حُسن عاقبت مهم ترین نعمت خدا
امام (علیه السلام) در این بخش از دعا که بخش پایانى آن مى باشد به یکى از مهم ترین مسائل زندگى انسان که حسن عاقبت از طریق توبه مقبول است با عبارتى بسیار دلنشین اشاره کرده، عرضه مى دارد: «(خداوندا!) هنگامى که ایّام زندگى ما به پایان رسد و مدت عمر ما سر آید و دعوت تو (از ما) که چاره اى از پذیرش آن نمى باشد فرا رسد، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و پایان آنچه را که فرشتگان اعمال ما آن را مى نویسند، توبه پذیرفته شده اى قرار ده که بعد از آن ما
217
را به خاطر گناهانى که انجام داده ایم و معصیت هایى که مرتکب شده ایم، مؤاخذه نکنى!»؛ (وَاِذَا انْقَضَتْ أَیَّامُ حَیَاتِنَا، وَتَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَاسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُکَ الَّتِی لابُدَّ مِنْهَا وَمِنْ اِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِی عَلَیْنَا کَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَلا مَعْصِیَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا).
«تصرّمت» از ماده «صرم» (بر وزن شرم) در اصل به معناى قطع کردن وچیدن میوه از درخت است، سپس به پایان گرفتن هر چیز اطلاق شده و شمشیر برنده را به این علت صارم مى گویند که به هر کس اصابت کند به عمر او پایان مى دهد، و در کلام امام (علیه السلام) اشاره به پایان عمر است.
«مُدَد» جمع «مدة» است که به معناى بخشى از زمان مى باشد و از آن جا که امام (علیه السلام) جمله را به صورت جمعى بیان کرده از واژه مدد به صورت جمع استفاده فرموده است.
منظور از حضور دعوت الهى، ظاهر شدن نشانه هاى مرگ است. دعوتى که به فرموده امام (علیه السلام) براى همه فرا مى رسد و همه باید این دعوت را اجابت کنیم.
البته این دعوت قبل از لحظه دیدن مرگ و فرشتگان قبض ارواح است، چرا که در آن هنگام توبه پذیرفته نمى شود، در حالى که امام (علیه السلام) در این تقاضاى خود از خدا مى خواهد که در آن حال توبه مقبولى داشته باشد.
قرآن مجید مى فرماید: (وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى اِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ اِنِّی تُبْتُ الاْن)؛ «توبه کسانى که مرتکب گناهان مى شوند تا زمانى که مرگ آن ها (در برابر آن ها) حاضر مى شود (و در آن لحظه) عرضه مى دارند: الان توبه مى کنیم (چنین توبه اى که بعد از دیدن مرگ است) پذیرفته نیست».(289)
در سوره غافر، آیه 85 نیز مى خوانیم: (فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ ایمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِى قَدْ خَلَتْ فِى عِبادِهِ وَخَسِرَ هُنالِکَ الْکَافِرُونَ)؛ «امّا هنگامى که عذاب ما را
218
مشاهده کردند، ایمانشان براى آن ها سودى نداشت. این سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش جارى شده و در آن جا کافران زیان کار شدند».
در بعضى از روایات وارد شده حتى تا زمانى که جان به گلوگاه برسد، توبه پذیرفته مى شود.(290 ) البته این در صورتى است که انسان مرگ را درمقابل خود حاضر نبیند، بلکه احتمال بازگشت را نیز بدهد والا ـ همان گونه که گفته شد ـ اگر به مرحله معاینه (دیدن) رسیده باشد توبه دیگر پذیرفته نیست.
1. توبه مقبول کدام است؟
از آیات شریف قرآن و روایات اسلامى استفاده مى شود که توبه ارکانى دارد و بدون آن ها پذیرفته نیست :
نخست این که از کار بدى که انجام داده به طور جدى پشیمان باشد؛
دوم این که نسبت به عدم انجام آن در آینده تصمیم قاطع داشته باشد؛
شرط سوم این که اگر توبه کار حقوقى را از مردم پایمال کرده به آن ها بازگرداند حتّى اگر خودشان در حیات نیستند به وارثان آن ها برساند؛
چهارم این که اگر حیثیت و آبروى کسانى را از طریق اهانت و غیبت و مانند آن خدشه دار کرده از آن ها حلیّت بطلبد؛
اضافه بر این ها باید با اعمال صالح در آینده، گذشته را جبران نماید تا توبه او در درگاه خداوند پذیرفته شود.
البته کسى که در آستانه مرگ است ناچار است حقوق مردم را از طریق وصیّت قطعى به آن ها برساند و نسبت به آینده بر فرض ادامه حیات تصمیم قطعى داشته باشد.
219
خلاصه این که توبه مقبول همان توبه اى است که امام (علیه السلام) در این دعا به آن اشاره فرموده، توبه اى که بعد از آن هرگز گرد گناه نگردیم و آلوده به معصیت نشویم.
درباره شرایط و آثار توبه، به خواست خدا در ذیل دعاى دوازدهم وسى ویکم که دعاهاى توبه است، بحث بیشترى خواهیم داشت.
«ذنب» و «معصیت» هر دو به معناى گناه است، هرچند ریشه اصلى این دو با هم متفاوت مى باشد، زیرا «ذنب» در اصل به معناى دنبال چیزى را گرفتن است، سپس به هر کارى که سرانجامش وخیم است گفته شده، در حالى که «معصیت» در اصل به معناى نافرمانى کردن است(291) و گاه گفته شده «ذنب» به معناى کارى است که موجب استحقاق مجازات مى شود، ولى «معصیت» به معناى ترک اطاعت است.(292 )
«اجتراح» از ماده «جرح» به معناى کسب کردن و گاه به معناى زخم زدن به کار رفته و در دعاى امام (علیه السلام) به معناى اکتساب گناه است هرچند بعضى گفته اند(293) که اجتراح به کارهایى گفته مى شود که با اعضا و جوارح انجام مى گردد.
و «اقتراف» از ماده «قرف» (بر وزن حرف) در اصل به معناى کندن پوست اضافى از درخت است، ولى این واژه بیشتر به معناى اکتساب و به دست آوردن چیزى به کار رفته و در کلام امام (علیه السلام) به معناى انجام گناهان است.