5. دوام ذکر محبوب
همان گونه که در آغاز این سخن آمد، پنجمین و آخرین مرحله اى که بعضى از عارفان براى تکامل روح و صفاى نفس انسان پیشنهاد کرده اند دوام ذکر است.
مرحوم فیض کاشانى در محجة البیضاء با اقتباس از کلام غزالى در احیاء العلوم چنین مى گوید: بدان! آنهایى که با نور بصیرت نگاه مى کنند مى دانند که هیچ راه نجاتى جز راه لقاءالله نیست و هیچ کس به لقاءالله نمى رسد مگر این که در حالى از دنیا برود که محب پروردگار و عارف بالله است و این محبت و انس نیز جز با دوام ذکر محبوب و مواظبت بر آن حاصل نمى شود ومعرفت نیز بدون دوام فکر درباره خداوند و صفات و افعالش میسر نیست و در عالم هستى درواقع جز خدا و افعال او وجود ندارد و دوام ذکر و فکر نیز حاصل نمى شود مگر این که انسان زرق و برق دنیا و شهوات آن را کنار بگذارد و به اندازه ضرورت قناعت کند
(189)
وتمام این امور حاصل نمى شود مگر این که تمام اوقات شب و روز را به وظیفه ذکر و فکر بپردازد. (191)
البته این سخن ـ چنان که خواهیم گفت ـ به صورت کلى قابل نقد و اشکال است و براى روشن شدن اهمیت ذکر و آثار آن و چگونگى دوام آن باید در چند مقام سخن بگوییم.
(190)
مطلع
قرآن مجید اهمیت زیادى به ذکر داده است. در یک جا مى فرماید: ذکر خدا مایه آرامش دل هاست: (الَّذینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب)؛ «آن ها (هدایت یافتگان) کسانى هستند که ایمان آورده اند، و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد!». (192)
و در جاى دیگر که سخن از نور پروردگار است مى فرماید: «این چراغ پرفروغ الهى در خانه هایى است که خداوند اذن فرموده دیوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوس بازان در امان باشد)؛ خانه هایى که نام خدا در آن ها برده مى شود، و صبح و شام در آن ها تسبیح او مى گویند، مردانى که نه تجارت و نه معامله اى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و اداى زکات غافل نمى کند؛ آن ها از روزى مى ترسند که در آن، دل ها و چشم ها زیر و رو مى شود»؛ (فى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ * رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَة وَلابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَاِقامِ الصَّلاةِ وَایتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَالاَْبْصارُ). (193)
(193)
بنابراین، آن چراغ پرفروغ الهى در خانه کسانى مى درخشد که امور مادى دنیا آن ها را از ذکر خدا هرگز غافل نمى سازد.
و در جایى دیگر روح نماز را ذکرالله مى شمرد، مى فرماید: (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرى)؛ «نماز را براى یاد من به پا دار!». (194)
و در جاى دیگر در مذمت شراب و قمار مى فرماید: «شیطان مى خواهد به وسیله آن در میان شما کینه و عداوت ایجاد کند و شما را از یاد خدا و نماز بازدارد»؛ (اِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَالْبَغْضاءَ فِى الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاة). (195)
و در آیه دیگر «اولوا الالباب» و صاحبان مغزهاى توانا را کسانى مى شمرد که در همه حال به یاد خدا هستند؛ (لاَیاتٍ لاُِولِى الاَْلْبابِ * الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَقُعُوداً وَعَلى جُنُوبِهِمْ). (196)
و در جایى دیگر کسانى را که از ذکر خدا روى گردان شوند تهدید به زندگى تنگ وسخت، ونابینایى روز قیامت کرده است؛ (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرى فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى). (197)
و در جایى دیگر به مجاهدان اسلام دستور استقامت درمقابل دشمن، و ذکر فراوان پروردگار که سبب این استقامت است مى دهد، مى فرماید: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). (198)
و بالاخره هرکس مى خواهد خدا به یاد او باشد یعنى او را از الطافش بى نصیب نگذارد باید به یاد حق باشد؛ (فَاذْکُرُونى أَذْکُرْکُمْ). (199)
(194)