قرن سیزدهم و چهاردم
54. شرح صحیفه حسینى: تألیف سید اجل میرزا محمدباقر حسین فارسى شیرازى معروف به «ملاباشى» صاحب بحرالجواهر الخاقانى که براى فتحعلى شاه قاجار تألیف کرده، آن چنان که صاحب الذریعه استظهار نموده است. (536)
55. شرح صحیفه هرندى کوهپایه اى: مولى بدیع هرندى، موسوم به ریاض العابدین.
56. شرح صحیفه سید جمال الدین کوکبانى یمنى، مقیم هند (متوفى در بغداد، 1339 ه . ق) آن چنان که آیت الله مرعشى بیان کرده اند.
(447)
57. شرح صحیفه میرزا حسن بن عبدالرزاق لاهیجى، صاحب شمع یقین و آینه حکمت، در (علیها السلام) مجلد.
58. شرح صحیفه عاملى: على بن شیخ ابى جعفر محمد بن جمال الدین، صاحب الدّر المنثور (1104 هجرى قمرى).
59. شرح صحیفه سبزوارى: میرزا ابراهیم بن محمدعلى سبزوارى ملقب به وثوق الحکما (متوفى 1358هـ.ق) صاحب کتاب گلشن راز و شرح دعاى عدلیه. این شرح به صورت شرح فارسى عرفانى مى باشد که لغات غریب آن را توضیح داده است. این شرح در سال 1342 هجرى شمسى در 340 صفحه به چاپ رسیده است.
60. شرح صحیفه تبریزى: موسى جمال السالکین عبدالباقى خطاط تبریزى، معاصر میرزا ابراهیم همدانى عارف (متوفى 1026هـ .ق).
61. شرح صحیفه شامى حسینى: سید محسن بن احمد شامى حسینى یمنى زیدى (متوفى 1251هـ .ق).
62. شرح صحیفه نجفى: شیخ میرزا محمدعلى بن نصیر چهاردهى رشتى نجفى (متوفى1334) مجلد بزرگى است که به صورت حاشیه بر صحیفه مى باشد.
63. شرح صحیفه قزوینى: ملاخلیل بن غازى قزوینى که نسخه اى از آن در کتابخانه شیخ الشریعه اصفهانى در نجف رؤیت شده است.
64. شرح صحیفه اعرجى: سید محمدرضا اعرجى، موسوم به الازهار اللطیفه که تلخیصى از ریاض السالکین مدنى شیرازى است.
65. شرح صحیفه طالقانى: على طالقانى که ملامحمد صالح روغنى در آغاز شرح صحیفه از آن یاد کرده است.
66. شرح صحیفه لکنهویى: مفتى میرعباس لکنهویى که در کتابخانه سید ناصرالدین حسینى کنتورى در لکنهو یافت مى شود.
(448)
67. شرح صحیفه شیرازى: محمد طاهربن حسین شیرازى، بنا به تصریح آیت الله مرعشى، این شرح نیز توسط سیدعلى همدانى در نجف رؤیت شده است.
68. شرح میرزا قاضى که محدود به شرح چهار دعاست و در التحفة الرضویّة از آن نقل کرده است.
69. شرح صحیفه صنعانى: سیدمحسن بن قاسم بن اسحق صنعانى زیدى از علماى قرن سیزدهم هجرى.
70. شرح صحیفه شیرازى: سید افضل الدین محمد شیرازى، مؤلف المواهب الالهیه در شرح نهج البلاغه.
71. شرح لغات صحیفه قرشى: تألیف سید على اکبر قرشى به نقل از موسى صاحب احسن الحدیث و قاموس قرآن چاپ 1383 قمرى.
72. شرح خطیب اصفهانى: ترجمه ملاعبدالجواد اصفهانى که به دستور رکن الملک، حاکم اصفهان در عصر قاجاریّه ترجمه شده است. او در اوایل قرن چهاردهم از دنیا رفته است.
