حقیقت ذکر و راه وصول به آن
ممکن است بعضى تصور کنند که ذکرالله همان الفاظى است که بر زبان جارى مى شود و تمام آثار ذکر را مربوط به آن بدانند در حالى که مى دانیم اذکار لفظى مقدمه اى براى توجه به مفاهیم آن و تفکر درباره حقیقت آن و سپس هماهنگى اعمال با آن است.
ذکرى که خالى از فکر باشد و فکرى که خالى از عمل باشد اعتبار چندانى ندارد.
همان گونه که قبلاً گفته شد، امام باقر (علیه السلام) در حدیث پرمعنایى مى فرماید: «ثَلاث مِنْ أَشَدِّ مَا عَمِلَ الْعِبَادُ اِنْصَافُ الْمَرْءِ مِنْ نَفْسِهِ وَمُوَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاهُ وَذِکْرُ اللَّهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ وَهُوَ أَنْ یَذْکُرَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِیَةِ یَهُمُّ بِهَا فَیَحُولُ ذِکْرُ اللَّهِ بَیْنَهُ وَبَیْنَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةِ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا اِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَاِذا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ سه چیز است که از سخت ترین اعمال بندگان است: رعایت انصاف درباره مردم و مواسات با برادران و ذکر خداوند در هر حال. سپس افزود: منظور از ذکر خدا در هر حال این است که خداوند متعال را هنگامى که قصد معصیتى مى کند به یاد آورد و ذکر خدا میان او و آن معصیت حائل گردد و این همان چیزى است که خداوند متعال در قرآن مجید فرمود: پرهیزکاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را مى بینند و) ناگهان بینا مى گردند». (235)
شبیه همین معنا با کمى تفاوت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خطاب به امیرمؤمنان على (علیه السلام) آمده است که در ذیل بحث اقسام ذکر آوردیم.
در حدیث دیگرى که در غرر الحکم از امیرمؤمنان على (علیه السلام) نقل شده چنین
(207)
مى خوانیم: «لا تَذْکُرِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ سَاهِیاً وَلا تَنْسَهُ لاهِیاً وَاذْکُرْهُ ذِکْراً کَامِلاً یُوَافِقُ فِیهِ قَلْبُکَ لِسَانَکَ وَیُطَابِقُ اِضْمَارُکَ اِعْلانَکَ وَلَنْ تَذْکُرَهُ حَقِیقَةَ الذِّکْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَکَ فِى ذِکْرِکَ وَتَفْقُدَهَا فِى أَمْرِکَ ؛ خداوند را به صورت سهو (و بدون توجه و حضور قلب) یاد مکن و براثر سرگرمى ها، او را فراموش منما و هنگامى که او را یاد مى کنى یاد کاملى باشد که قلب تو با زبانت هماهنگ و باطنت با ظاهرت موافق باشد و هرگز نمى توانى حقیقت ذکر را به جا بیاورى مگر زمانى که خود را به هنگام ذکر خدا فراموش کنى و در امورت به خود توجه نداشته باشى». (236)
در قرآن مجید، تفکر، بلافاصله بعد از ذکر خدا آمده است که نشان مى دهد هدف از ذکر، آن است که انسان را در فکر فرو برد. درباره اولوا الالباب (صاحبان فکر و اندیشه) مى فرماید: (اِنَّ فِى خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لاَیَاتٍ لاُِولِى الاَْلْبَابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)؛ «مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هایى (روشن) براى خردمندان است. همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد مى کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین مى اندیشند؛ (و مى گویند:) بارالها! این ها را بیهوده نیافریده اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار!». (237)
از این آیه به خوبى استفاده مى شود که «اولوا الالباب» کسانى هستند که بعد از ذکر خداوند در فکر فرو مى روند؛ فکرى که آن ها را به معرفت بیشتر درباره آفریننده جهان هستى رهنمون مى شود.
در حدیثى امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) هفت گروه را بر مى شمرد که خود را مسخره مى کنند. یک گروه از آن ها کسانى هستند که ذکر خدا مى گویند اما توجهى
(208)
به لقاءالله ندارند: «مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ وَلَمْ یَسْتَبِقْ اِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ؛ کسى که یاد خدا کند و آرزوى لقاءالله نداشته باشد خودش را مسخره مى کند». (238)
آیا دوام ذکر ممکن است؟
منظور از دوام ذکر این است که انسان تا آن جا که مى تواند به یاد خدا باشد؛ در هر حال و در هر شرایط، به ویژه هنگامى که وسوسه هاى شیطان به سراغ انسان مى آید و یا هواى نفس فعال مى شود.
