فهرست کتاب


عرفان اسلامی جلد 3(شرحی جامع بر صحیفه سجادیه)

آیت الله مکارم شیرازی

1. اهمیت ساعات فراغت

شکى نیست که انسان نمى تواند پیوسته مشغول کسب و کار، تجارت، صنعت و تحصیل علم باشد یا پیوسته اشتغال به عبادت و نماز و دعا داشته باشد.
به فرض که بتواند این کار را انجام دهد نشاط خود را براى کار از دست مى دهد و وظایف را به خوبى انجام نخواهد داد.
به همین دلیل همیشه ساعات فراغتى براى افراد قرار داده اند که در آن تجدید نیرو و نشاط کنند و به اصطلاح، راندمان کار آن ها بیشتر شود.
در روایات گذشته نیز اشارات روشنى به این حقیقت شده بود.
اضافه بر این، در طول سال، تعطیلاتى به عناوین مختلف در نظر گرفته مى شود و یا حتى مرخصى هایى به افراد داده مى شود تا براى ادامه کار تجدید قوا و نیرو کنند.
ولى این ساعات و ایّام فراغت با آن همه اهمیتى که دارد اگر از تحت نظارت و مدیریت صحیح خارج شود مى تواند به مشکل مهمى مبدّل گردد. به همین دلیل بر مسئولان فرهنگى جامعه و حتى پدر و مادرها نسبت به فرزندان خود لازم است که برنامه ریزى صحیحى براى این ساعات و ایّام داشته باشند.
213
تنوّع سرگرمى ها مانند شرکت در مسابقه ها یا تماشاى مسابقه ها، داشتن مجلس شعر و ادب، مشغول شدن به ورزش و مسافرت و امثال آن اگر به طور صحیح انجام شود نتیجه مطلوبى خواهد داشت. ولى متأسفانه در دنیاى امروز سرگرمى هاى ناسالم با جاذبه هاى قوى در انتظار جوانان است و همچنین سرگرمى هاى کاذب مانند بازى هاى رایانه اى و امثال آن.
و جالب است که امام (علیه السلام) با ذکر این جمله که خداوندا! اوقات فراغت ما را آن چنان کن که نویسندگان گناهان، نامه اعمال ما را از ذکر هرگونه گناه خالى دارند و نویسندگان حسنات با نوشتن حسنات ما مسرور وشاد باشند، نگرانى خود را از این که از ساعات فراغت استفاده نامطلوب شود بیان فرموده است.
این سخن را با حدیث دیگرى از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پایان مى دهیم، فرمود: «خَلَّتَانِ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ فِیهِمَا مَفْتُونٌ: الصِّحَّةُ وَالْفَرَاغُ؛ دو حالت است که بسیارى از مردم در آن دو حالت گرفتار غفلت مى شوند: تندرستى و فراغت».(285)
این نکته نیز قابل توجه است که مى توان اوقات فراغت را با امورى پر کرد که جزء حسنات محسوب مى شود، مانند صله رحم، عیادت بیماران، سفرهاى زیارتى و مانند آن، و شاید کلام امام (علیه السلام) که عرضه مى دارد: «یَتَوَلَّى کُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ» اشاره به این نکته هم باشد.
2. کاتبان حسنات و سیئات
از آیات متعددى از قرآن مجید و روایات استفاده مى شود که خداوند مأمورانى از فرشتگان براى ضبط اعمال انسان قرار داده که همواره با او هستند و حسنات و سیئات او را مى نویسند و در آیات شریفه قرآن یکى از آن ها فرشته یمین (طرف راست) و دیگرى فرشته شمال (طرف چپ) نام نهاده شده اند.
214
در سوره «ق» آیه 17 مى خوانیم: (اِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ)؛ «به خاطر بیاورید هنگامى را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان اند اعمال او را دریافت مى دارند».
و در آیه 18 سوره «ق» مى فرماید: (ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ اِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتِیدٌ)؛ «انسان هیچ سخنى را بر زبان نمى آورد مگر این که فرشته اى مراقب و آماده براى ضبط آن نزد او حاضر است!».
