فهرست کتاب


عرفان اسلامی جلد دوم(شرح جامع بر صحیفه سجادیه)

آیت الله مکارم شیرازی

بخش سوم

12. وَ هَذَا یَوْمٌ حَادِث جَدِیدٌ، وَ هُوَ عَلَیْنَا شَاهِدٌ عَتِیدٌ، اِنْ أَحْسَنَّا وَدَّعَنَا بِحَمْدٍ، وَاِنْ أَسَأْنَا فَارَقَنَا بِذَمٍّ.
13. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِکَابِ جَرِیرَةٍ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ.
14. وَ أَجْزِلْ لَنَا فِیهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ، وَ أَخْلِنَا فِیهِ مِنَ السَّیِّئَاتِ، وَ امْلاَْ لَنَا مَا بَیْنَ طَرَفَیْهِ حَمْداً وَ شُکْراً وَ أَجْراً وَ ذُخْراً وَ فَضْلاً وَ اِحْسَاناً.
15. اللَّهُمَّ یَسِّرْ عَلَى الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ مَؤُونَتَنَا، وَ امْلاَْ لَنَا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا، وَلاَ تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا.
16. اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا فِی کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِهِ حَظّاً مِنْ عِبَادِکَ، وَ نَصِیباً مِنْ شُکْرِکَ وَ شَاهِدَ صِدْقٍ مِنْ مَلاَئِکَتِکَ.

ترجمه
12. (خداوندا!) امروز روز جدیدى است و شاهد و گواه بر ماست. اگر نیکى کنیم با حمد و ستایش از ما وداع مى کند و اگر بدى کنیم با نکوهش از ما جدا خواهد شد.
13. خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست و حسن مصاحبت با این روز را روزى ما گردان. خدایا! ما را از این که به صورت زشت و بدى از آن جدا شویم، این که مرتکب جرم و جنایتى گردیم یا صغیره و کبیره اى مرتکب شویم محفوظ دار.
14. (خداوندا!) در این روز حسنات بزرگى را به ما عطا کن. ما را در این روز از همه گناهان و زشت کارى ها بازدار و امروز را براى ما از آغاز تا پایان پر از حمد و شکر و اجر و ذخیره و فضل و احسان خود ساز.
415
15. خداوندا! زحمت نوشتن اعمال ما را بر کرام الکاتبین (فرشتگان ثبت اعمال) آسان گردان، و نامه هاى اعمال ما را از حسنات ما پر کن، و ما را نزد آن ها به سبب اعمال بدمان رسوا مکن.
16. بارالها! براى ما در هر ساعتى از ساعات امروز بهره اى از برکات بندگان صالحت و نصیبى از شکرت و گواه صادقى از فرشتگانت قرار ده.

شرح و تفسیر

روزها گواه ما هستند!