در آیه 191 سوره آل عمران که قبلاً در بحث رابطه ذکر و فکر به آن اشاره شد مى خوانیم: خردمندان کسانى هستند که در حال قیام و قعود و زمانى که به پهلو خوابیده اند یعنى در همه حال به یاد خدا هستند؛ یادى که آن ها را به تفکر درباره اسرار جهان هستى وامى دارد و به معرفت پروردگار نزدیک و نزدیک تر مى سازد.
در آیه 201 سوره اعراف آمده است: (اِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا اِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَاِذا هُمْ مُبْصِرُونَ)؛ «پرهیزکاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را مى بینند و) ناگهان بینا مى گردند (و از دام شیطان رهایى مى یابند)».
در آیه 37 سوره نور مى خوانیم: (رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَة وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَاِقامِ الصَّلاةِ وَایتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَالاَْبْصارُ)؛ «مردانى که نه تجارت و نه معامله اى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و اداى زکات غافل نمى کند؛ آن ها از روزى مى ترسند که در آن، دل ها و چشم ها دگرگون مى شود».
در آیه 205 سوره اعراف آمده است: (وَاذْکُرْ رَبَّکَ فى نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِمِنَالْقَوْلِ بِالْغُدُوِّوَالاْصالِ وَلاتَکُنْ مِنَالْغافِلینَ)؛«پروردگارت رادردل خود،ازروى تضرع و خوف،آهسته و آرام،صبحگاهان و شامگاهان،یادکن؛وازغافلان مباش!».
(209)
تعبیر (بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ)؛ «صبحگاه و شامگاهان» ممکن است کنایه اى از دوام ذکر باشد همان گونه که در تعبیرات روزانه مى گوییم: من صبح و شام به یاد شما هستم یعنى همواره به یادتان مى باشم. و تعبیر (لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ)؛ «از غافلان مباش» اشاره دیگرى به این معناست.
در آیه 41 و 42 سوره احزاب مى خوانیم: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراًوَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصیلاً)؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید، و صبح و شام او را تسبیح گویید!».
همان گونه که پیش تر هم اشاره کردیم در حدیثى در کتاب شریف کافى از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «مَا مِنْ شَىْءٍ اِلاَّ وَلَهُ حَد یَنْتَهِى اِلَیْهِ اِلاَّ الذِّکْرَ فَلَیْسَ لَهُ حَد یَنْتَهِى اِلَیْه؛ هر چیزى حدى دارد که و قتى به آن رسد پایان مى پذیرد، جز ذکر خدا که حدى که با آن پایان گیرد، ندارد». (239)
همان امام (علیه السلام) مطابق روایت اصول کافى مى فرماید: «کَانَ أَبِى (علیه السلام) کَثِیرَ الذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِى مَعَهُ وَاِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ وَآکُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَاِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ وَلَقَدْ کَانَ یُحَدِّثُ الْقَوْمَ وَمَا یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَکُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لازِقاً بِحَنَکِهِ یَقُولُ لا اِلَهَ اِلاَّ اللَّهُ وَکَانَ یَجْمَعُنَا فَیَأْمُرُنَا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْس؛ پدرم بسیار یاد خدا مى کرد. هنگامى که با او راه مى رفتم پیوسته ذکر خدا مى گفت و هنگامى که با او غذا مى خوردم ذکر خدا مى گفت. گاه با مردم گفتگو مى کرد و این گفتگو مانع او از یاد خدا نبود و پیوسته مى دیدم زبانش در حرکت است و مى گوید: لا اِلَهَ اِلاَّ اللَّهُ. پدرم (بعد از نماز صبح) ما را جمع مى کرد و دستور مى داد به یاد خدا باشیم تا آفتاب طلوع کند». (240)
در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل شده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ (علیها السلام) مِنَ الذِّکْرِ الْکَثِیرِ الَّذِى قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً؛ تسبیح
(210)
فاطمه زهرا (علیها السلام) مصداق ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده و مى فرماید: (اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً). (241)
البته یاد خدا ممکن است دلایل مختلفى داشته باشد؛ گاه انسان به نعمت هاى الهى مى رسد و به یاد او مى افتد، گاه مصیبتى پیش مى آید و براى نجات از آن به خدا پناه مى برد، گاه آثار خدا را در وجود خود یا جهان آفرینش و به تعبیر دیگر، در آفاق وانفس مى بیند و به یاد خدا مى افتد، گاه گرفتار وسوسه هاى شیطان و هواى نفس مى شود و با یاد خدا از آن نجات مى یابد. بنابراین انسان به هر مناسبتى مى تواند یاد خدا کند و از این طریق به دوام ذکر برسد.
آثار عجیب ذکر خداوند
از آیات و روایات استفاده مى شود که ذکر خدا آثار فراوانى در زندگى انسان دارد، ازجمله :
1. ذکر خدا مایه آرامش روح و روان آدمى است همان گونه که در آیه 28 سوره رعد آمده است: (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)؛ «آگاه باشید! تنها با یاد خدا دل ها آرام مى گیرد!».