از روایات اسلامى استفاده مى شود که فرشته سمت راست مأمور نوشتن حسنات است و فرشته سمت چپ مأمور نوشتن سیئات.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) از اجدادش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «صَاحِبُ الْیَمِینِ أَمِیرٌ عَلَى صَاحِبِ الشِّمَالِ فَاِذَا عَمِلَ الْعَبْدُ السَّیِّئَةَ قَالَ صَاحِبُ الْیَمِینِ لِصَاحِبِ الشِّمَالِ: لا تَعْجَلْ وَأَنْظِرْهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَاِنْ مَضَى سَبْعُ سَاعَاتٍ وَلَمْ یَسْتَغْفِرْ قَالَ: اکْتُبْ فَمَا أَقَلَّ حَیَاءَ هَذَا الْعَبْدِ؛ فرشته سمت راست امیر بر فرشته سمت چپ است. هنگامى که انسان گناهى کند فرشته سمت راست به فرشته سمت چپ مى گوید: در نوشتن آن عجله نکن و هفت ساعت به او مهلت ده. اگر هفت ساعت بگذرد و توبه نکند به او مى گوید: گناه او را بنویس، چقدر این بنده گنهکار بى حیاست!».(286 )
در این قسمت از دعاى امام (علیه السلام) نیز به نویسندگان سیئات و حسنات اشاره شده و از خداوند تقاضا مى کند که اوقات فراغت آن چنان بگذرد که نوشته کاتبان سیئات خالى از ذکر سیئات و نوشته نویسندگان حسنات از آن سرشار باشد (ذکر صیغه جمع درمورد نویسندگان اعمال در هر دو مورد به این دلیل است که مجموع بندگان در نظر گرفته شده اند).
215
روشن است که خداوند به ظاهر و باطن همه بندگان خود احاطه علمى دارد و اگر فرشتگانى را مأمور ساخته که همواره با او باشند و اعمال نیک و بد او را بنویسند براى این است که اتمام حجت بیشترى شود و تأکیدى بر مسأله نگهدارى حساب صاحبان اعمال باشد و انسان بداند هیچ گاه تنها نیست و همیشه زیر نظر مراقبین الهى است و به یقین توجه به این معنا اثر بازدارندگى در برابر اعمال سوء و اثر تشویق کنندگى در برابر اعمال نیک دارد.
از بعضى از روایات نیز استفاده مى شود که فرشتگان شب غیر از فرشتگان روز هستند، ازجمله در حدیثى که در کتاب شریف کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است مى خوانیم: «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): أَخْبِرْنِی بِأَفْضَلِ الْمَوَاقِیتِ فِی صَلاةِ الْفَجْرِ فَقَالَ: مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ، اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ (وَقُرْآنَ الْفَجْرِ اِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً)(287 )، یَعْنِی صَلاةَ الْفَجْرِ تَشْهَدُهُ مَلائِکَةُ اللَّیْلِ وَمَلائِکَةُ النَّهَارِ فَاِذَا صَلَّى الْعَبْدُ الصُّبْحَ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أُثْبِتَتْ لَهُ مَرَّتَیْنِ أَثْبَتَهَا مَلائِکَةُ اللَّیْلِ وَمَلائِکَةُ النَّهَارِ؛ یکى از یاران حضرت از او پرسید: بهترین زمان براى اقامه نماز صبح چه وقتى است؟ فرمود: همراه طلوع فجر. خداوند متعال مى فرماید: قرآن فجر (نماز صبح هنگام طلوع فجر) مورد مشاهده است، یعنى فرشتگان شب و فرشتگان روز آن را مى بینند، از این رو هنگامى که انسان نماز صبح را همراه طلوع فجر بخواند، در دو جا ثبت مى شود، فرشتگان شب و فرشتگان روز هر دو آن را مى نویسند».(288)
درواقع این جایزه و تشویقى است براى کسانى که اول طلوع فجر نماز را مى خوانند، زیرا خواندن نماز در طلوع فجر براى بسیارى از مردم مشکل است، برخلاف نمازهاى دیگر که خواندن آن در اول وقت چندان مشکل نیست.
216

بخش سوم:

وَاِذَا انْقَضَتْ أَیَّامُ حَیَاتِنَا، وَتَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَاسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُکَ الَّتِی لا بُدَّ مِنْهَا وَمِنْ اِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِی عَلَیْنَا کَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَلا مَعْصِیَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا.
ترجمه
3. (خداوندا!) هنگامى که ایّام زندگى ما به پایان رسد و مدت عمر ما سر آید و دعوت تو (از ما) که چاره اى از پذیرش آن نمى باشد فرا رسد، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و پایان آنچه را که فرشتگان اعمال ما آن را مى نویسند، توبه پذیرفته شده اى قرار ده که بعد از آن ما را به خاطر گناهانى که انجام داده ایم و معصیت هایى که مرتکب شده ایم، مؤاخذه نکنى!

شرح و تفسیر