آداب و شرایط دعا
دعا نیز مانند سایر عبادات آداب و شرایطى دارد که بعضى از آن ها لازم و بعضى راجح است و بسیارى از آن غافل اند.
به یقین، زمان دعا، مکان دعا و حالات دعاکننده بسیار متفاوت است.
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم که کسى از آن حضرت سؤال کرد :
(482)
اسم اعظم خداوند کدام است؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کُلُّ اسْمٍ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ أَعْظَمُ فَفَرِّغْ قَلْبَکَ مِنْ کُلِّ مَا سِوَاهُ وَادْعُهُ بِأَىِّ اسْمٍ شِئْت؛ تمام نام هاى خدا اسم اعظم است قلبت را از غیر او تهى کن و او را به هر اسمى مى خواهى بخوان (که همان، اسم اعظم است)». (559)
ازجمله شرایط استجابت دعا که در بسیارى از روایات وارد شده، دورى از غذاى حرام است تا آن جا که در روایتى آمده است که حضرت موسى (علیه السلام) مردى را دید که به شدت به درگاه خدا تضرع مى کند، دست ها را بالا آورده و به اصرار از خداوند برآمدن حاجاتش را مى خواهد، خداوند به موسى (علیه السلام) چنین وحى کرد : «لَوْ فَعَلَ کَذَا وَکَذَا لَمَا اسْتَجَبْتُ دُعَاءَهُ لاَِنَّ فِى بَطْنِهِ حَرَاماً وَعَلَى ظَهْرِهِ حَرَاماً وَفِى بَیْتِهِ حَرَاما؛ این مرد هرقدر چنین و چنان تضرع کند دعایش مستجاب نمى شود زیرا در شکم او حرام است و در پشت او حرام (حق الناس به گردن اوست) و در خانه او نیز اسباب حرام است». (560)
و در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم که فرمود: «أَطِبْ کَسْبَکَ تستجاب دَعْوَتُکَ فَاِنَّ الرَّجُلَ یَرْفَعُ اللُّقْمَةَ اِلَى فِیهِ حَرَاماً فَمَا تُسْتَجَابُ لَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً؛ کسب خود را از آلودگى ها پاک کن تا دعاى تو مستجاب شود زیرا انسان هرگاه لقمه حرامى در دهان خود بگذارد تا چهل روز دعاى او مستجاب نمى شود». (561)
از نکات دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که اگر انسان چیزى از خدا تقاضا کرد و دعاى او مستجاب نشد مأیوس نگردد بلکه بارها به درگاه او رود و خواسته خود را بخواهد.
در روایتى از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خوانیم : کسى خدمت حضرت
(483)
آمد و عرض کرد: فدایت شوم! حاجتى دارم که سال هاست از خدا مى خواهم و اجابت نشده و از تأخیر آن در قلب من شک و تردیدى حاصل شده است. امام (علیه السلام) فرمود: «فَقَالَ لِى أَخْبِرْنِى عَنْکَ لَوْ أَنِّى قُلْتُ قَوْلاً کُنْتَ تَثِقُ بِهِ مِنِّى؛ به من بگو که اگر من سخنى به تو بگویم از من مى پذیرى؟» او در جواب عرض کرد: فدایت شوم! اگر به قول تو اعتماد نکنم به قول چه کسى اعتماد کنم؟ امام (علیه السلام) فرمود : «فَکُنْ بِاللَّهِ أَوْثَقَ فَاِنَّکَ عَلَى مَوْعِدٍ مِنَ اللَّهِ أَلَیْسَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى یَقُولُ وَاِذا سَأَلَکَ عِبادِى عَنِّى فَاِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعان؛ اکنون که به سخن من اعتماد دارى به سخن پروردگار به طریق اولى اعتماد کن، زیرا خداوند وعده داده است : هنگامى که بندگان من از تو سؤال کنند بگو: من نزدیکم، دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا بخواند پاسخ مى گویم». (562)
بحث های گسترده مربوط به دعا
در منابع اسلامى درباره دعا بحث هاى فراوانى از جهات مختلف آمده است که مجموع آن به یقین کتابى را تشکیل مى دهد؛ ازجمله کسانى که در این وادى بسیار خوب وارد شده اند عالم ربانى مرحوم محمدتقى مجلسى، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسى است که در کتاب ریاض المؤمنین و حدائق المتقین، مسائل مربوط به دعا را آورده است که از نظر اهمیت فهرست وار به آن اشاره مى شود. کسانى که مایل به شرح بیشتر هستند به کتاب مزبور مراجعه کنند.