دلیل آن هم روشن است زیرا هر مشکلى دربرابر قدرت و توانایى خداوند سهل و آسان است. به علاوه، او به بندگانش رحیم و مهربان است؛ هرگاه واقعاً به درگاه او روى آورند و حل مشکلاتشان را از او بخواهند او عنایت خویش را دریغ نمى دارد.
آرى، آرامش، یکى از گمشدگان مهم بشر است و به هر درى مى زند، تا آن را پیدا کند ولى در هیچ کجا جز در درگاه خداوند قادر و متعال پیدا نمى شود.
(211)
2. ذکر خدا انسان را درمقابل گناهان بیمه مى کند چراکه وقتى به یاد خدا افتاد به یاد حضور او در همه جا و آگاهى او از همه چیز مى افتد و صحنه دادگاه او را در قیامت درمقابل چشم خود مى بیند و حتى به یاد عذاب هاى دنیوى آن مى افتد و این امور تأثیر بازدارنده فوق العاده اى دربرابر گناهان و انحراف از مسیر حق دارد و همین موضوع بود که توانست یوسف (علیه السلام) را در سخت ترین شرایط حفظ کند و از چنگال گناه رهایى بخشد و دربرابر وسوسه هاى آن زن زیباى جوان بگوید: (مَعاذَ اللَّهِ اِنَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْواىَ)؛ «پناه مى برم به خدا! او صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامى داشته است». (242)
و به تعبیر دیگر، یاد خدا سبب تهذیب نفوس و پاکى اعمال است همان گونه که امیرمؤمنان7 مى فرماید: «مَنْ عَمَّرَ قَلْبَهَ بِدَوامِ الذِّکْرِ حَسُنَتْ افْعالُهُ فِى السِّرِّ وَالْجَهْرِ؛ هرکس قلب خود را با یاد پیوسته الهى آباد کند، اعمال او در پنهان وآشکار نیکو مى شود». (243)
و در حدیث دیگرى از همان حضرت (علیه السلام) مى خوانیم: «مُداومَةُ الذِّکْرِ قُوْتُ الأَرْواحِ وَمِفتاحُ الصَّلاحِ؛ تداوم یاد خدا غذاى روح و کلید رستگارى است». (244)
نیز از همان حضرت حدیث پرمعناى دیگرى نقل شده است: «مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ سُبْحانَهُ احْیَى اللَّهُ قَلْبَهُ وَنَوَّرَ عَقْلَهُ وَلُبَّهُ؛ هرکس یاد خداوند سبحان کند، دلش را زنده مى کند، و عقل و خرد او را نورانى مى سازد!». (245)
(212)
3. ذکر خدا سبب مى شود که خدا نیز به یاد انسان باشد و او را مشمول انواع نعمت هاى خویش سازد و از گمراهى ها حفظ کند: (فَاذْکُرُونى أَذْکُرْکُمْ)؛ «پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم!». (246)
در حدیثى در تفسیر این آیه آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: مفهوم آن این است: «اذْکُرُونِى بِالطَّاعَةِ وَالْعِبَادَةِ أَذْکُرْکُمْ بِالنِّعَمِ وَالاِْحْسَانِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوَانِ؛ شما از طریق اطاعت فرمان وعبادتم به یاد من باشید، من هم از طریق انواع نعمت ها و احسان و رحمت و خشنودى ام به یاد شما خواهم بود». (247)
4. ذکر خدا بلاها را دور مى کند. در حدیثى که در کتاب شریف کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است مى خوانیم: یکى از یاران آن حضرت به نام ابوبصیر از عوامل مرگ و میر فرد باایمان سؤال کرد. امام (علیه السلام) در جواب فرمود: فرد باایمان ممکن است به واسطه عواملى حتى صاعقه از دنیا برود. سپس فرمود: «وَلا تُصِیبُ ذَاکِرَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ؛ ولى این بلا (و مانند آن) به کسى که ذکر خدا مى گوید اصابت نخواهد کرد». (248)
5. یاد خدا سبب مى شود که خداوند حتى بدون درخواست، حوائج انسان را برآورد. در حدیث دیگرى که در همان کتاب از امام صادق (علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ مَنْ شُغِلَ بِذِکْرِى عَنْ مَسْأَلَتِى أَعْطَیْتُهُ أَفْضَلَ مَا أُعْطِى مَنْ سَأَلَنِى؛ خداوند متعال مى فرماید: کسى که ذکر من گوید و از درخواست حاجتش بازماند من به او بیش از کسى مى دهم که از من درخواست کرده است». (249)
(214)