نسخه های نورانی دیگر برای رهروان راه
مرحوم علامه مجلسى در کتاب روضه بحارالانوار سه بخش از وصایاى مشروح و پربار پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به على (علیه السلام) (با تکرار خطاب یا على!...) و به ابوذر، آن مرد پاک باز راه اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) (با تکرار خطاب یا اباذر!...) و به ابن مسعود، آن صحابى بزرگوار (با تکرار خطاب یابن مسعود!...) آورده است که هرکدام از آن ها دنیایى است از معارف اسلامى و اخلاق اجتماعى و تهذیب نفوس و آداب و سنن انسانى که در ذیل به گوشه اى از آن اشاره مى شود :
در بخش وصایاى مربوط به على (علیه السلام) ازجمله مى فرماید: «یا عَلِى! سَبْعَةٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ حَقِیقَةَ الاِْیمَانِ وَأَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَأَحْسَنَ صَلاتَهُ وَأَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ وَکَفَّ غَضَبَهُ وَسَجَنَ لِسَانَهُ وَاسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَأَدَّى النَّصِیحَةَ لاَِهْلِ بَیتِ نَبِیه؛ هفت چیز است که در هرکس باشد حقیقت ایمان را به طور کمال و تمام داراست و درهاى بهشت براى او گشوده است: کسى که وضوى شاداب و کامل بگیرد و نماز را به خوبى (با حضور قلب کامل) اقامه کند، زکات مال خود را بپردازد و خشم خود را کنترل کند و زبانش را (از گفتن سخنان ناموزون و آلوده به گناه و غفلت آور) در زندان کند و براى گناهانش استغفار نماید و خیرخواه
(101)
ومدافع اهل بیت پیامبرش : باشد». (76) به پویندگان این راه توصیه مى کنیم که تمام این وصایا را به دقت بخوانند و به آن جامه عمل بپوشانند.
در مجموعه اى که به عنوان وصیت به ابوذر بیان فرموده است مى فرماید: «یا أَبَا ذَر طُوبَى لاَِصْحَابِ الاَْلْوِیةِ یوْمَ الْقِیامَةِ یحْمِلُونَهَا فَیسْبِقُونَ النَّاسَ اِلَى الْجَنَّةِ أَلا وَهُمُ السَّابِقُونَ اِلَى الْمَسَاجِدِ بِالاَْسْحَارِ وَغَیرِ الاَْسْحَار؛ اى ابوذر! خوشا به حال پرچم داران در روز قیامت که پرچم ها را بر دوش مى گیرند وپیشاپیش مردم به سوى بهشت مى روند. آگاه باش! آن ها کسانى هستند که براى رفتن به مساجد در سحرها و غیر سحرها بر دیگران سبقت مى جویند».
سپس مى افزاید: «یا أَبَا ذَر الصَّلاةُ عِمَادُ الدِّینِ وَاللِّسَانُ أَکْبَرُ وَالصَّدَقَةُ تَمْحُو الْخَطِیئَةَ وَاللِّسَانُ أَکْبَرُ وَالصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ وَاللِّسَانُ أَکْبَرُ وَالْجِهَادُ نَبَاهَةٌ وَاللِّسَانُ أَکْبَرٌ؛ اى ابوذر! نماز، ستون دین است و(حفظ) زبان از آن بالاتر است وصدقه گناهان را پاک مى کند و (حفظ) زبان از آن بالاتر است و روزه سپرى است درمقابل آتش و (حفظ) زبان از آن بالاتر است و جهاد مایه شرف انسان است و (حفظ) زبان از آن بالاتر است».
و بعد از آن مى افزاید: «یا أَبَا ذَر الدَّرَجَةُ فِى الْجَنَّةِ کَمَا بَینَ السَّمَاءِ وَالاَْرْضِ وَاِنَّ الْعَبْدَ لَیرْفَعُ بَصَرَهُ فَیلْمَعُ لَهُ نُورٌ یکَادُ یخْطَفُ بَصَرَهُ فَیفْزَعُ لِذَلِکَ فَیقُولُ مَا هَذَا فَیقَالُ هَذَا نُورُ أَخِیکَ فَیقُولُ أَخِى فُلانٌ کُنَّا نَعْمَلُ جَمِیعاً فِى الدُّنْیا وَقَدْ فُضِّلَ عَلَى هَکَذَا فَیقَالُ لَهُ اِنَّهُ کَانَ أَفْضَلَ مِنْکَ عَمَلاً ثُمَّ یجْعَلُ فِى قَلْبِهِ الرِّضَا حَتَّى یرْضَى؛ اى اباذر! فاصله مقامات بهشتى با یکدیگر همچون فاصله آسمان و زمین است؛ شخصى از بهشتیان به بالا نگاه مى کند و نورى براى او ظاهر مى شود که نزدیک است چشمانش را برباید، در این حال، وحشت مى کند و عرضه مى دارد: این نور چیست و از کجاست؟ به او گفته مى شود: این نور برادر ایمانى توست. مى گوید: من با او با هم در دنیا
(102)
اعمالى انجام مىدادیم چگونه او چنین برترىاى بر من پیدا كرد؟ گفته مىشود : اعمال او از تو برتر بود. سپس (براى اینكه ناراحت نشود) در قلب او رضایت و خشنودى قرار داده مىشود تا راضى شود».