او نخست درباره فضیلت دعا ازطریق عقل و نقل بحث مى کند سپس به شرایط استجابت دعا مى پردازد ازقبیل قلب پاک، امیدوارى به استجابت، رد مظالم و اجتناب از معاصى و توبه از گناه، و گریه و زارى به درگاه خداوند، و حمد
(484)
وثناى الهى و صلوات بر پیغمبر و آل او(علیهم السلام):، و ذکر حاجات به صورت مفصل و الحاح و اصرار در دعا.
و در بخش دیگرى به روزى حلال و رد حقوق الناس و دعا کردن به صورت دسته جمعى و دعا در حق دیگران اشاره مى کند.
و نیز در بخش دیگرى انجام دعا را در هر حال، حال تنگدستى و حال غنا مورد توجه قرار مى دهد.
همچنین در بخش دیگرى درباره اوقات استجابت دعا ازجمله دعایى در نیمه شب، ماه مبارک رمضان و ماه شعبان و اوقات متبرکه بحث مى کند.
سپس درباره دعاى کسانى که دعایشان مستجاب مى شود ازجمله شخص روزه دار، زوار بیت الله، پیشواى عادل، و شخص بیمار و دعاى پدر و مادر در حق فرزند و دعا در حق دیگران سخن مى گوید.
و در بخشى دیگر، موانع استجابت دعا را برمى شمرد.
و در تمام این بخش ها تکیه بر روایات معصومین : کرده، نکته هاى جالبى را ذکر مى کند و از مجموع آن استفاده مى شود که مسأله دعا در تعلیمات اسلامى جایگاه فوق العاده اى دارد به گونه اى که به تمام جزئیات آن در روایات اسلامى اشاره شده است.
دعاهایی که مستجاب نمی شود
بارها دیده مى شود که انسان درباره چیزى دعا مى کند و به درگاه خدا مى رود و اصرار روى اصرار دارد و گاه ماه ها یا سال ها طول مى کشد ولى به اجابت نمى رسد. بعضى در این گونه موارد ناامید شده و از دعاکردن خود پشیمان مى شوند و گاه شک و تردید به وعده هاى استجابت دعا که در آیات و روایات آمده است در دل آن ها آشکار مى گردد.
(485)
در حالى که اولاً خداوند، عالم و حکیم و رحیم است و مى داند که گاه آنچه بنده اش از او تقاضا کرده دشمن جان اوست و اگر به اجابت برسد آرامش زندگى او را برهم مى زند و یا او را از راه خدا به راه هاى خطا و گمراهى مى کشاند. به همین دلیل دعاى او را مستجاب نمى کند که درواقع لطف و مرحمتى در حق او روا داشته است.
اما در عین حال او را دست خالى برنمى گرداند و به جاى آنچه خواسته بود و دشمن جان او بود مواهبى به او ارزانى مى دارد که باعث نجات و سعادت و خوشبختى اوست.
در روایتى از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: هر مسلمانى که دعا کند، یا دعایش به اجابت مى رسد یا خداوند به زودى در دنیا حاجت او را برمى آورد و یا براى آخرتش ذخیره مى کند و یا گناهانش را مى بخشد. (563)
در روایت دیگرى آمده است که گاه در قیامت هنگامى که خداوند پاداش دعاهایى را که در دنیا به اجابت نرسیده بود به مؤمنى مى دهد آرزو مى کند که اى کاش هیچ دعایى از او در دنیا به اجابت نمى رسید تا از پاداش هاى پرارزش آن در قیامت بهره مند مى شد.
از نمونه هاى روشن این مطلب همان داستان ثعلبة بن حاطب انصارى است که در قرآن به آن اشاره شده ودر تفاسیر و روایات به طور مشروح آمده که خلاصه اش چنین است :
یکى از یاران پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به نام ثعلبة بن حاطب که پیوسته در نماز جماعت آن حضرت در پنج وقت حاضر مى شد و مرد فقیرى بود از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) تقاضا کرد دعا کند که او غنى و ثروتمند شود. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «قَلِیل تُؤَدِّى شُکْرَهُ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ لا تُطِیقُه؛ مقدار کمى از نعمت هاى الهى که بتوانى حقش را ادا کنى بهتر از
(486)
مقدار زیادى است که توانایى اداى حق آن را نداشته باشى». آیا بهتر نیست که به پیغمبر خدا تأسى کنى و به زندگى ساده اى بسازى؟
ولى ثعلبه دست بردار نبود، بارها درخواستش را تکرار کرد، و سرانجام به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) عرض نمود: به خدایى که تو را به حق فرستاده سوگند! اگر خدا ثروتى به من عنایت کند تمام حقوق آن را خواهم پرداخت.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ناچار براى او دعا کرد (تا عبرتى براى دیگران باشد) چیزى نگذشت که طبق روایتى پسرعموى ثروتمندش از دنیا رفت و او وارث وى بود و ثروت سرشارى به او رسید.
