فهرست کتاب


عرفان اسلامی جلد 3(شرحی جامع بر صحیفه سجادیه)

آیت الله مکارم شیرازی

شرح و تفسیر

آمادگى روحى براى توبه حقیقى

امام (علیه السلام) در این بخش ـ بعد از آنچه در بخش سابق آمد و فضاى روحى بنده گنهکار را براى توبه آماده کرد ـ به سراغ نکته هاى مهم دیگرى مى رود؛ به پیشگاه خدا عرضه مى دارد: «خداوندا! من معصیت کارترین بندگان گنهکار تو نیستم که آن ها را آمرزیده اى و نه زشت کارترین گنهکارى که بعد از گناه در مقام عذرخواهى برآمده و عذرش را پذیرفته اى و نه ستمکارترین کسى که به سوى تو آمده و توبه کرده و مشمول عفو و احسانت شده است»؛ (مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاکَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَمَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَمَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ اِلَیْکَ فَعُدْتَ عَلَیْهِ).
«ألوم» صیغه افعل تفضیل از ماده «لوم» به معناى سرزنش است و در این جا به معناى کسى است که استحقاق بیشترى براى سرزنش شدن دارد.
جمله اوّل اشاره به کسانى است که معصیت خداوند را مى کنند، ولى خداوند حتى بدون توبه گناه آن ها را مى بخشد، چرا که غفّار الذنوب است و این برترین
274
مقام لطف و کرم الهى است و در بعضى از آیات قرآن به آن اشاره شده است: (وَما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَیَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ)؛ «هر مصیبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام داده اید، و بسیارى را نیز عفو مى کند و از مجازات آن ها مى گذرد».(364)
جمله دوم اشاره به کسانى است که بعد از گناه در مقام عذرخواهى برمى آیند یا مى گویند: جاهل و نادان بودیم، یا اعتراف مى کنند که غلبه هواى نفس و وسوسه هاى شیطان آن ها را آلوده گناه کرده و یا حتى مى گویند که اعتماد به لطف و کرم خداوند سبب شده که از گناه پرهیز نکنند.
و جمله سوم اشاره به کسانى است که بعد از آلودگى به گناه توبه مى کنند و به سوى خدا بازمى گردند و رحمت خداوند نیز شامل آن ها مى شود و مشمول عفو او مى گردند.
خلاصه این که این بنده گنهکار، خود را با کسانى مقایسه مى کند که از او گنهکارتر بوده اند و مشمول لطف خدا شده اند؛ عرضه مى دارد: خدایا تو کسانى را که از من آلوده تر بوده اند عفو کرده اى، چگونه ممکن است مرا عفو نکنى؟ و این درواقع مقدمه اى است براى توبه هایى که در جمله هاى بعد آمده است.
آنگاه این بنده گنهکار بعد از آن همه مقدماتى که بیان کرد، در مقام توبه برمى آیدوعرضه مى دارد:«خداوندا!دراین جایگاهم به درگاهت توبه مى کنم،توبه کسى که از اعمالى که به آن اقدام کرده و از اندوخته هایى که فراهم ساخته بیمناک است و از حالتى که در آن قرار گرفته کاملاً شرمنده است»؛ (أَتُوبُ اِلَیْکَ فِی مَقَامِی هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ، خَالِصِ الْحَیَاءِ مِمَّا وَقَعَ فِیهِ).
«فَرَط» (بر وزن فقط) به معناى پیشى گرفتن و مقدم شدن است و گاه در
275
مواردى که پیشى گرفتن نابخردانه است نیز استعمال مى شود و بعضى از ارباب لغت، مانند صاحب مقاییس معتقدند که معناى اصلى، برطرف کردن چیزى از محل اصلى و دور ساختن آن است، سپس به معناى پیشى گرفتن به کار رفته است.
در کلام امام (علیه السلام) اشاره به گناهانى است که انسان به طور عمدى به سوى آن مى رود و با آگاهى آن را انجام مى دهد.
«مشفق» از ماده «اشفاق» و ریشه اصلى آن «شفق» است که به گفته راغب در مفردات، همان آمیخته شدن روشنایى روز با تاریکى شب است. سپس واژه «اشفاق» به معناى توجه وعنایت آمیخته با ترس به کار مى رود یا به معناى ترسى که آمیخته با محبت و احترام باشد. مثلاً به حالت انسانى که به کسى علاقه دارد و در عین حال از حوادثى که ممکن است براى او رخ دهد بیمناک است، اشفاق گفته مى شود.
راغب معتقد است: اگر این واژه با «من» متعدى شود جنبه خوف در آن غلبه دارد و اگر با «فى» متعدى شود، مسأله توجه و مراقبت در آن غلبه خواهد داشت. و با توجه به این که در کلام امام (علیه السلام) با «من» متعدى شده، به معناى بیمناک بودن بنده گنهکار است، از کارهاى خلافى که براى خود گردآورى کرده است.
درواقع امام (علیه السلام) در این سه جمله براى بنده توبه کار به سه حالت اشاره مى کند : اوّل حالت ندامت و پشیمانى، سپس حالت خوف و ترس از گناهانى که مرتکب شده و در نهایت، حیاء و شرم خالص از انجام آن همه گناه.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) نیز در کلام مشابهى مى فرماید: «طُوبَى لِکُلِّ نَادِمٍ عَلَى زَلَّتِهِ مُسْتَدْرِکٍ فَارِطٍ عَثْرَتَهُ؛ خوشا به حال کسى که از لغزش هاى خود پشیمان شده و در مقام جبران آنچه در آن پیشى گرفته، برآمده است».(365)
276

نکته