و در فراز دیگرى مىفرماید: «یا أَبَا ذَر مَنْ لَمْ یأْتِ یوْمَ الْقِیامَةِ بِثَلاثٍ فَقَدْ خَسِرَ قُلْتُ وَمَا الثَّلاثُ فِدَاکَ أَبِى وَأُمِّى قَالَ وَرَعٌ یحْجُزُهُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَیهِ وَحِلْمٌ یرُدُّ بِهِ جَهْلَ السَّفِیهِ وَخُلُقٌ یدَارِى بِهِ النَّاسَ. یا أَبَا ذَر اِنْ سَرَّکَ أَنْ تَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَاِنْ سَرَّکَ أَنْ تَكُونَ أَكْرَمَ النَّاسِ فَاتَّقِ اللَّهَ وَاِنْ سَرَّکَ أَنْ تَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَكُنْ بِمَا فِى یدِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَوْثَقَ مِنْکَ بِمَا فِى یدَیکَ یا أَبَا ذَر لَوْ أَنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَخَذُوا بِهَذِهِ الاْیةِ لَكَفَتْهُمْ وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه؛ اى ابوذر! هركس روز قیامت سه چیز را با خود نداشته باشد زیانكار است: ابوذر عرض مىكند: پدر و مادرم فدایت آن سه چیز چیست؟ مىفرماید: ورع و تقوایى كه او را از گناهان بازدارد و حلم و بردبارىاى كه بهوسیله آن با افراد سفیه مقابله كند و اخلاق نیكویى كه با آن با مردم مدارا نماید.
اى ابوذر! اگر دوست دارى قوىترین مردم باشى توكل بر خدا كن و اگر دوست دارى گرامىترین انسانها باشى تقواى الهى پیشه كن و اگر دوست دارى غنىترین مردم باشى به آنچه نزد خداست بیش از آنچه نزد توست امیدوار باش.
اى ابوذر! اگر همه مردم به این آیه عمل كنند براى (دنیا و آخرت) آنها كافى است: كسى كه تقواى الهى پیشه كند خداوند راه نجاتى براى او مىگشاید و از آنجا كه امید ندارد به او روزى مىدهد و كسى كه توكل بر خدا كند خداوند امر او را كفایت مىكند و خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است!». (77)
(103)
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در وصایایى که به ابن مسعود فرموده نیز دستورات بسیار زیادى دارد، ازجمله مى فرماید: «یا ابْنَ مَسْعُودٍ! اِیّاکَ أَنْ تُشْرِکَ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَینٍ وَاِنْ نُشِرْتَ بِالْمِنْشَارِ أَوْ قُطِعْتَ أَوْ صُلِبْتَ أَوْ أُحْرِقْتَ بِالنَّار...؛ ابن مسعود! از شرک به خداوند حتى به اندازه یک چشم برهم زدن بپرهیز هرچند تو را (به خاطر توحید) با اره ببرند یا اعضاى تو را قطع کنند یا به دار آویزند یا با آتش بسوزانند».
سپس مى افزاید: «یا ابْنَ مَسْعُودٍ! اصْبِرْ مَعَ الَّذِینَ یذْکُرُونَ اللَّهَ وَیسَبِّحُونَهُ وَیهَلِّلُونَهُ وَیحْمَدُونَ وَیعْمَلُونَ بِطَاعَتِهِ وَیدْعُونَهُ بُکْرَةً وَعَشِیاً...؛ اى ابن مسعود! با کسانى باش که خدا را یاد مى کنند وتسبیح او مى گویند وزبانشان به ذکر لااله الاالله و حمد خدا مشغول است. به دستورهاى او عمل مى کنند و صبح و شام به درگاه او روى مى آورند ...».
ودر فراز بعد از آن مى افزاید: «یا ابْنَ مَسْعُودٍ! لا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِکْرِ اللَّهِ شَیئاً فَاِنَّهُ یقُولُ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ؛ اى ابن مسعود! هیچ چیز را بر ذکر خدا مقدم مدار چراکه خداوند فرموده است: ذکر خدا از همه چیز برتر و بالاتر است». (78)
به یقین کسانى که مى خواهند آب زلال را از سرچشمه اصلى بگیرند باید به سراغ عمل به این برنامه هاى حیات بخش که موجب قرب به خداست بروند. البته آنچه ما تا این جا نقل کردیم تنها گوشه اى از این برنامه ها بود.
(104)
مطلع
طرقى که عارفان اسلامى براى سیر و سلوک الى الله و رسیدن به مقام قرب پروردگار پیشنهاد کرده اند، یا مستقیماً برگرفته از آیات قرآن و روایات معتبر است و یا حداقل، امورى است که با آن ها مخالفت ندارد و به تعبیر دیگر، هماهنگ با عمومات کتاب و سنت است.
اما کسانى که روش هایى از خود ابداع کرده اند بى آن که هماهنگ با کتاب و سنت باشد و یا جنبه التقاطى به خود گرفته و سر از تصوف و مانند آن بیرون آورده، از موضوع بحث ما به کلى خارج اند و ما همه خوانندگان عزیز را از افتادن در دام آن ها برحذر مى داریم.