و مطابق روایت دیگرى گوسفندانى خرید که به سرعت زادوولد کردند، آن چنان که نگهدارى آنان در مدینه ممکن نبود. ناچار به آبادى هاى اطراف مدینه رفت و چنان سرگرم زندگى مادى شد که نه تنها در نماز جماعت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شرکت نمى کرد بلکه حتى در نماز جمعه نیز حاضر نمى شد.
پس از مدتى پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مأمور جمع آورى زکات را نزد او فرستاد تا زکات اموالش را بپردازد ولى او که فردى کم ظرفیت و بخیل بود از پرداخت حق الهى خوددارى کرد و از آن بالاتر این که اصل حکم زکات را زیر سؤال برد، گفت: این حکم همانند جزیه است ما مسلمان شده ایم که جزیه نپردازیم، اگر بنا باشد زکات بدهیم چه فرقى میان ما و غیر مسلمانان خواهد بود؟ هنگامى که این خبر به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رسید فرمود: «یا ویح ثعلبة یا ویح ثعلبة؛ واى بر ثعلبة! واى بر ثعلبة!». و در این هنگام آیه 75 تا 78 سوره توبه نازل شد و معلوم شد آنچه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره او پیش بینى مى فرمود واقعیت پیدا کرد.
نظیر این داستان را در طول تاریخ و حتى در دوران زندگى خود درمورد بعضى اشخاص دیده ایم و همین ها سبب مى شود که اگر گاهى دعاى ما مستجاب نمى شود مأیوس نشویم و بدانیم که حکمتى در کار بوده و خداوند لطفى به ما کرده است.
(487)
در آغاز دعاى افتتاح نیز اشاره لطیفى به این مسأله شده است، آن جا که عرضه مى داریم: «فَاِنْ أَبْطَأَ عَنِّى عَتَبْتُ بِجَهْلِى عَلَیْکَ وَلَعَلَّ الَّذِى أَبْطَأَ عَنِّى هُوَ خَیْرٌ لِى لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَةِ الاُْمُور؛ هرگاه دعایى کنم و اجابتش به تأخیر بیفتد من به دلیل جهلم در مقام عتاب برمى آیم در حالى که شاید آنچه اجابتش به تأخیر افتاده براى من بهتر بوده است زیرا تو از عاقبت کارها آگاهى (و من ناآگاهم)».
آرى! همه دعاها در واقع مستجاب مى شود ولى هر کدام به صورتى آثارش به ما مى رسد.
* * *
اکنون که اهمیت فوق العاده دعا را در آموزه هاى قرآنى و روائى دانستیم ما هم دست به دعا برداشته، عرضه مى داریم :
«خداوندا! پروردگارا! معبودا!
عنایات تو بى پایان و مواهب و نعمت هایت بسیار فراوان است، ما دائمآ غرق اِنعام توییم و با تمام وجود حمد و سپاس تو مى گوییم (نَحْمَدُکَ بِجَمیعِ مَحامِدِکَ عَلى جَمیعِ نِعَمِکَ)».
دست نیاز را به درگاه تو دراز مى کنیم و پس از درود بر پیغمبر اکرم و آل او (علیهم السلام) مى گوییم :
«اکنون که لطف بى پایان شامل حال ما شد و توانستیم مقدمات کار را به طرز شایسته اى براى شرح صحیفه سجادیه و ارائه عرفان ناب اسلامى فراهم کنیم در ادامه راه لطف خود را از ما دریغ مدار و افزون فرما تا بتوانیم این کار نورانى بزرگ را به گونه اى که براى همگان اعم از فرهیختگان و توده هاى مردم مفید و سازنده باشد، به پایان بریم (إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر وَبِالاِْجابَةِ جَدیر)».
به خواست خدادعاهاى روح بخش صحیفه به ترتیب ازجلددوم آغاز مى شود.
10/11/ 1394
(488)