73. شرح صحیفه تنکابنى: سلیمان بن محمد گیلانى (متوفى 1302هـ.ق) این شرح بسیار مختصرى است از صحیفه با عناوین اشراق و در آغاز مختصرى در آداب و اهمیت دعا بحث کرده است. این شرح در کتابخانه آیت الله مرعشى تحت شماره 1361 نگهدارى مى شود.
74. ترجمه و شرح پربار فارسى، علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانى. این شرح و ترجمه در سال 1378 هـ.ق توسط انتشارات اسلامیه در تهران چاپ و منتشر شده است.
75. شرح صحیفه طباطبایى: تألیف سید صدرالدین بن نصیرالدین بن میرمحمد صالح طباطبایى.
(449)
76. شرح موسى محمد مدعو، به شاه محمد اصطهباناتى شیرازى استاد شیخ على حزنى، موسوم به ریاض العارفین.
77. شرح عربى صحیفه حسینى سرابى: مؤلف آن حجت الاسلام و المسلمین حاج سید ابوالفضل حسینى سرابى؛ از علماى قرن چهاردهم هجرى بوده است. این شرح در چهار مجلد و زیرى تألیف و تنظیم شده است.
این ها بخشى از شرح ها و تعلیقاتى بود که محدث نامى مرحوم حاج آقابزرگ در الذریعه متعرض آن ها گردیده بود (جز چند مورد اخیر) ولى آن چنان که گذشت شرح و تعلیقه ها بسیار بیشتر از آن است که به قلم آید.
در پایان لازم است کتاب ارزنده المعجم المفهرس لالفاظ الصحیفه الکامله للامام على بن الحسین زین العابدین (علیه السلام) را که سید على اکبر قرشى پدید آورده است و نیز معجمى را که مرحوم استاد دکتر سید جواد مصطفوى تهیه کرده ولى هنوز به چاپ نرسیده است ذکر کنیم.
آنچه به زیور طبع آراسته شده
شروح و حواشىِ صحیفه سجّادیّه که چاپ شده است (این شروح عیناً از کتاب مؤخره جناب آقاى على فاضلى در نسخه نفیس صحیفه سجادیه به خط حاج عبدالغفار اصفهانى با تغییرات مختصرى برگرفته شده است) :
1. حاشیة الصّحیفة السّجّادیّه: محمّد بن ادریس حلّى (م 598 ق) چاپ شده در جلد بیستم میراث حدیث شیعه، قم، 1388 هـ. ش.
2. الفوائد الشّریفة فى شرح الصّحیفة، تقى الدّین ابراهیم بن على کفعمى (م905 ق).
کفعمى تمام متن صحیفه را به روایت خود در کتابش البلد الأمین گنجانده و بر آن با عنوان «قوله» حواشى نوشته است و آن را الفوائد الشّریفه نام گذارى کرده است.
(450)
3. الحدیقة الهلالیة، شیخ بهائى (م 1030 ق)، قم، مؤسسة آل البیت، 1410 ق چاپ سنگى هم شده است.
4. شرح الصّحیفة الکامة السّجّادیة، میرداماد (م 1040 ق)، اصفهان، مهدیّه میرداماد، 1406 ق چاپ سنگى هم شده است.
5. شرح الصّحیفة السّجّادیّة، محمّدتقى مجلسى، معروف به مجلسى اوّل (م1070 ق)، قم، پژوهشکده باقرالعلوم 7، 1388 هـ. ش عناوین ششم تا پانزدهم نیز توسّط همین پژوهشکده در سال گذشته و امسال (1388-1389هـ.ش) چاپ شده اند.
6. ریاض المؤمنین و حدائق المتّقین و فقه الصّالحین (فارسى)، مجلسى اوّل (م 1070 ق).
7. التّحفة الرّضویة للصحیفة السّجّادیة، قاضى بن کاشف الدین محمّد یزدى (م 1075 ق).
