2. فلسفه حمد
حمد وسپاس الهى از یک سو انسان را متوجه اسما و صفات حسناى خدا و کمالات بى پایان او مى کند و از این طریق به یاد این صفات عظیم مى افتد و این یادآورى، تخلق به اخلاق الهى را که بزرگ ترین وسیله قرب به خداست به او مى آموزد و این بنده را دعوت مى کند که قطره اى از دریاى علم بى کرانه خداوند را در خود جستجو کند و پرتوى هرچند به اندازه شمع از آفتاب عالم تاب اسما و صفات او در خود بیفروزد و این بهترین راه سیر و سلوک الى الله است.
از سوى دیگر نگاه به نعمت هاى او سبب شکرگزارى است و این شکرگزارى پایه اول معرفة الله است همان گونه که علماى علم کلام (عقاید) نخستین گام را در طریق معرفة الله، مسأله شکر منعم مى دانند.
بنابراین، حمد و سپاس الهى یکى از مهم ترین عوامل تعلیم و تربیت انسان است و روح حق شناسى را در برابر هر نعمتى در او زنده مى کند.
3. حمد اجمالى و تفصیلى
گاهى انسان نعمت هاى الهى را یک به یک بر مى شمرد (هرچند قادر به شمارش همه آن ها نیست) و براى هر کدام شکر و سپاسى مى گوید، مثلاً عرضه
133
مى دارد: خدا را شکر که تن سالم و روح بیدار و فرزندان خوب و توفیق فراوان به من مرحمت فرمودى؛ این را حمد تفصیلى مى گویند.
و گاه به صورت اجمالى مى گوید: الحمدلله على کل نعمة؛ خدا را به خاطر تمام نعمت هایش حمد و سپاس مى گویم.
و یا این که آن را با جمله اى هماهنگ مى سازد که جامعیت فوق العاده اى دارد، آن گونه که در دعاى بالا (دعاى اول) امام (علیه السلام) بیان فرموده است: «ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَکَانَ کُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ عِبَادِهِ الْمَاضِینَ وَ الْبَاقِینَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَشْیَاءِ».
در کتاب کشف الغمة، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: مرکبى از پدرم گم شد، فرمود: اگر خداوند آن را به من بازگرداند او را به تمام حمدهایى که مورد رضاى اوست حمد مى کنم. چیزى نگذشت که مرکب با زین و لجام پیدا شد. هنگامى که پدرم بر آن سوار شد و جامه خود را به هم پیچید، سر به سوى آسمان بلند کرد و عرضه داشت: الحمدلله و چیزى بر آن نیفزود. سپس فرمود: هیچ چیز از حمد الهى را ترک نگفتم و تمام انواع حمد خداوند متعال را به جا آوردم؛ «مَا تَرَکْتُ وَ لاَ بَقَّیْتُ شَیْئاً جَعَلْتُ کُلَّ أَنْوَاعِ الْمَحَامِدِ لِلهِ عَزَّ وَجَلَّ فَمَا مِنْ حَمْدٍ اِلاَّ هُوَ دَاخِلٌ فِیمَا قُلْتُ؛ آرى، هیچ حمدى نیست مگر این که در این جمله داخل است».(157)
البته حمد اجمالى جاى حمد تفصیلى را نمى گیرد، ولى در عین حال آثار خاص خود را دارد.
134
دعاى دوم
وَکَانَ مِن دُعَائِهِ (علیه السلام)
بَعدَ هَذَا التَّحمیدِ فِی الصّلوةِ عَلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ
از دعاهاى امام (علیه السلام) است
که بعد از حمد خداوند (که در دعاى گذشته آمد) به عنوان درود بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) انشاء شده است