آنچه در بخش هاى گذشته آمد بیان صفات جمال و جلال خدا و توحید او در جهات مختلف بود و با این عرفان ناب آمادگى براى تقاضاى حاجات فراهم شده است و در این بخش امام (علیه السلام) خواسته هاى خود را از پروردگار مطرح مى کند.
به عنوان مقدمه اشاره به روزى که در آن زندگى مى کند کرده، چنین عرضه مى دارد: «(خداوندا!) امروز روز جدیدى است و شاهد و گواه بر ماست. اگر نیکى کنیم با حمد و ستایش از ما وداع مى کند و اگر بدى کنیم با نکوهش از ما جدا خواهد شد»؛ (وَ هَذَا یَوْمٌ حَادِث جَدِیدٌ، وَ هُوَ عَلَیْنَا شَاهِدٌ عَتِیدٌ(519)، اِنْ أَحْسَنَّا وَدَّعَنَا بِحَمْدٍ، وَ اِنْ أَسَأْنَا فَارَقَنَا بِذَم).
جمله «هذا یوم حادث جدید» اشاره به مسئولیت هایى است که انسان در هر روز دارد و باید مراقب آن باشد، چرا که یکى از شهود روز قیامت همین ایام و روزهایى است که بر ما مى گذرد. گویى روز داراى عقل و شعور است، اگر ما در
416
آن به سراغ اطاعت فرمان خدا برویم ما را ستایش مى کند و اگر به سراغ بدى ها برویم به هنگام غروب که مى خواهد از ما جدا شود ما را نکوهش مى کند.
مطابق آنچه مرحوم کلینى در کافى نقل مى کند، امام صادق (علیه السلام) همین معنا را به تعبیر دیگرى بیان کرده است، مى فرماید: «مَا مِنْ یَوْمٍ یَأْتِی عَلَى ابْنِ آدَمَ اِلاَّ قَالَ لَهُ ذَلِکَ الْیَوْمُ: یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ وَ أَنَا عَلَیْکَ شَهِیدٌ فَقُلْ فِیَّ خَیْراً وَ اعْمَلْ فِیَّ خَیْراً أَشْهَدْ لَکَ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَاِنَّکَ لَنْ تَرَانِی بَعْدَهَا أَبَداً. قَالَ: وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) اِذَا أَمْسَى یَقُولُ : مَرْحَباً بِاللَّیْلِ الْجَدِیدِ وَ الْکَاتِبِ الشَّهِیدِ اکْتُبَا عَلَى اسْمِ اللَّهِ ثُمَّ یَذْکُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ؛ هیچ روزى بر انسان نمى گذرد، مگر این که خطاب به انسان مى گوید: من روز تازه اى هستم و گواه اعمال توام، سخن نیکو بگو و عمل نیک به جا آور تا من در روز قیامت به سخنان نیک و کارهاى نیکت گواهى دهم، زیرا تو بعد از این هرگز مرا نخواهى دید (تا در صحنه محشر). سپس امام صادق (علیه السلام) مى افزاید: على (علیه السلام) هنگام غروب مى فرمود: مرحبا به این شب جدید و نویسنده گواه (بر اعمال)، به نام خدا اسم ما را بنویسید (اى شب و اى گواه اعمال). امیرمؤمنان على (علیه السلام) این سخن را مى گفت، سپس به ذکر خداوند مى پرداخت».(520)
از آیات قرآن و روایات اسلامى به خوبى استفاده مى شود که خداوند شهود متعددى بر اعمال انسان ها گمارده، با این که شهادت خودش فوق همه این هاست، ولى براى این که انسان بیشتر مراقب اعمال و رفتار خویش باشد این گواهان گمارده شده اند.
از جمله آن ها مکان و زمان است. قرآن درباره شهادت مکان در سوره زلزال مى گوید: (یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا)؛ «روز قیامت، زمین اخبار خود را بازگو مى کند»،(521) همان گونه که در روایتى در تفسیر آن از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وارد شده
417
است که فرمود: «أَتَدْرُونَ مَا أخْبَارُها؟؛ آیا مى دانید منظور از اخبار زمین چیست؟ گفتند: خدا و پیغمبرش آگاه ترند. فرمود:
«أخْبَارُهَا أنْ تَشْهَدَ عَلَى کُلِّ عَبْدٍ وَأَمَةٍ بِمَا عَمِلُوا عَلى ظَهْرِهَا، تَقُولُ: عَمِلَ کَذا وکَذا، یَوْمَ کَذا، فَهَذا أخْبَارُها؛ منظور از خبر دادن زمین این است که اعمالى را که هر مرد وزنى بر روى زمین انجام داده است خبر مى دهد. مى گوید: فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبر دادن زمین!».(522)
حتى در حدیثى وارد شده است که فرمود: «هنگامى که به مسجد مى روید در جاهاى مختلف مسجد نماز بخوانید، زیرا هر زمینى جداگانه گواهى مى دهد؛ صَلُّوا مِنَ الْمَسَاجِدَ فِی بِقاعٍ مُخْتَلِفَةٍ، فَإِنَّ کُلَّ بُقْعَةٍ تَشْهَدُ لِلْمُصَلِّی عَلَیْهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ».(523)
در تفسیر آیه شریفه (وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ)(524) مفسران احتمالات زیادى داده اند و چندین تفسیر آن به گواهى دادن ایام خاص، مانند عید قربان یا روز جمعه و یا مطلق روزها باز مى گردد.(525)
