فهرست کتاب


عرفان اسلامی جلد دوم(شرح جامع بر صحیفه سجادیه)

آیت الله مکارم شیرازی

2. اهمیت صلوات در آموزه هاى اسلامى

در قرآن مجید و روایات اسلامى، اعم از روایاتى که از طرق شیعه نقل شده یا اهل سنت، اهمیت فوق العاده اى به مسأله صلوات و درود بر پیغمبر وآلش دیده مى شود.
قبل از هرچیز به قرآن مجید مى نگریم که مى فرماید: (اِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً)؛ «خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى فرستند؛ اى کسانى که ایمان آورده اید، بر او درود فرستید و در برابر اوامر او کاملاً تسلیم باشید».(473)
آغاز این آیه از درود خدا و فرشتگان آغاز مى شود، سپس به مؤمنان دستور داده شده که بر آن حضرت درود بفرستند و تسلیم فرمانش باشند.
ممکن است این درود و صلوات مقدمه اى باشد بر مسأله تسلیم بودن در برابر فرمان او، زیرا هنگامى که مقام والاى آن حضرت را در پیشگاه خدا و فرشتگان و مؤمنان مى بینیم، نتیجه عملى آن، همان تسلیم بودن در برابر فرمان اوست.
اضافه بر این، درود فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى تواند چند اثر عملى دیگر داشته باشد:
1. این درود و صلوات نوعى حق شناسى در برابر خدمات آن حضرت است و حق شناسى نوعى شکرگزارى است که سبب گستردگى نعمت مى شود.
2. این درود و طلب رحمت از خدا، مقام والاى پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در پیشگاه او والاتر مى کند و طبعاً فیض بیشترى از ناحیه او به پیروان و مؤمنانِ به او مى رسد.
3. این درود، حلقه اتصالى است میان مؤمنان و پیامبر (صلی الله علیه و آله) که دائماً به یاد او باشند و تعلیماتش را فراموش نکنند.
377
4. این درود به یقین به خاطر صفات والاى اوست و همین سبب مى شود که مؤمنان به او به عنوان اسوه و سرمشق اقتدا کنند.
بنابراین، درود و صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) مسأله ساده اى نیست، داراى آثار و برکات فراوان است.
البته درود خداوند بر پیغمبر و آلش با درود فرشتگان و مؤمنان ـ همان گونه که قبلاً اشاره شد ـ متفاوت است، خداوند رحمت مى فرستد و فرشتگان و مؤمنان تقاضاى رحمت الهى مى کنند.
با توجه به این مقدمه به سراغ بخشى از روایاتى مى رویم که در این زمینه وارد شده است:
در حدیثى که ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده مى خوانیم: «اِذَا ذُکِرَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَأَکْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَیْهِ فَاِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) صَلاَةً وَاحِدَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ أَلْفَ صَلاَةٍ فِی أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلاَئِکَةِ وَ لَمْ یَبْقَ شَیْءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ اِلاَّ صَلَّى عَلَى الْعَبْدِ...؛ هنگامى که نام پیامبر برده شود درود فراوان بر او بفرستید چراکه هرکس یک صلوات و درود بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بفرستد خداوند هزار درود در هزار صف از فرشتگان بر او خواهد فرستاد و هیچ موجودى از مخلوقات خدا نخواهد بود مگر این که بر چنین بنده اى درود مى فرستد».(474)
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَا فِی الْمِیزَانِ شَیْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلاَةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِی الْمِیزَانِ فَتَمِیلُ بِهِ فَیُخْرِجُ (صلی الله علیه و آله) الصَّلاَةَ عَلَیْهِ فَیَضَعُهَا فِى مِیزَانِهِ فَیَرْجَحُ بِهِ؛ در ترازوى سنجش اعمال چیزى سنگین تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست. کسانى هستند که اعمالشان را در ترازوى سنجش عمل مى گذارند، سبک و ناچیز است، سپس
378
صلوات بر آن حضرت را بر آن مى نهند، سنگینى مى کند و برترى مى یابد».(475)
در حدیث دیگرى از شخص پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «أَکْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَیَّ فَاِنَّ الصَّلاَةَ عَلَیَّ نُورٌ فِی الْقَبْرِ وَ نُورٌ عَلَى الصِّرَاطِ وَ نُورٌ فِی الْجَنَّةِ؛ بر من زیاد صلوات و درود بفرستید، زیرا صلوات بر من نورى است در قبر و نورى است بر صراط و نورى است در بهشت».(476)
روایات در این زمینه فراوان است، مرحوم علامه مجلسى در جلد 91 بحارالانوار بابى تحت عنوان «فضل الصلاة على النبى وآله» ذکر کرده و در آن 67 روایت در این زمینه از کتب مختلف آورده است.
در کتب اهل سنت نیز روایات فراوانى در این زمینه دیده مى شود، از جمله:
عایشه از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل مى کند که فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَى اللَّهَ غَدَاً راضِیاً فَلْیُکْثِرِ الصَّلاةَ عَلَیَّ؛ کسى که دوست دارد خدا را فرداى قیامت ملاقات کند، در حالى که از او خشنود باشد، پس بر من زیاد صلوات بفرستد».(477)
در مصنف ابن ابى شیبه آمده است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَنْ صَلّى عَلَیَّ وَاحِدَةً صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ عَشْرَ صَلَواتٍ وَحَطَّ عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئاتٍ؛ کسى که یک بار بر من صلوات بفرستد، خدا بر او ده بار صلوات مى فرستد و ده گناه از گناهان او بخشیده مى شود».(478)
در روایتى آمده است: روزى پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به على (علیه السلام) فرمود: آیا بشارتى به تو بدهم؟ على (علیه السلام) عرضه داشت: پدر و مادرم فدایت، بفرمایید، چراکه شما همیشه بشارت دهنده به هر خوبى اى بوده اید. فرمود: جبرئیل الان از چیز عجیبى
379
به من خبر داد. امیرمؤمنان عرض کرد: چه خبرى اى رسول خدا؟ فرمود: به من خبر داد که «أَخْبَرَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِی إذا صَلَّى عَلَیَّ فَأَتْبَعَ بِالصَّلاةِ عَلى أَهْلِ بَیْتِی فُتِحَتْ لَهُ أَبْوابُ السَّمَاءِ وَصَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ سَبْعِینَ صَلاةً وَأَنَّهُ إنْ کَانَ مِنَ الْمُذْنِبِینَ تَحاتَّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کَما تَحَاتَّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ؛ اگر یکى از امّت من هنگامى که بر من صلوات مى فرستد، به دنبال آن بر اهل بیتم نیز صلوات بفرستد، درهاى آسمان به روى او گشوده مى شود و فرشتگان هفتاد صلوات بر او مى فرستند و اگر از گنهکاران باشد، گناهانش فرو مى ریزد، آن گونه که برگ ها از درختان مى ریزند».(479)
این بحث دامنه دار را با حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که ابن حجر، عالم معروف اهل سنت در کتاب الصواعق المحرقة آورده است، پایان مى دهیم. فرمود : «لاَ تُصَلُّوا عَلَیَّ الصَّلاةَ البَتْراءَ! فَقالُوا: وَمَا الصَّلاةُ الْبَتْراءُ؟ قالَ: تَقُولُونَ: «أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ» وَتُمْسِکونَ، بَلْ قُولوا: أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ هرگز صلوات ناقص و ناتمام بر من نفرستید! عرض کردند: صلوات ناقص و ناتمام چیست؟ فرمود: این که فقط بگویید: «أللّهُمَّ صَلِّ على محمَّدٍ» سپس امساک کنید، بلکه بگویید: أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ».(480)
380