8. تحفه رضویه (فارسى) از همان مؤلّف.
9. شرح الصّحیفة السّجّادیة، محمّدسلیم رازى (قرن 11).
10. ترجمه و شرح صحیفه سجّادیّه، دانشمندى از قرن 11.
11. شرح الصّحیفة السجّادیّة، على بن زین الدّین عامِلى، نواده شهید ثانى (از علماى قرن دوازدهم).
12. الشّرح الکبیر على الصّحیفة السّجّادیّة، سیّد نعمت الله جزائرى (م1112ق).
13. ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیّه، محمدصالح روغنى قزوینى (م1116 ق).
14. شرح الصّحیفة السّجّادیّة، منسوب به محمّدحسین لبنانى (م 1129 ق).
15. شرح الصّحیفة السّجّادیّة، بهاءالدّین محمّد حسینى نائینى (مختارى نائینى ـ زنده در 1131 ق).
(451)
16. تعلیقات على الصّحیفة السّجّادیّة، ملا محسن فیض کاشانى (م 1091 ق)، تهران، مؤسّسه تحقیقات و مطالعات فرهنگى، 1407 ق چاپ سنگى نیز شده است.
17. الفرائد الطّریقة فى شرح الصّحیفة الشّریفة، محمدباقر مجلسى (م 1110 ق)، اصفهان، مکتبة العلّامة المجلسى، 1407 ق.
18. نور الأنوار فى شرح کلام خیر الاخیار، سیّد نعمت الله جزائرى (م 1112 ق)، بیروت، دارالمحجّة البیضاء، 1420 ق/2000 م چاپ سنگى نیز شده است. تصحیح انتقادى آن توسّط پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام) در دست چاپ است.
19. ریاض العابدین فى شرح صحیفة زین العابدین، بدیع الزمان قُهپائى (قرن11) تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامى، 1374ش.
20. ریاض السّالکین فى شرح صحیفة سیّد الساجدین، سیّد على خان مدنى شیرازى (م 1118 یا 1120 ق)، قم، مؤسّسه انتشارات اسلامى، طبع اوّل، 1368ش، مفصّل ترین شرح صحیفه که در (علیه السلام) مجلّد و به طور مکرر چاپ شده است.
21. ریاض العارفین فى شرح صحیفة سیّد الساجدین، شاه محمّد دارابى (قرن 11-12)، تهران و قم، انتشارات اسوه، 1379 ش.
22. حلّ لغات الصّحیفة السّجادیّة، محمدباقر محسنى منجّم (از علماى قرن دوازدهم)، مشهد، انتشارات تاسوعا، 1378 ش.
23. شرح صحیفه سجّادیه (فارسى)، سیّد على موسوى دزفولى (زنده در 1192 ق)، دزفول، سیّد عالمشاه، 1415 ق/1373 ش.
24. لوامع الأنوار العرشیّة الصّحیفة السّجّادیّة، محمّدباقر موسوى حسینى شیرازى، ملّاباشى (م 1240 ق)، اصفهان، مؤسّسة الزهراء الثّقافیّة الدّراسیّة، 1425 ق/1383ش.
(452)
25. شرح صحیفه سجّادیّه (فارسى)، میرزا محمّدعلى گیلانى چهاردهى (م1334 ق)، تهران، مکتبة المرتضویّة، 1360 ش /1401ق؛ نیز: تهران، مرتضوى، 1380 ش.
26. شرح بعض ادعیه غامضه صحیفه سجّادیه (فارسى)، میرزا ابراهیم سبزوارى، وثوق الحکماء (م حدود 1358 ق)، طهران، چاپ سنگى، 1349.
البته اخیراً شروح دیگرى نیز توسط بعضى از فضلا تألیف و چاپ شده است.
