مطلع
بعضى از اساتید عرفان، مسیر پویندگان این راه را آسان کرده و نسخه کاملى از نماز را براى آن ها ترتیب داده اند که مى توان آن را چنین تقریر کرد.
مى دانیم که در قرآن مجید دو اثر مهم براى نماز ذکر شده است: نخست پاک سازى انسان از انواع گناهان است: (اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَر) (50) که اولین گام در سیر و سلوک الى الله مى باشد.
هرگاه نماز به درستى و با تمام آداب، به ویژه با حضور قلب اقامه شود روح و جان آدمى را از تمام آثار گناه شستشو مى دهد پاک مى سازد همان گونه که در احادیث اسلامى آمده است: نماز همچون چشمه آبى بر در خانه شماست که در شبانه روز پنج بار روح خود را در آن شستشو مى دهید و درنتیجه چیزى از گرد و غبار گناه بر روحتان باقى نمى ماند.
اثر دوم نماز «ذکر الله» و دوام یاد اوست: (وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرى) (51) که با توجه به اطلاق کلمه «ذکر» دوام آن را مى توان استفاده کرد و این گام مهم دیگرى است.
(73)
اضافه بر این، در احادیث معروف آمده است: «الصلاة قربان کلى تقى» (52) و در کلمات بزرگان، «معراج المؤمن» (53) گفته شده که با دقت در مفهوم «قربان» که همان تقرب الى الله است روشن مى شود که مى توان از این نردبان روحانى براى صعود به مراحل عالى قرب استفاده کرد که این همان هدف نهایى سیر و سلوک انسان هاست.
در واقع نماز مجموعه اى از عرفان نظرى و عملى است؛ هنگامى که انسان به نماز مى ایستد و با ذکر «الله اکبر» آغاز مى کند، ماسوى الله را به فراموشى مى سپارد و تنها دل به آن محبوب بى همتا مى بندد و او را از هرچه هست برتر و فراتر مى داند و با بلند کردن دست ها تمامى ماسوى الله را پشت سر مى افکند و جز به فکر معبود اصلى نیست.
آنگاه با استمداد از نام او (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) مى گوید و از رحمت عام و خاص خدا مدد مى جوید. سپس با گفتن (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) روح خود را به سیر آفاق و انفس مى فرستد و ازطریق این سفر به سوى آن محبوب بى همتا پیش مى رود. ناگاه متوجه ناخالصى هاى خود و گناهان و ترک اولى هایش مى شود و به یاد عرصه محشر و حساب و کتاب مى افتد و(مالِکِ یوْمِ الدِّین) مى گوید و در دل از خدا تقاضاى عفو و سلامت در آن روز را مى کند.
پس از طى این منازل، خود را دربرابر آن محبوب بى عدیل حاضر مى بیند و او را مخاطب ساخته (اِیاکَ نَعْبُدُ) مى گوید و از او براى این کار یارى مى جوید و (وَاِیاکَ نَسْتَعینُ) را بر زبان جارى مى سازد.
(74)
سپس براى این که ذره اى از این مسیر منحرف نشود ثبات بر طریق هدایت را از او مى خواهد و(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم) مى گوید. آنگاه خود را در کنار انبیا واولیا مى بیند وهمراهى آنها را با گفتن (صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ) از خدا مى طلبد وبراى این که راه خود را از گمراهان وکسانى که مورد خشم خدا قرار گرفته اند جدا سازد با گفتن (غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلا الضَّالِّین) سوره حمد را پایان مى دهد.
این راه را همچنان در رکوع وسپس در سجود که آخرین مرحله فناء فى الله است به ویژه در سجده دوم که فناء در فناء محسوب مى شود ادامه مى دهد.
آنگاه در قنوت نماز تمام خواسته هایش را از آن معبود حقیقى مى خواهد که مهم ترین خواسته اش خود آن محبوب بى مثال است ودر تشهد، ایمان قاطع خود را به یگانگى خداوند ونبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آشکار مى سازد وبا سلام ودرود بر خاتم انبیا وخاندان گرامى اش وهمه صالحان وبندگان مخلص خدا وهمراهانش در این مسیر نماز را پایان مى دهد واز این سفر پرنور روحانى بازمى گردد در حالى که آثار نورانى اش در جان او باقى است.
و هرگاه بر این مجموعه بیفزاییم آنچه را که در مقدمات وشرایط نماز بر آن تأکید شده است که نمازگزار باید جسم وجان خود را از آلودگى ها وخانه وکاشانه خویش را از حقوق مردم پاک سازد ودر فضاى کاملاً روحانى این عبادت نورانى را انجام دهد، تأثیر نماز در پیشرفت معنوى انسان آشکارتر مى شود.
اضافه بر این، نمازگزار مى داند که هرگونه ریا وسمعه وعُجب به این عبادت آسیب مى رساند وجز خلوص نیت وتسلیم وتذلّل در آن مفید نیست.
فراتر از همه اینها، نمازگزار مى داند که اعمال ناپسندى که قبل یا بعد از نماز انجام مى شود در قبولى آن تأثیرگذار است وباید از همه آن ها بپرهیزد.
(75)
این گونه یک نماز کامل وخالى از هرگونه آسیب وموانع قبول، یک سیروسلوک کامل است.
و با ادامه این راه چیزى نمى گذرد که نورانیتى بر روح وقلب این سالک بلکه بر تمام زندگى او نمایان مى شود، خود را در آستان قدس آن محبوب بى همتا مى بیند به گونه اى که با فرارسیدن زمان نماز زمزمه «قرة عینى الصلاة» سرمى دهد وغرق شادى حضور در پیشگاه آن معبود غفور مى گردد وچه لذتى از لذت این حضور، برتر وبالاتر؟
(76)