ولى در هر حال، این نکته حائز اهمیت است که آیا این گواهى به زبان قال است یا به زبان حال؟ اگر معتقد باشیم که تمام موجودات عالم، حتى جمادات و موجودات بى جان، براى خود درک و شعورى دارند و مى توانند گواهى دهند، زبان آن ها زبان قال است، آن گونه که از بعضى از آیات قرآن استفاده مى شود، از جمله در آیه 74 سوره بقره مى خوانیم: (وَ اِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ)؛ «بعضى از سنگ ها از فراز کوه از خوف خدا به زیر مى افتند».
همچنین در آیه عرض امانت خداوند مى فرماید: (اِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى
418
السَّمَاواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ اِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً)؛ «ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهى) را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، آن ها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند (و اظهار ناتوانى کردند)؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ستمکار و نادان بود (چون بر خود ستم کرد و قدر این مقام والا را ندانست)».(526)
و در آیه شریفه 44 سوره اسراء آمده است: (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَ اِنْ مِنْ شَىْءٍ اِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَکِنْ لاَ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ اِنَّهُ کَانَ حَلِیماً غَفُوراً)؛ «آسمان هاى هفت گانه وزمین وکسانى که در آن ها هستند، همه تسبیح او مى گویند؛ و هیچ موجودى نیست، جز آن که تسبیح و حمد او مى گوید؛ ولى شما تسبیح آن ها را نمى فهمید؛ او داراى حلم و آمرزنده است».
ولى گروهى معتقدند که همه این ها اشاره به زبان حال است و منظور از زبان حال این است که وجود آن ها و نظاماتى که بر آن ها حاکم است گواهى بر این امور مى دهد. درست مانند این که مى گوییم: این تابلوى زیبا گواهى مى دهد که نقاش چیره دستى آن را به وجود آورده است. این گواهى به زبان حال است.
سپس امام (علیه السلام) در جمله سیزدهم و چهاردهم پنج تقاضاى مهم از پیشگاه پروردگار مى کند. نخست بر محمد و آل محمد درود مى فرستد و سپس عرضه مى دارد: «خداوندا! حُسن مصاحبت با این روز را روزى ما گردان»؛ (اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ).
منظور از حسن مصاحبت این است که در این روز فرمان او را اطاعت کنیم و وظایف خود را به خوبى انجام دهیم. در واقع امام (علیه السلام) روز را همچون دوست و رفیق و مصاحبى شمرده و حسن مصاحبت با آن را از پروردگار تقاضا کرده است.
419
سپس در دومین تقاضا عرضه مى دارد: «خدایا! ما را از این که به صورت زشت و بدى از آن جدا شویم، این که مرتکب جرم و جنایتى گردیم یا صغیره و کبیره اى مرتکب شویم، محفوظ دار»؛ (وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِکَابِ جَرِیرَةٍ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ).
در واقع، انسان هنگامى که با کسى همنشین مى شود، هم باید در مدت همنشینى با او به خوبى رفتار کند و هم زمانى که مى خواهد خداحافظى کند و جدا شود. امام (علیه السلام) هر دو را در مورد مصاحبت با ایام از خداوند طلبیده است؛ همنشینى خوب به وسیله اطاعت فرمان خدا و جدایى خوب به وسیله ترک گناهان صغیره و کبیره.
درباره این که چه تفاوتى میان «جَرِیرَةٍ» و «صغیره» و «کبیره» است، مى توان گفت: «جَرِیرَةٍ» از ماده «جَرّ» به معناى کشیدن به سوى چیزى است، یعنى امورى که انسان آن را به سوى خود مى کشد و به گناه منتهى مى شود. البته گاه به خود گناه نیز «جَرِیرَةٍ» مى گویند، ولى «صغیره» و «کبیره» بر خود گناه اطلاق مى شود.
در ضمن باید توجه داشت که در عبارت فوق، «جَرِیرَةٍ» و «صغیره» و «کبیره» به وسیله «أو» با هم عطف شده اند که نشان مى دهد آن ها باهم متفاوت اند. اولى جذب کردن عوامل گناه است، دومى گناهان صغیره و سومى گناهان کبیره است.
«ارتکاب» از ماده «رُکوب» به معناى سوار شدن بر چیزى است. گویى «جریره» چیزى است که انسان بر آن سوار مى شود و به سوى گناه مى رود.
«اقتراف» از ماده «قَرف» (بر وزن حرف) در اصل به معناى کندن پوست اضافى از درخت است، سپس این واژه به معناى اکتساب و به دست آوردن چیزى به کار رفته، اعم از این که آن چیز خوب باشد یا بد.