وظائف ما در اوقات فراغت
مسأله اوقات فراغت یکى از مهم ترین مسائل زندگى انسان هاست. بدیهى است که انسان نمى تواند همیشه مشغول کسب و کار یا مطالعه و درس و تدریس و یا حتى پیوسته مشغول عبادت باشد، زمان فراغتى براى تجدید قوا و کسب نیرو و آرامش لازم است، امّا این زمان فراغت چگونه مى گذرد؟ و انسان در آن به چه امورى مشغول است؟
209
اوقات فراغت مى تواند سرنوشت ساز باشد و مسیر زندگى انسان را تغییر دهد، به همین دلیل در تعلیمات اسلامى بحث هاى مهمى درباره اوقات فراغت وارد شده که بعد از تفسیر دعاى امام (علیه السلام) به آن اشاره خواهیم کرد. اکنون با توجه به آنچه گفته شد به سراغ تفسیر دعاى امام (علیه السلام) مى رویم.
عرضه مى دارد: «(خداوندا!) اگر براى ما زمان فراغتى از کارها مقدر فرموده اى، آن را فراغتى سالم قرار ده که آفت و گناهى در آن دامان ما را نگیرد و خستگى و ملالى در آن به ما نرسد»؛ (فَاِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلامَةٍ لا تُدْرِکُنَا فِیهِ تَبِعَةٌ وَلا تَلْحَقُنَا فِیهِ سَأْمَةٌ).
«فراغ»، هم به معناى بیکارى مى آید که در روایات از آن نکوهش شده و هم به معناى ترک کارهاى روزانه براى استراحت و مانند آن.
«تبعة» از ماده «تَبَع» و«تَباعَه» در اصل به معناى پیروى کردن است، سپس به معناى کار خلافى که از آن پیروى مى شود اطلاق شده و آنچه در دعاى امام (علیه السلام) آمده اشاره به همین معناى اخیر است، یعنى در ایام فراغت کارى کنیم که گناهى دامن گیر ما نشود.
«سأمة» به معناى خستگى و سستى و ملالت و افسردگى از ادامه کار یا بعضى از جریانات زندگى آمده است. قرآن مجید درباره فرشتگان مى گوید: (یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ وَهُمْ لا یَسْأَمُونَ)؛ «شب و روز براى او تسبیح مى گویند و خسته نمى شوند».(280)
همان گونه که اشاره شد ساعت فراغت ساعتى است که خالى از برنامه هاى جدّى و رسمى زندگى است، نه ساعت کار است، نه ساعت درس و مطالعه، و نه ساعت خواب، و هر کس آن را با چیزى پر مى کند و چه بسیارند کسانى که آن را با سرگرمى هاى ناسالم و برنامه هاى گناه آلود پر مى نمایند یا به کارهاى
210
خسته کننده اى مى پردازند که نشاط آن ها را براى برنامه هاى آینده از میان مى برد. امام (علیه السلام) از خدا تقاضا مى کند که ساعت فراغت، ساعت سلامت از هرگونه گناه و نیز از هرگونه خستگى و ملالت باشد.
لذا امیرمؤمنان على (علیه السلام) در یکى از کلمات قصار نهج البلاغه مى فرماید: «لِلْمُؤْمِنِ ثَلاثُ سَاعَاتٍ: فَسَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ، وَسَاعَةٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَبَیْنَ لَذَّتِها فِیَما یَحِلُّ وَیَجْمُلُ. وَلَیْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً اِلاَّ فِی ثَلاثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِی مَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ؛ انسان باایمان ساعات شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم مى کند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى کند و قسمت دیگرى را براى ترمیم معاش و کسب و کار زندگى قرار مى دهد و قسمت سوم را براى بهره گیرى از لذات حلال و دلپسند مى گذارد و سزاوار نیست که انسان عاقل حرکتش جز در سه چیز باشد: مرمت معاش، گامى در راه معاد و لذت در غیر حرام».(281)
یکى از ساعات فراغت که گاه از آن به ساعت غفلت تعبیر شده ساعات اول شب است که بیشتر فعالیت هاى شغلى تمام شده و هنوز وقت استراحت و خواب نرسیده و مردم در این ساعت درواقع کار مهمى ندارند و آن را با برنامه هاى سرگرم کننده اى پر مى کنند که گاه خطرناک و گناه آلود است.
در حدیثى از امام باقر (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «اِنَّ اِبْلِیسَ عَلَیْهِ لَعَائِنُ اللَّهِ یَبُثُّ جُنُودَ اللَّیْلِ مِنْ حَیْثُ تَغِیبُ الشَّمْسُ وَتَطْلُعُ فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِی هَاتَیْنِ السَّاعَتَیْنِ وَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ اِبْلِیسَ وَجُنُودِهِ وَعَوِّذُوا صِغَارَکُمْ فِی تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ فَاِنَّهُمَا سَاعَتَا غَفْلَةٍ؛ شیطان که لعنت خدا بر او باد، لشکر شبانه خود را هنگامى که آفتاب غروب مى کند وهنگامى که آفتاب طلوع مى کند در همه جا پراکنده مى سازد، لذا ذکر
211
خداوند متعال را در این دو ساعت زیاد بر زبان جارى کنید و به او از شر ابلیس و لشکریانش پناه ببرید و فرزندان کوچک خود را در این دو ساعت در پناه خدا قرار دهید، چرا که این دو ساعت، ساعت هاى غفلت است».(282)
و یکى از فلسفه هاى نماز غفیله همین است که انسان در آن ساعت که ساعت غفلت است به درگاه خدا روى آورد و از وسوسه هاى هواى نفس و شیطان برکنار بماند.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده که فرمود: «لا تَتْرُکُوا رَکْعَتَیِ الْغَفْلَةِ وَهُمَا بَیْنَ الْعِشَاءَیْن؛ دو رکعت نماز غفلت (غفیله) را ترک نکنید و آن در میان مغرب و عشاست».(283)
سید على خان در شرح صحیفه سجادیه خود در این جا روایات متعددى را در ذم بیکارى (کسى که پیوسته بیکار است) ذکر کرده ازجمله حدیثى که مرحوم کلینى در کتاب شریف کافى از امام کاظم (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «اِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَعَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ؛ خداوند متعال بنده پرخواب بیکار را مبغوض مى دارد».(284)
ولى ظاهر این است که دعاى امام (علیه السلام) ارتباطى با مسأله فراغت به معناى بیکارى ندارد، بلکه اشاره به ساعات استراحت و ترک کار براى سرگرمى است که جزء ساعات حساس زندگى مى باشد و بسیارى از مشکلات اجتماعى از همین ساعت سرچشمه مى گیرد.
و از آن جا که ساعات غفلت به گونه اى که گفته شد ممکن است آلوده به انواع گناهان شود امام (علیه السلام) در ادامه این سخن عرضه مى دارد: «(خدایا! چنان مقرّر فرما
212
که این ساعات، به گناه آلوده نشود) تا این که فرشتگان نویسنده گناهان با نامه اعمالى خالى از ذکر گناهان ما از نزد ما بازگردند و (همچنین) فرشتگان نویسنده حسنات هنگامى که از سوى ما بازمى گردند به خاطر حسناتى که از ما نوشته اند مسرور باشند!»؛ (حَتَّى یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ السَّیِّئَاتِ بِصَحِیفَةٍ خَالِیَةٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا، وَیَتَوَلَّى کُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ بِمَا کَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا).
بنابراین همان گونه که مى توان ساعات استراحت را با گناه پر کرد مى توان با حسنات و تفریحات سالم که موجب سعادت و رستگارى انسان شود، پر نمود.