ریاض السالکین، معروف ترین شرح صحیفه سجادیه
با توجه به شهرتى که این شرح دارد و از جهاتى نیز جامع است شایسته است نگاهى به حال مؤلف و به این شرح بیندازیم.
مؤلف، مرحوم سید على خان حسینى مدنى شیرازى، از علماى بزرگ قرن یازدهم هجرى قمرى است. او در سال 1052 در مدینه منوره چشم به جهان گشود و به همین علت لقب مدنى را به او داده اند. مدتى از نوجوانى خود را در مکه مکرمه گذراند. از آن جا که پدرش، سید نظام الدین احمد، به دعوت سلطان عبدالله قطب شاه به حیدرآباد هند رفت، چراکه سلطان، دخترش را به نکاح او درآورده بود، او نزد مادرش مدتى زندگى مى کرد تا این که پدرش او را به حیدرآباد فراخواند و او در سال 1066 به حیدرآباد رفت. بعد از یک سال پدرش چشم از جهان بربست و سلطان هند خواهان ملاقات او شد و او را مقرب خویش گردانید و هزار و سیصد سوار را زیر فرمان او قرار داد و لقب خان به او عطا کرد. هنگامى که سلطان به شهر احمدنگر رفت، سید را مراقب اورنگ آباد قرار داد. بعد از آن او را والى ماهور و تابع آن قرار داد ولى پس از مدتى، سید از سلطان اجازه خواست که به زیارت خانه خدا مشرف شود و از هند به حجاز مهاجرت کرد و از آن جا به عراق رفت و بعد از زیارت ائمه عراق به اصفهان آمد.
(453)
سلطان وقت، شاه سلطان حسین صفوى بود و سید را بسیار احترام کرد. سپس سید، به وطن اصلى خود شیراز بازگشت و در آن جا اقامت کرد و مرجع علما و فضلا گردید و مقر درس و تدریسش مدرسه منصوریه بود و در سنه 1120 در سن 68 سالگى درگذشت.
مرحوم سید على خان هجده سال در حیدرآباد بود و در خلال این مدت به تحصیل علوم اسلامى پرداخت و به ویژه از حاضران مجلس پدرش مرحوم نظام الدین احمد بود که مجمعى از علما و ادبا را تشکیل مى داد. (537)
ولى از مقدمه اى که بر کتاب الحدائق النقیه فى شرح الصمدیه در آن ایام نوشته استفاده مى شود که از کمبود علم علما در آن منطقه رنج مى برده است. در مقدمه آن کتاب چنین مى نویسد: این شرح مبارک را در زمانى پاکنویسى کردم که خاطرم بسیار پریشان بود چراکه در زمان و مکانى بودم که بازار علم و فضل و طالبانش کساد بود و حاکمیت جهل و احزابش بر آن ثابت. از علم جز اسمش شناخته نمى شد و از آن تنها اثرى وجود داشت.
واز بعضى قرائن استفاده مى شود که مرحوم سید این شرح را در مدت دوازده سال نگاشت.
اما شیوه این شرح این است که بیش از هرچیز به مسائل ادبى مربوط به دعاهاى صحیفه توجه دارد و به یقین، حق آن را در زمینه صرف و نحو و لغت ادا کرده است.
در ضمن، به نکته هاى دیگرى که مربوط به الفاظ و محتویات دعاهاست پرداخته و شرح خوبى براى آن ها مى نگارد.
اما این که انتظار داشته باشیم مرحوم سید، دعاهاى صحیفه را جمله به جمله
(454)
شرح و تحلیل کرده باشد، دور از واقعیت است. آرى، او تمام جمله ها را از نظر ادبى و لغت کاملاً تفسیر و شرح کرده، ولى مشکل آن است که از نظر تحلیل محتوایى کمبودهایى در آن دیده مى شود.
اصولاً شارحان محترم اعم از شارحان صحیفه وغیر صحیفه غالباً به شرایطى که در یک شرح جامع ضرورت دارد عنایت نفرموده اند.