دعای ششم

وَکَانَ مِن دُعَائِهِ (علیه السلام)
عِنْدَ الصَّبَاحِ وَ الْمَسَاءِ

از دعاهاى آن حضرت است
که هنگام صبح و عصر مى خواند

دعا در یک نگاه

این دعا یکى از جامع ترین دعاهاى صحیفه سجادیه است که همه حوائج دنیا و آخرت در آن جمع است؛ آمیخته با توحید و نبوت و معاد. این دعا در 24 جمله خلاصه شده و چون دعایى است که امام (علیه السلام) در صبح و عصر قرائت مى فرموده، هشت جمله اول اشاره به نعمت شب و روز، نور و ظلمت، فواید روز، و فواید شب است که اگر هر کدام نبود زندگى انسان مختل مى شد. در چهار جمله بعد (از جمله نهم تا دوازدهم) در مقام اظهار تسلیم در پیشگاه خداوند برمى آید و او را حاکم بر تمام مقدرات وجود خویش مى شمرد و همه چیز را در قبضه قدرت او مى داند. از جمله سیزدهم، دعاهاى همراه با درود بر پیغمبر و آل او (علیهم السلام) آغاز مى شود. در جمله هاى سیزدهم و چهاردهم، بعد از درود بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
381
مصاحبت نیکو را با آن روز از طریق پرهیز از هرگونه گناه و نیز فزونى حسنات و بخشش سیئات و توفیق حمد و شکر الهى مى طلبد.
در جمله پانزدهم، اشاره به نویسندگان نامه اعمال مى کند که توجه به این مراقبت دائم، انسان را از هر کار سوئى بازمى دارد.
در جمله شانزدهم براى هر ساعتى برکت تازه اى از خدا مى طلبد و در جمله هفدهم، حفظ شدن از خطراتى را از او تقاضا مى کند که از چپ و راست و از پیش و پس، انسان را تهدید مى نمایند.
در جمله هجدهم، بعد از درود بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) توفیق اعمال خیر در روز و شب و انجام امربه معروف و نهى ازمنکر و ترویج و حفظ اسلام و پرهیز از باطل و نصرت حق و هدایت گمراهان و کمک به ضعیفان و یارى مظلومان را از خدا مى طلبد.
در جمله نوزدهم و بیستم، از خداوند بهترین مقام هاى بندگان را مى طلبد که از همه شاکرتر و به دستورات عامل تر و از منهیات پرهیزکارترند.
جمله بیست و یکم، اشاره جامعى به توحید پروردگار با ذکر صفات جمال و جلال است.
جمله بیست و دوم، شهادت به نبوت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وخدمات اوست.
در جمله بیست و سوم، درود کاملى بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى فرستد و در جمله بیست و چهارم با ذکر صفات جمال و جلال حق، دعا را پایان مى دهد.
382