بخش چهارم
17. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِینَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَیْمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیَتِکَ، هَادِیاً اِلَى طَاعَتِکَ، مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِکَ.
ترجمه
17. خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و چپ و از تمام اطرافمان حفظ کن، حفظى که ما را از معاصى نگه دارد و به اطاعت تو رهنمون شود و به راه محبت تو وا دارد.
ما را از همه گناهان حفظ کن
امام (علیه السلام) در این بخش از دعا بعد از درود بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) به سراغ آسیب هایى مى رود که در مسیر عبودیت پروردگار، از هر ناحیه اى ممکن است به انسان برسد و از خداوند تقاضاى محفوظ ماندن از آن را مى کند، عرضه مى دارد (علیهم السلام) «خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و چپ و از تمام اطرافمان حفظ کن، حفظى که ما را از معاصى نگه دارد و به اطاعت تو رهنمون شود و به راه محبت تو وا دارد»؛ (اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِینَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَیْمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیَتِکَ، هَادِیاً اِلَى طَاعَتِکَ، مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِکَ).
این سخن در واقع برگرفته از آیه شریفه قرآن است که از قول ابلیس هنگامى که رانده درگاه خداوند شد نقل شده است، مى گوید: (قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنِى لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ
433
صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ * ثُمَّ لاَتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلاَتَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ)؛ «ابلیس گفت: «به سبب آن که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقیم تو، در کمین آن ها مى نشینم * سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آن ها، به سراغشان مى روم؛ و اکثر آن ها را شکرگزار نخواهى یافت».(547)
البته معلوم است که چهار طرف اشاره به این مى باشد که دشمن ممکن است از هر یک از این چهار سو به انسان حمله کند بنابراین باید مراقب چهار طرف باشد و این که سمت بالا و پایین ذکر نشده یا به خاطر آن است که انسان معمولاً در چهار سمت فوق فعالیت دارد و ممکن است دشمن از یکى از آن ها حمله کند و یا ذکر چهار طرف کنایه از این است که از هر سو ممکن است حمله شود.
البته در روایتى از امام باقر (علیه السلام) تفسیر عمیق ترى براى این چهار جهت بیان شده است، مى فرماید:
«منظور شیطان این است که من به سراغ انسان از پیش رو مى روم و آخرت را در نظر او کم ارزش جلوه مى دهم، و از پشت سر مى روم که آن ها را به گردآورى اموال و جمع کردن ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به بهانه نیاز فرزندان و وارثان دعوت کنم، و از طرف راست مى روم و امور دین آن ها را از طریق زینت بخشیدن به گمراهى و جلوه دادن شبهات فاسد مى کنم، و از طرف چپ به سراغ آن ها مى روم و لذات را در نظر آن ها محبوب و شهوات را بر قلوب آن ها غالب مى سازم».(548)
جمله «وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا؛ از تمام اطراف ما» ممکن است از قبیل ذکر عام بعد از خاص باشد و جنبه تأکید داشته باشد، مانند این که مثلا مى گوییم: خویشاوندان
434
ما را دعوت کن و بعد آن ها را یک به یک نام ببریم، سپس بگوییم: همه آن ها را دعوت کن.
این احتمال نیز داده شده که «جَمِیعِ نَوَاحِینَا» شامل طرف بالا و پایین نیز بشود، یعنى خداوندا! از شش جهت ما را حفظ کن. و یا شامل تمام جهات مادى و معنوى نیز گردد.
سپس امام (علیه السلام) به شرح این تقاضا پرداخته، عرضه مى دارد: «مرا چنان حفظ کن که از معصیت تو دور بمانم و به طاعت تو هدایت شوم در حالى که محبت تو مرا به این کارها دعوت کند»؛ (حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیَتِکَ، هَادِیاً اِلَى طَاعَتِکَ، مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِکَ).
مقدم داشتن حفظ از معصیت، بر هدایت به سوى اطاعت، به خاطر آن است که تا صفحه قلب انسان از آلودگى به گناهان پاک نشود اطاعت به صورت صحیح انجام نخواهد شد.
تعبیر «مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِکَ» مى تواند اشاره به این باشد که انگیزه من در ترک گناه وانجام اطاعات، نه عشق به ثواب باشد، نه ترس از عذاب، بلکه انگیزه من محبت من به ذات پاک تو باشد.
و در حقیقت شبیه حدیث معروفى است که از امیرمؤمنان على (علیه السلام) نقل شده که مى فرماید: «اِلَهِی مَا عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِکَ وَ لاَ طَمَعاً فِی ثَوَابِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُکَ؛ خداوندا! من تو را به خاطر ترس از مجازاتت عبادت نکردم و نه به خاطر طمع در ثوابت، بلکه تو را شایسته عبودیت دیدم و بندگى ات را اختیار کردم».(549)
البته شکّى نیست که پرهیز از گناه به خاطر ترس از عذاب و یا انجام اطاعات
435
به خاطر درک ثواب، کار مطلوبى است، به دلیل این که بسیارى از آیات قرآن از همین دو راه مردم را به سوى اطاعت و ترک معصیت دعوت کرده و امکان ندارد دعوت الهى به سوى امرى باشد که مطلوب او نباشد. ولى به یقین عبور از این مرحله و رسیدن به مرحله محبت که انگیزه، فقط عشق به ذات پاک پروردگار باشد مطلوب مهم ترى و مقام والاترى است.
436