان، انجام نشد، باید بدانیم مصلحتى در آن بوده و خداى رحمان و رحیم به خاطر آن، دعاى ما را مستجاب نکرده است.
امام امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامه معروف به امام حسن (علیه السلام) که تمام فضایل اخلاقى و مصالح دین و دنیا در آن جمع است درباره دعاى غیر مستجاب چنین مى فرماید: «وَرُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّیْءَ فَلا تُؤْتَاهُ ... فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِیهِ هَلاکُ دِینِکَ لَوْ أُوتِیتَهُ؛ گاه مى شود چیزى را از خدا مى خواهى و به تو نمى دهد ... گاه آن چیز را که از خدا مى خواهى اگر به آن برسى مایه تباهى دین توست».(458)
از برخى از احادیث نیز استفاده مى شود که گاه خداوند استجابت دعا را تأخیر مى اندازد تا دعاکننده مشمول اجر و پاداش بیشترى شود و یا این که بیشتر به درگاه خداوند برود.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّ الْعَبْدَ لَیَدْعُو فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِلْمَلَکَیْنِ: قَدِ اسْتَجَبْتُ لَهُ وَلَکِنِ احْبِسُوهُ بِحَاجَتِهِ فَاِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُ وَاِنَّ الْعَبْدَ لَیَدْعُو فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى: عَجِّلُوا لَهُ حَاجَتَهُ فَاِنِّی أُبْغِضُ صَوْتَهُ؛ گاهى بنده اى از بندگان خدا دعا مى کند و خداوند متعال به دو فرشته اى که مأمور ثبت اعمال او
351
هستند مى فرماید: من دعاى او را مستجاب کردم، ولى حاجت او را به تأخیر بیندازید چون دوست دارم صداى او را بیشتر بشنوم. و گاه بنده اى دعا مى کند و خداوند متعال مى فرماید: حاجت او را زودتر به او بدهید من دوست ندارم صداى او را بشنوم».(459)
از سوى دیگر باید توجه داشت دعاهایى که به هر دلیل به استجابت نمى رسد چنان نیست که بدون اجر و پاداش باشد. بسیار مى شود که خداوند نعمت دیگرى به جاى آن در دنیا و آخرت به انسان مى بخشد و یا بلاهایى از او دفع مى کند، همان گونه که در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَدْعُو اللَّهَ بِدُعَاءٍ اِلاَّ یَسْتَجِیبُ لَهُ فَاِمَّا أَنْ یُعَجِّلَ فِی الدُّنْیَا وَاِمَّا أَنْ یَدَّخِرَ لِلاْخِرَةِ وَاِمَّا أَنْ یُکَفِّرَ مِنْ ذُنُوبِهِ؛ هیچ مسلمانى نیست که دعا مى کند، مگر این که مستجاب مى شود؛ خداوند خواسته او را یا در این دنیا به او مى دهد و یا براى روز آخرت ذخیره مى کند و یا گناهانش را به خاطر آن دعا مى بخشد».(460)
352
دعاى چهاردهم
وَکَانَ مِن دُعَائِهِ (عَلَیهِ السَّلَامُ)
اِذَا اعْتُدِیَ عَلَیْهِ اوْ رَأى مِنَ الظّالِمینَ ما لا یُحِبُّ
امام (علیه السلام) هنگامى که ستمى به وى مى رسید و یا از ظالمان کار ناپسندى (نسبت به خود یا پیروانش) مى دید این دعا را به درگاه خدا عرضه مى داشت.
دعا در یک نگاه
امام (علیه السلام) در این دعا که براى استمداد از ذات پاک پروردگار دربرابر ظلم ظالمان است ابتدا به این حقیقت اشاره مى کند که خداوند از حال مظلومان باخبر و یارى اش براى آن ها آماده است و درواقع معرفت خود را دراین باره عرضه مى دارد و از لطف او براى دفع ظلم ظالمان مدد مى طلبد.
سپس با ذکر هفت مرتبه صلوات هفت مطلب را از خداوند تقاضا مى کند.
نخست از او تقاضاى رفع ظلم ظالم و گرفتار شده ظالم به خودش مى کند به گونه اى که نتواند به دیگرى ضرر برساند.
دوم از خداوند مى خواهد که او را در برابر آن ظالم یارى فرماید و در ضمن هرگز گرفتار اعمالى مانند او نشود.
353
سوم از او تقاضا مى کند که داد وى را از آن ظالم چنان بستاند که قلبش آرام گیرد و شفا پذیرد.
چهارم از درگاهش تمنا مى کند که ظلم ظالم را در حق او جبران بنماید و در عوض ظلم او عفوش را شامل حالش گرداند و همان گونه که او را از ظلم بازداشته، از ظالم نیز دور دارد. درضمن عرضه مى دارد: شکایت خود را تنها به در خانه تو مى آورم.
پنجمین تقاضاى امام (علیه السلام) این است که دعایش مستجاب شود و مأیوس از در خانه خدا بازنگردد و ظالم به کیفر اعمالش گرفتار شود.
ششم از خداوند توفیق تسلیم در برابر قضاى او و راضى بودن به رضاى او را در هر حال مى طلبد.
هفتم عرضه مى دارد که اگر مصلحت در تأخیر اجابت این دعا و ترک انتقام از ظالم است مرا صبور و شکیبا کن و ثواب هایى که براى صابران در این گونه موارد عنایت مى کنى به من عنایت فرما تا دربرابر قضاى تو و اطمینان به آنچه مقرر داشته اى صبور باشم.
354