گروه اول: آیات خلقت
در بسیارى از آیات قرآن مسائل مربوط به خلقت و آفرینش مطرح شده است. خلقت آسمان ها و زمین، خلقت حیوانات و گیاهان و بالاخره آفرینش انسان. (393)
ازجمله مى خوانیم: (وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ اِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً اِنَّ فِى ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ وَمِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَالاَْرْضِ وَاخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوانِکُمْ اِنَّ فِى ذلِکَ لاَیاتٍ لِلْعالِمِینَ)؛ «از نشانه هاى او این است که شما را از خاک آفرید، سپس انسان هایى شدید و در روى زمین انتشار یافتید. و از نشانه هاى او این که همسرانى از جنس خود شما براى شما آفرید، تا در کنار آن ها آرامش یابید، و در
(319)
میانتان مودت و رحمت قرار داد، در این نشانه هایى است براى گروهى که تفکر مى کنند. و از آیات او آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ هاى شماست، در این نشانه هایى است براى عالمان». (394)
اگر معتقد باشیم که واقعاً یک وجود حقیقى بیشتر نیست خالق و مخلوق چه معنایى دارد؟ آفرینش آدم از خاک، آفرینش انسان ها از نطفه، تطورات جنین، آفرینش آسمان ها و زمین چه معنایى دارد؟ بنابراین عقیده وحدت مصداقى در تناقض آشکار با آیات خلقت است.
گروه دوم: آیات مربوط به عبادت
در بسیارى از آیات قرآن مردم دعوت به عبادت خداوند شده اند و انواع عبادات در آیات قرآن منعکس است و حتى از آیه شریفه 56 سوره ذاریات استفاده مى شود که یکى از اهداف خلقت انسان همان عبادت است: (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ).
مطابق عقیده وحدت مصداقى، عابد و معبودى وجود ندارد و همه یکى است. چه کسى سجده براى چه کسى مى کند؟ آیا خداوند خودش را پرستش مى کند؟ براى خود روزه مى گیرد و نماز به جا مى آورد؟
بنابراین با اعتقاد به وحدت مصداقى و شخصى تمام آیات مربوط به عبادت زیر سؤال مى رود.
گروه سوم: آیات رزق و روزی
بسیارى از آیات قرآن از رزق و روزى سخن مى گوید. (اِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو
(320)
الْقُوَّةِ الْمَتینُ)؛ «خداوند رزاق ذو القوة المتین (395) است و بندگان بر سر خوان نعمت هاى او نشسته اند و روزى مى پذیرند».
ودر آیه ششم سوره هود مى خوانیم: (وَما مِنْ دَابَّةٍ فِى الاَْرْضِ اِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَمُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فى کِتابٍ مُبین)؛ «هیچ جنبنده اى در زمین نیست مگر این که روزى او بر خداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را مى داند؛ همه این ها در کتاب مبین لوح محفوظ ثبت است».
راستى اگر در تمام عالم هستى یک وجود بیشتر نیست روزى دهنده و روزى خورنده چه مفهومى خواهد داشت؟ حتى شکر نعمت و کفران نعمت چگونه تصور مى شود؟ چه کسى رازق و چه کسى مرزوق است و چه کسى شکرگزار و چه کسى افزایش دهنده است؟ چه کسى کفران نعمت مى کند و چه کسى کفران نعمت کننده را مجازات مى کند؟