بخش چهارم
4. وَلا تَکْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ، یَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِکَ.
5. اِنَّکَ رَحِیمٌ بِمَنْ دَعَاکَ، وَمُسْتَجِیبٌ لِمَنْ نَادَاکَ.
ترجمه
4. «(خداوندا!) در آن روز که دربرابر شاهدان و گواهان، پرده از روى اعمال بندگانت برمى دارى، پرده اى را که (در این جهان) روى (گناهان) ما افکنده اى، برندار.
5. چراکه تو نسبت به کسانى که تو را مى خوانند مهربانى و نسبت به کسانى که تو را ندا مى دهند، اجابت کننده اى.
پرده از اعمال سوء ما بر مدار
امام (علیه السلام) در آخرین تقاضاى خود در این دعا عرضه مى دارد: «(خداوندا!) در آن روز که دربرابر شاهدان و گواهان، پرده از روى اعمال بندگانت برمى دارى، پرده اى را که (در این جهان) روى (گناهان) ما افکنده اى، برندار»؛ (وَلا تَکْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ، یَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِکَ).
واژه «اشهاد» جمع «شهید» یا «شاهد» است، به معناى گواهان، همان گونه که در قرآن مجید در سوره غافر، آیه 51 آمده است: (وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ)؛ «روزى که گواهان برمى خیزند».
225
گرچه بعضى احتمال داده اند که منظور از «اشهاد» فرشتگان گواه عمل باشد یا پیامبرانى که گواه اعمال امتشان اند، ولى به ظاهر، مراد، تمام گواهان است، اعم از فرشتگان و پیامبران و سایر مردم، زیرا در قیامت هنگامى که پرده ها کنار مى رود همگى شاهد اعمال بدان یا نیکان هستند.
«تبلو» از ماده «بلاء» در اصل به معناى کهنه کردن چیزى است. سپس به معناى امتحان به کار رفته، گویى با امتحان کردن مکرر چیزى، آن چیز فرسوده مى شود.
این معناى معروف و مشهور آن است، ولى در موارد نادر به معناى آشکار کردن نیز آمده، همان گونه که ابن فارس در مقاییس اللغه گفته است و در دعاى امام (علیه السلام) همین معنا مراد است. یعنى در آن روز که اعمال بندگانت را آشکار مى سازى، گناهانى را که در دنیا بر من پوشانده بودى آشکار نساز.
نظیر آنچه امام (علیه السلام) در این دعا از خدا تقاضا مى کند، در دعاى امیر مؤمنان على (علیه السلام) در مناجات شعبانیه آمده است، آن جا که عرضه مى دارد: «اِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا، وَانَا أحْوَجُ إلَى سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى، اِلَهِی قَدْ احْسَنْتَ الَیَّ إذْ لَمْ تُظْهِرْها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَ، فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَمَةِ عَلَى رُؤُسِ الْأَشْهادِ؛ خداوندا! گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى، حال آن که در قیامت به پوشاندن آن محتاج ترم! خداوندا! به من نیکى کردى، چرا که آن گناهان را در برابر احدى از بندگان صالحت (در دنیا) آشکار نساختى، در قیامت نیز دربرابر همه گواهان مرا رسوا مکن!».
درواقع این بخش از دعا مکمل بخش گذشته است که سخن از توبه در آن آمده است. هنگامى که انسان توبه واقعى کند، خداوند نه تنها او را مى بخشد، بلکه آن را از خاطره گواهان اعمال او محو مى سازد، همان گونه که در حدیثى که در کتاب شریف کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده، مى خوانیم: «اِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ، فَقُلْتُ وَکَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ؟ قَالَ: یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَانَا یَکْتُبَانِ عَلَیْهِ
226
وَیُوحِی اللَّهُ اِلَى جَوَارِحِهِ وَاِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ فَیَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ حِینَ یَلْقَاهُ وَلَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ؛ هنگامى که کسى از بندگان خدا توبه نصوح کند (توبه اى که در آن بازگشت به گناه نباشد) خداوند او را دوست مى دارد و گناه گذشته او را مى پوشاند. راوى که از یاران امام صادق (علیه السلام) است، عرض مى کند: چگونه مى پوشاند؟ امام (علیه السلام) مى فرماید: آن را از خاطر فرشتگانى که مأمور نوشتن اعمال او بودند محو مى کند و به جوارح و اعضاى او و همچنین زمینى که بر آن گناه کرده دستور مى دهد که گناهان او را مستور دارند، درنتیجه روز قیامت، هنگامى که خداوند متعال او را ملاقات مى کند هیچ گواهى نیست که به گناهان او گواهى دهد».(300)
امام (علیه السلام) سپس در آخرین جمله این دعا عرضه مى دارد: «خداوندا! تو نسبت به کسانى که تو را مى خوانند مهربانى و نسبت به کسانى که تو را ندا مى دهند، اجابت کننده اى»؛ (اِنَّکَ رَحِیمٌ(301) بِمَنْ دَعَاکَ، وَمُسْتَجِیبٌ لِمَنْ نَادَاکَ).
«نادا» از ماده «نداء» مى باشد که به گفته راغب در مفردات، بلند کردن صدا و آشکار ساختن آن است، ولى در بسیارى از موارد درمورد سخنى است که از فاصله دور گفته مى شود، چه این دور از نظر مقام باشد، مانند: (یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعیدٍ)(302 ) که اشاره به دورى آن ها (کافران) از خداست و چه دورى از نظر تصور (واظهار خضوع)، مانند آنچه درباره پیغمبران در قرآن مجید آمده است (وَزَکَرِیَّا اِذْ نَادَى رَبَّهُ).(303 )
227
در حدیثى که در کتاب شریف کافى از امام باقر (علیه السلام) آمده است، مى خوانیم که در تورات تحریف نشده آمده است: موسى از خداوند چنین تقاضا کرد: «یَا رَبِّ أَقَرِیبٌ أَنْتَ مِنِّی فَأُنَاجِیَکَ أَمْ بَعِیدٌ فَأُنَادِیَکَ؛ خداوندا! تو نزدیک هستى که من با تو نجوا کنم یا دور هستى که تو را ندا کنم؟». خداوند متعال به او وحى کرد: «یَا مُوسَى أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی؛ من همنشین کسى هستم که مرا یاد کند».(304)
گویا به کاربردن این واژه در دعاى فوق اشاره به این است که خداوندا! تو درخواست کسانى را که از تو دورند اجابت مى کنى، تا چه رسد به کسانى که نزدیک اند. ولى این واژه گاه به معناى مطلق صدا زدن مى آید، چه از دور باشد چه از نزدیک.
این دو جمله درواقع برگرفته از آیات قرآن مجید است؛ در یک جا مى فرماید : (قُلْ یا عِبادِىَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ)؛ «بگو: اى بندگان من ـ که بر خویشتن زیاده روى روا داشته اید ـ از رحمت خدا نومید مشوید. درحقیقت، خدا همه گناهان را مى آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است».(305)
و در جاى دیگر مى فرماید: (أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ)؛ «یا [کیست] آن کس که درمانده را ـ چون وى را بخواند ـ اجابت مى کند، و گرفتارى را برطرف مى سازد؟».(306)
در پایان این دعا ما نیز با استفاده از کلام امام (علیه السلام) عرضه مى داریم: خداوندا! تو را به عظمت و رحمت و رحمانیتت سوگند مى دهیم که حسن عاقبت نصیب ما کنى و ما را با توبه مقبول از این جهان ببرى! آمین یا رب العالمین!
228